سرمایهگذاری استارتآپی با 500هزار تومان
معاون سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی ریاستجمهوری در گفتوگو با همشهری میگوید مردم حدود ۱۰میلیارد تومان سرمایهگذاری خرد در طرحهای استارتآپی انجام دادهاند
عمادالدین قاسمیپناه - خبرنگار
تامین مالی جمعی یا Crowd Funding، روشی برای سرمایهگذاریهای خرد در استارتآپها و کسبوکارهای نوآور است که از سابقه چند ساله در دنیا برخوردار است. این روش در کشور ما هم از حدود یک سال پیش مورد توجه قرار گرفت تا کسانی که سرمایههای اندک دارند، بتوانند در استارتآپها و کسبوکارها سرمایهگذاری کنند. اگرچه روشهای سنتی این نوع تامین مالی پیش از این هم وجود داشته، اما روش قانونمند و قابل نظارت آن را میتوان به قرن21 نسبت داد. اکنون صندوق نوآوری و شکوفایی ریاستجمهوری با همکاری صداوسیما و مشارکت استارتآپها برنامهای تلویزیونی را به نام «کارویا» تهیه کردهاند که تیمهای استارتآپی، طرح نوآورانه خود را ارائه میدهند و داوران در هر قسمت یک تیم را بهعنوان برنده معرفی میکنند. این نوع سرمایهگذاری که جذابیتهای خاصی هم برای سرمایهگذار و هم سرمایهپذیر دارد، از طریق پلتفرمهای واسط که دارای مجوزهای لازم هستند صورت میگیرد. البته صندوق نوآوری ریاستجمهوری در این مسیر اصل پول سرمایهگذاران را تضمین کرده است. علی ناظمی، معاون سرمایهگذاری صندوق نوآوری و شکوفایی ریاستجمهوری در گفتوگوی اختصاصی با همشهری میگوید، تاکنون داوران برنامه 6تیم را بهعنوان برنده انتخاب کردهاند که این 6تیم در مجموع بیش از 12میلیارد تومان اعلام نیاز مالی کردهاند. نکته جالب این است که بیش از 80درصد، یعنی حدود 9میلیارد و 800میلیون تومان از این مبلغ از سوی سرمایهگذاران خرد تامین مالی شده است.
بهنظر میرسد با اصطلاح جدیدی در ادبیات تامین مالی نوآوری کشور روبهرو هستیم. چقدر تامین مالی جمعی در اکوسیستمهای فناوری جهان مهم است؟
تامین مالی جمعی در ادبیات نوآوری و ادبیات تامین مالی نوآوری سابقه چندساله دارد و در دنیا، در چارچوب قانونمند آن، متداول بوده است. در چارچوب غیرقانونمند آن، بهطورسنتی این اتفاق را همیشه دیدهایم، اما در چارچوبی که نظارت بر آن باشد و برای آن قانونگذاری شده باشد، با موضوع جدیدی روبهرو هستیم. درواقع میتوان ادعا کرد که این موضوع مربوط به قرن21 است. در ایران هم از اواخر سال گذشته مجوزهای مربوط به تامین مالی جمعی صادر شده است و به چند پلتفرم مجوز داده شده تا بهصورت قانونی امکان تامین مالی جمعی را داشته باشند. بهنظر میرسد اکنون فرصت بسیار خوبی فراهم شده است و شاید در گام اول نیاز باشد که بتوانیم برای این فرایند فرهنگسازی کنیم تا مردم با این موضوع آشنا شوند که میتوانند بخشی از منابع مالی مازاد خود را روی ایدههای نو سرمایهگذاری کنند.
چه چالشهایی برای برنامه کارویا پیشرو داشتید؟
برنامه تلویزیونی کارویا که در همین چارچوب تهیه شد، مثل هر برنامهای که برای بار اول ساخته میشود، چالشهای خاص خود را داشت و فرایند سخت و پیچیدهای را طی کرد. تعدد بازیگران این فرایند شاید مهمترین چالش تهیه این برنامه باشد. این بازیگران شامل استارتآپها، صندوق نوآوری و شکوفایی بهعنوان نهاد تضمین کننده، فرابورس بهعنوان نهاد قانونگذار و صداوسیما که دغدغههای خاص خود را داشت، بودند. همچنین تیم سازنده برنامه هم دغدغههای متفاوتی درخصوص جذابیتهای بصری، سینمایی و تلویزیونی داشت. در این برنامه که حدودا 18قسمت خواهد بود، هر قسمت ممکن است یک برنده داشته باشد، یا برندهای نداشته باشد یا حتی ممکن است در هر قسمت 2برنده داشته باشد. درواقع، اگر داوران در یک قسمت بتوانند به جمعبندی برسند، برنده یا برندگان معرفی میشوند و اگر این جمعبندی حاصل نشود، بدیهی است که برندهای هم اعلام نمیشود. استارتآپهایی که تاکنون برنده شدهاند روی سکوی تامین مالی جمعی قرار گرفتهاند.
چه پیشبینیای درباره این برنامه و استارتآپهایی که در این برنامه توانستهاند نظر سرمایهگذاران خرد را جلب کنند، دارید؟
با توجه به اینکه چنین برنامهای برای نخستین بار پخش میشود، طبیعتا تبلیغ زیادی هم درباره آن نشده است و البته همچنان برای همگان این ابهام وجود دارد که واقعا سازوکار و ابزارهای این برنامه چیست. با این حال، استقبال از نظر تامین مالی خوب بوده است. بهطوری که برای 2تیم، هرکدام 4میلیارد تومان تامین مالی صورت گرفته است. یکی از تیمها حدود یک میلیارد نیاز داشته که آن هم بهطور کامل تامین مالی شده است و بقیه تیمها هم پیشرفت خوبی داشتهاند و پیشبینی میشود که در یک بازه یک ماهه که بازه جمعآوری منابع است، بتوانند منابع مورد نیاز را جمعآوری کنند.
