• پنج شنبه 18 بهمن 1403
  • الْخَمِيس 7 شعبان 1446
  • 2025 Feb 06
سه شنبه 18 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 15242
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/9gJB
+
-

تغییر چهره مرد داعشی، پس از عملیات تروریستی

داخلی
تغییر چهره مرد داعشی، پس از عملیات تروریستی

یکی از اعضای گروه تروریستی داعش که پس از حمله به مجلس گریخته و با تغییر چهره قصد داشت خود را از دید مأموران امنیتی مخفی نگه دارد در جلسه محاکمه جزئیات تازه تری از همکاری‌اش با تروریست‌ها را افشا کرد.

به گزارش همشهری، در ششمین جلسه محاکمه اعضای گروه تروریستی داعش که صبح دیروز در شعبه 15دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شد به اتهامات متهمان ردیف پنجم و ششم رسیدگی شد. در ابتدای این جلسه رئیس دادگاه به تحقیق از متهم ردیف پنجم پرداخت. این متهم حرف‌هایش را اینطور آغاز کرد: من 32ساله هستم و کارمند بودم. من بیعتی با داعش نداشتم و یکی از دوستانم از داعش تعریف می‌کرد. من نمی‌دانستم که همین دوستم امیر داعش است؛ فقط می‌دانستم او هوادار این گروه است.

در ادامه قاضی درباره آشنایی متهم با «چ»، یکی از تروریست‌های انتحاری پرسید که وی جواب داد: فروردین‌ماه ۹۶ او از من خواست به یکی از استان‌های غربی کشور برویم، من هم به‌عنوان راننده پول می‌گرفتم. یک شب آنجا ماندیم و برگشتیم. او را 4مرتبه به آنجا بردم. من در ماشین می‌نشستم و او به جلسه می‌رفت. موبایلش را به من می‌داد تا ردیابی نشود. روزی یکی از آنها به من گفت قرار است در تهران عملیات شود. درحالی‌که متهم مدعی بود هیچ همکاری‌ای با داعش نداشته اما در ادامه نماینده دادستان در جایگاه ایستاد و درباره او گفت: متهم ۴ سال است که با عناصر تکفیری فعالیت دارد و ضمن پیوستن به داعش اقدام به فعالیت و جذب و نیروگیری کرده و در سال ۹۲ با امیر داعش بیعت کرده است. در ادامه قاضی از متهم پرسید: چرا بعد از حمله تروریستی چهره خود را عوض کردید و در تهران متواری شدید؟ که متهم گفت: خانواده‌ام ترس داشتند، من متواری نشدم بلکه منزل فامیلم رفتم. حالا هم درخواست عفو و بخشش دارم.

در ادامه این جلسه اتهام متهم ردیف ششم مبنی بر معاونت در افساد‌فی‌الارض مستوجب اعدام و خرید و نگهداری چندین سلاح مطرح شد و وی به دفاع از خودش پرداخت. او گفت: من می‌دانستم که برادر یکی از دوستانم عضو داعش است اما وقتی سراغ آنها رفتم گفتند که حالا پای خودت هم گیر است به کسی نگو که تیم ترور وارد کشور شده‌اند. گفتند وسایلی داریم و می‌خواهیم آنها را در باغ بگذاریم. چند کوله لباس همراه آنها بود و چون در گونی بود از محتوای آن بی‌خبر بودم. گفتند اینها را پنهان کن، ۴ اسلحه کلاشنیکف، یک صندوق، ۲۱خشاب، ۴نارنجک و تعدادی فشنگ همراهشان بود. چندبار از آنها پرسیدم که برای چه کاری به ایران آمده‌اند که گفتند اتفاقی نمی‌افتد. یکی از آنها گفت می‌خواهم به عراق بروم اما وزارت اطلاعات متوجه شده است. من بازیچه آنها شدم. با این حال عذاب وجدان دارم و با خانوده شهدا ابراز همدردی می‌کنم. با پایان دفاعیات متهم ختم جلسه اعلام شد و قرار است رسیدگی به این پرونده امروز ادامه پیدا کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید