• شنبه 6 مرداد 1403
  • السَّبْت 20 محرم 1446
  • 2024 Jul 27
سه شنبه 28 آذر 1396
کد مطلب : 1502
+
-

سفر بی‌عوارضم آرزوست!

سفر بی‌عوارضم آرزوست!

«لب مرزی رفتیم/ خاک را رود دو قسمت می‌کرد/ این‌طرف ما بودیم/ آن‌طرف هم آنها/ دیده‌بانان سر برجی از دور/ ناظر ما بودند/ و من بهت‌زده، ناظر گنجشکانی/ که همه/ بی‌گذرنامه سفر می‌کردند!» این شعر را زنده‌یاد عمران صلاحی N سال پیش سروده بود و حالا ما بعد از این‌ همه سال، هنوز لنگ گذرنامه و ویزا و عوارضیم! خبر افزایش ۳ تا ۶برابری عوارض را در لایحه‌ بودجه که حتما شنیده‌اید! در این صفحه از پشت عینک طنز به این موضوع و حواشی ریزودرشتش نگاه کرده‌ایم؛ نگاهی که بیا و ببین!

زندگی نوین با ادبیات کهن عوارض افزایش عوارش علی مرسلی

واژه عوارض اگرچه از قدیم بیشتر معنی منفی داشته ولی اغلب، به خوشی و لذت پیوسته بوده و در بیشتر موارد، متعاقب عشق‌وحال آمده است. مثلا طرف به مخدرات و مسکرات روی آورده و حسابی عشق‌وحالش را کرده و البته بعدش عوارض این مصارف، به فنایش داده است.  اما این ابتکار که عوارض خوشی را قبل از خوشی از طرف بگیرند، صرفا به ذهن بعضی برنامه‌ریزان می‌توانست برسد؛ ‌چون حین خروج از کشور، کله‌ها داغ است و امید فراغت و عیش، در ذهن. پرداختن عوارض این عیش و خوشی، قبل از مبادرت به آن، پیشگیری حکیمانه‌ای است؛ چراکه علمای طب هم معتقدند که پیشگیری، بهتر از درمان است! طوری که مولانا جلال‌الدین محمد بلخی یا رومی هم گفته است:   «خنک آن دم که ز مستان طلبد دوست عوارض / بستاند گرو از ما به کش و خوب عذاری» یعنی اینکه در حالت سرخوشی و خوشحالی، طلبیدن عوارض، مجاز است و اشکالی ندارد!  

همین مولانا اگر معاصر ما بود در سفرش از بلخ به روم احتمالا مجبور می‌شد ۲بار عوارض بدهد؛ یک‌ بار عوارض خروج، حین ورود از افغانستان به ایران و یک ‌بار هم عوارض خروج از ایران به سمت قونیه. تازه اگر قرار بود دنبال شمس راه بیفتد و برای پیداکردنش به تبریز برود که عوارضش چندبرابر می‌شد!  خلاصه که این عوارضی که قرار است اضافه بر قبل پرداخت شود، عوارض دلخوشی‌است؛ هر کس که دلش خوش است باید عوارض بدهد. 

عوارض، خطری ندارد و هیچ‌کس تابه‌حال از عوارض‌دادن نمرده است! عوارض، عارضه سفر است ولی عارضه بی‌عارضه‌ای است! کمااینکه کسی از شیتیل‌دادن، شیرینی‌دادن، حق عبور از گردنه‌دادن و پول زور دادن هم نمرده و نمی‌میرد. این‌ها همه نمک جیب پرپول است. 

مولانا در جای دیگری هم گفته است: «نگردد غنچه بال‌وپر ز دلسوزی، ملائک را / که ننشیند غباری از عوارض بر عذار تو».  حین پرداخت عوارض، لبخند هم می‌توانیم بزنیم؛ چراکه این عوارض قرار است در جاهای خوبی خرج شود؛ مثلا قرار است برای جذب توریست توی دریاچه اورمیه آب بریزیم و طبیعت آن را مثل سواحل تایلند کنیم تا خارجی‌ها گول بخورند و جذب شوند و از آن‌ها فرت‌وفرت عوارض بگیریم؛ البته باز به شرطی که حضور این برادران و خواهران خارجی، مفسده‌ای نداشته باشد؛ چراکه عارضه بعضی مفسده‌ها از سود این عوارض جزئی، بیشتر است. حتی ملک‌الشعرای بهار هم گفته: «کردی پی عوارض جزئی فساد‌ها / با این عوارضات فراوان چگونه‌ای؟». عارض به معنی صورت و ظاهر است. از عارض و زلف یار در ادبیات قدیم ما فراوان یاد شده است. ما نباید فقط عارض و ظاهر عوارض را در نظر بگیریم این هزینه‌هایی که این عده قلیل به کشور تحمیل می‌کنند، خیلی بیشتر از عوارضی‌است که می‌پردازند. تازه با کلی بدآموزی دیگر به کشور برمی‌گردند و باید کلی هزینه شود تا عوارض این بدآموزی‌ها از عارض و زلف جوانان ما پاک شود! پس ان‌شاءالله برای جبران این عوارض، عوارض خروج از کشور در سال آینده ۱۰برابر می‌شود تا حال همه ما خوب شود و شما هم باور کنید!  یکی خطی نویسم من ز حال خود بر آن عارض / که تا برخواند آن عارض که استاد است خط‌خوانش.

