یکی از اتفاقات جالب بازی پرسپولیس و فجرسپاسی، حضور محمد عمری در زمین بود؛ بازیکن کمسال و ناشناختهای که در دقیقه81 به زمین آمد و حالا همه جا حرف از او است. عمری مهاجم است و گویا سابقه 3فصل بازی در تیمهای پایه پرسپولیس را دارد. طبیعتا در آن دقایق کوتاه اتفاق خاصی رخ نداد که بتوان کیفیت عمری را براساس آن سنجید، هرچند او با یکی،دو حرکت پا به توپ خودی نشان داد. برای ارزیابی سطح کیفی این بازیکن باید بیشتر منتظر بمانیم. امیدواریم به او دقایق طولانیتری بازی برسد و این پسر هم قابلیتهایش را به رخ بکشد.
سوژه موردنظر این مطلب اما چیز دیگری است؛ اینکه وقتی یک بازیکن 21ساله فقط 9دقیقه در لیگ ایران فرصت بازی پیدا میکند، موجی از تعجب و تحسین به پا میشود. یعنی اینقدر موضوع شگفتانگیز است؟ اساسا تعریف ما در فوتبال ایران از کلمه «جوان» با همه جای دنیا فرق دارد. هیچ کجای جهان از یک بازیکن 21ساله بهعنوان پدیدهای نوجوان یا شگفتانگیز یاد نمیشود. امروز ارلینگ هالند که فوتبال اروپا را قورت داده، دقیقا همسن همین محمد عمری پرسپولیس است. ما در ایران آنقدر دیر و سخت به بازیکنان اعتماد میکنیم که حضور یک بازیکن 20یا 21ساله در زمین حمل بر جسارت خارقالعاده کادرفنی میشود. صد البته از فوتبالی که ستارههایش هنوز امثال شیمبا یا جلال حسینی هستند و محمد قاضی و خلعتبری در آن هرسال راحت تیم پیدا میکنند، انتظاری جز این هم نمیرود!
از همه بدتر اما جمله گزارشگر بازی در زمان ورود عمری به زمین بود: «ببینید دست یحیی گلمحمدی چقدر خالی است!» حالا انگار مثلا بازیکنان فجرسپاسی از رئال مادرید و بایرنمونیخ آمده بودند! این فرهنگ که بازی دادن به جوانان صرفا در اثر خالی بودن دست کادرفنی و از سر ناچاری رخ میدهد، باید در فوتبال ایران تغییر کند. این جوانان حق بازی دارند و اعتماد به آنها باید به وظیفه و رسالت مربیان تبدیل شود. محض اطلاع دوست عزیز گزارشگرمان، در الکلاسیکوی اخیر که در قالب سوپرجام اسپانیا برگزار شد در ترکیب بارسلونا 5بازیکن زیر 20سال برای تیم ژاوی هرناندس به میدان رفتند. کاش کلیشهها را دور بریزیم و تعاریف را عوض کنیم!
جمله کلیشهای آقای گزارشگر
در الکلاسیکو 5 بازیکن جوانتر از محمد عمری به میدان رفتند
در همینه زمینه :