• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
دو شنبه 17 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 15119
+
-

ستاره ایرانی‌های معمولی

ستاره ایرانی‌های معمولی

جواد نصرتی|خبرنگار:




اصغر فرهادی، نه‌تنها یکی از بهترین و سرشناس‌ترین فیلمسازان تاریخ ایران است، که ادامه‌دهنده راه بزرگانی است که همیشه در سمت درست تاریخ ایستاده‌اند و اعتبار و نام خود را با همین همسویی و همدلی با اکثریت جامعه به‌دست آورده‌اند. فیلم‌های استادانه و جذاب فرهادی، روایتگر چیره‌دست زندگی آدم‌هایی است که آرام و سر به زیر زندگی می‌کنند و در مقابله با مصائبی که یکباره سر راهشان سبز می‌شود، نه قهرمانانه، که به فراخور مناسبات زندگی خود، مثل یک آدم عادی رفتار می‌کنند. به جرأت می‌توان گفت آدم‌هایی که فیلم‌های فرهادی به آنها می‌پردازد، وسیع‌ترین طیف جامعه ایرانی را تشکیل می‌دهند. این بخش وسیع از جامعه ایران، همان آدم‌های سر به زیری هستند که دورافتاده از بازی‌های قدرت، به آرامی زندگی خودشان را پیش می‌برند و می‌خواهند وقتی که مصائب زندگی پیش رویشان نیست، از زندگی لذت ببرند و ذره ذره، جامعه را به سمتی که گمان می‌برند درست است پیش ببرند.

فیلم‌های فرهادی در مطرح‌کردن این بخش از جامعه، نقش پررنگی دارند؛ بعد از فیلم‌های درخشان «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» بود که نسل جدیدی از سینماگران ایرانی، در پیروی از سینمای موفق و پرمخاطب فرهادی، به سراغ طبقه متوسط جامعه ایرانی رفتند و موجی از فیلم‌هایی که آدم‌های معمولی طبقه متوسط، ستاره‌هایشان بودند تولید شد.

فرهادی، حتی خارج از سینمای خودش هم رابطه معناداری با جامعه ایرانی داشته است. زمانی که فیلم «جدایی...» در سال 1390موفق شد به‌عنوان نخستین فیلم از ایران، جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان را بگیرد، فرهادی روی سن و هنگام دریافت جایزه، سخنان کوتاه اما تاریخی خود را با سلام به «مردم خوب» سرزمینش آغاز کرد و در دوره‌ای که در غرب و شرق، صحبت از جنگ علیه ایران بود، از «فرهنگ غنی و کهن این سرزمین که زیر غبار سیاست پنهان مانده است» صحبت کرد. این صحبت‌ها، پژواک صدای آن بخش از جامعه ایرانی بود که به‌شدت به شنیده شدن صدایش نیاز داشت. 6سال بعد، اسکار دوباره بهانه‌ای شد تا فرهادی یک‌بار دیگر در کنار مردمی بایستد که بزرگ‌ترین حامیان او بوده‌اند. فرهادی، در اعتراض به قانون نژادپرستانه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، که ورود مسلمانان چند کشور را به آمریکا منع می‌کرد، در مراسم اسکار حاضر نشد و جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان، در غیاب او به فیلم فروشنده اهدا شد.

در مقابل چنین رفتارهای همدلانه‌ای، جامعه ایرانی هم به‌صورت معناداری از فرهادی و فیلم‌هایش حمایت کرده است. در سال 90، «جدایی...» در اکران، رقابت سنگینی با آخرین فیلم از یک سه‌گانه کمدی داشت. بسیاری از مخاطبان فیلم فرهادی، فراتر از علاقه‌ای که پیش از آن هم به فیلم‌های فرهادی نشان داده بودند، در این رقابت، ‌وظیفه خود می‌دانستند که اجازه ندهند فاصله بین فیلم فرهادی و این کمدی افزایش پیدا کند. این احساس، به خوبی رابطه‌ای را که فرهادی و سینمایش با جامعه اکثریت ایرانی ایجاد کرده نشان می‌دهد. مردم، نه‌تنها فرهادی را یکی از خودشان می‌دانند که با تلاش‌های بی‌وقفه‌ و بدون هیچ ارتباط‌ویژه‌ای به چنین جایگاه شایسته‌ای رسیده، که خودشان را، همانگونه که هستند، در فیلم‌های او می‌بینند.

این خبر را به اشتراک بگذارید