تا الان در مجموع چقدر سرمایهگذاری از سوی مردم انجام شده است؟
تاکنون اعلام نیاز تیمها حدود 12میلیاردو300میلیون تومان بوده که حدود 9میلیاردو800میلیون آن تامین شده است. بهعبارت دیگر بیش از 80درصد منابع مورد نیاز تامین شده است.
این نوع از سرمایهگذاری چه اهمیتی دارد؟
اهمیت این نوع سرمایهگذاری را میتوان در چند بعد (استارتآپ، سرمایهگذار، کلان) بررسی کرد. از دید یک استارتآپ، تامین مالی جمعی چند ویژگی دارد. اول، همزمان با تامین مالی جمعی استارتآپ برندینگ و مارکتینگ هم انجام میدهد. دوم، با تعدد سرمایهگذاران، درواقع ریسک توزیع میشود و یک استارتآپ با خیال راحت میتواند کار خود را انجام دهد. بنابراین، این موضوع برای استارتآپها جذاب است. چراکه اگر یک جوان 25ساله بخواهد برای یک استارتآپ به بانک مراجعه و درخواست وام کند، نمیتواند فقط با تضامینی چون چک و سفته وام بگیرد و بانک حتما درخواست سند ملکی بهعنوان وثیقه خواهد داشت. البته مشکلات دیگری همچون گردش حساب مناسب یا مسدود کردن سپرده هم از شرایط وام خواهد بود.
مردم چه جذابیتی را باید در یک استارتآپ ببینند تا برای سرمایهگذاری قانع شوند؟
سرمایهگذاران خرد عموما منابع مالی دارند که با این منابع کسبوکاری را نمیتوانند راهاندازی کنند. چراکه با 10 یا 20میلیون تومان راهاندازی یک کسبوکار امکانپذیر نیست. بنابراین سرمایهگذار برای اینکه خود را در برابر تورم مصون و حفظ کند، به سپرده بانکی روی میآورد، اما در تامین مالی جمعی سودی که نصیب سرمایهگذار میشود بیشتر از سود بانکی است؛ بهعنوان مثال، کف سودی که در پلتفرمهای تامین مالی جمعی ارائه شده حدود 28درصد است. با این حال، همه این جذابیت به سود و منافع اقتصادی برنمیگردد. برخی از سرمایهگذاران اظهار میکنند که از احساس همذات پنداری با کارآفرینان لذت میبرند و خوشحالند که در پروژه کسی که به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شده، سرمایهگذاری و از او حمایت میکنند. بنابراین ترکیب سود اقتصادی و لذت معنوی مشارکت در پروژههایی که بهصورت هدفمند در آنها سرمایهگذاری میشود، جذابیت سرمایهگذاری در این استارتآپها را افزایش میدهد. سرمایهگذاران درواقع با یک مطلوبیت دوگانه روبهرو میشوند؛ هم سود اقتصادی و هم حس کارآفرینی و تعصب نسبت به توسعه یک کسبوکار، تعصب به یک ایده نوآورانه و جوانانی که در آن کسبوکار فعالیت میکنند.
در مورد سازوکار سرمایهگذاری در استارتآپهای معرفی شده هم توضیح میدهید؟
موضوعی که وجود دارد این است که مردم فکر میکنند که انگار دوباره در حال ورود به بورس هستند و ممکن است خاطره یک سال اخیر روی ذهن آنها اثرگذار باشد. نکتهای که اهمیت دارد این است که در این نوع سرمایهگذاری، سازوکار بازار ثانویه بورس به هیچ عنوان بر آن حاکم نیست. این پلتفرمها صرفا از بعد شفافیت و از بعد قانونمند شدن تحت نظر بورس هستند و چیزی غیراز این نیست. درواقع، پذیرندگان پول و استارتآپها شرکتهای بورسی نیستند و شرکتهایی کوچک هستند. نکته این است که من بهعنوان سرمایهگذار میخواهم پولم را به یک سرمایهپذیر بدهم. واسطه این کار یک پلتفرم است که این پلتفرم برای فعالیت، از بورس مجوز گرفته است. نکته دوم این است که پس از اینکه پخش هر قسمت از برنامه کارویا که پایان یافت (حدود 12شب)، همان موقع، تیم برنده روی صفحه برنامه کارویا نمایش داده میشود. وقتی کسی روی کلمه «سرمایهگذاری» کلیک کند به یکی از این پلتفرمها هدایت میشود. وقتی وارد آن پلتفرم شد، جزئیات مشخصات آن طرح را که شامل ایده، پیشبینی سود، بیزینس پلن و ضمانتهاست میتواند دوباره مطالعه کند. اگر کسی تصمیم به سرمایهگذاری بگیرد، حتی با 500هزار تومان میتواند سرمایهگذاری کند. سرمایهگذار پس از آن، به یک درگاه پرداخت هدایت میشود و مبلغ مورد نظر را پرداخت میکند. اصل پول پرداختی هم از سوی صندوق نوآوری و شکوفایی ریاستجمهوری تضمین شده است. بنابراین، سرمایهگذاران نگران اصل پول خود نخواهند بود و در پایان دوره طرح که میتواند بهعنوان مثال 3ماهه یا 6ماهه باشد، گزارش رسمی از میزان سود و نتیجه سرمایهگذاری پروژه به سرمایهگذار ارائه میشود.