 

گفت‌و‌گوهای مجازی واقعا مجازی عرایض عوارضی مجید اروندی

خوشبختانه یکی از برنامه‌ریزان با سرعتی مثال‌زدنی انتقادات مردم را در فضای مجازی دیده و اعلام کرده: این انعطاف هست که اگر فشاری به قشری از مردم بیاید در تصمیمات، بازنگری کنیم. با آرزوی انعطاف‌پذیری روزافزون و بهره‌گیری از امکانات ژیمناستیک و دیگر ورزش‌ها در تصمیم‌گیری‌ها، حرف‌ها و نظرات شوخی و جدی مردم را که با این موضوع در فضای مجازی منتشر شده، گردآوری و با مختصری اضافات نمایشی در قالب گفت‌وگو تنظیم کرده‌ایم. 

- مشکل اینه که کشوری که نتونه از ورود توریست به مملکت درآمد کسب کنه، از خروج مردمش برای سفر توریستی کسب درآمد می‌کنه. 

- ببینین! ولی عوارض ۴۴۰تومنی هم پزدادن داره‌ها. دیالوگ فرضی تو صف پرداخت بانک: شما عوارض‌تون ۲۲۰تومنه؟ خوش به حالتون! ما که اون‌قدر رفتیم اومدیم، شده ۴۴۰تومن! 

- همه‌ش چشم‌وهم‌چشمی! من که فک می‌کنم اضافه‌شدن مالیات طبقات مرفه لازمه. توی جامعه ما کارمند و قشر کم‌درآمده که تمام و کمال مالیات می‌ده. 

- این چه حرفیه خواهر/برادر من!؟ آدمی که واقعاً مرفهه که این پولا براش پول‌خرده. اونی که له می‌شه زیر این بار، دقیقاً همونیه که مرفه نیس! 

- حالا شما یه ‌بار تو عمرت از عوارضی قم و کاشون اون‌ور‌تر برو، بعد غصه عوارض خروج از کشور رو بخور! 

- منم همین‌ رو می‌گم. ‏دیگه تعطیلات امسال عید می‌تونم با دلیل موجه نرم خارج از کشور! 

- ‏جالبه که هنوز داریم بهش می‌گیم عوارض خروج. به‌قول یه دوستی این دیگه عوارض نیس؛ جریمه خروج از کشوره! 

- واقعاً براتون متأسفم. برام عجیب و در عین‌حال مسخره‌س که اکثرتون به عوارض خروج از کشور خیلی بیشتر از بودجه‌ کم محیط‌زیست واکنش نشون دادین! 

- راس می‌گه دیگه! یه عوارض خروج از کشور، تموم بودجه کشور رو تحت‌الشعاع قرار داده. خب چیزای خوب زیادی هم توی بودجه هس؛ مث حذف یارانه‌ها. هزار تا چیز بد‌تر هم هست که باید روی اونا بیشتر تمرکز بشه! 

- اگه بحث تمرکز باشه که می‌شه روی حقوقا تمرکز کرد؛ اگه سال بعد ۱۵درصد افزایش پیدا کنه، حداقل حقوق می‌شه یه میلیون و ۷۰هزار تومن. با این حساب، رقم پیشنهادشده برای عوارض خروج از کشور، برابر با ۲۰درصد حقوق پایه در کشوره که نسبت به کشورای دیگه خیلی بیشتره.  - من می‌گم کشورای دیگه رو ولش؛ همین گوگل اگه ایرانی بود، به جای اینکه هر بار بگه «ثابت کن ربات نیستی» پیام می‌داد: «مفتی نمی‌شه! حق‌وحساب من رو بده تا واسه‌ت جست‌وجو کنم».

 

مردد روی گزینه‌ «دال» جان من خارج نرو!  مهناز محمدی

 

نمی دانم ایران بیرون گذاشته‌اید یا نه. البته خیلی هم در اصل ماجرا تفاوت نمی‌کند؛ به‌هرحال از این به بعد، علاوه بر پس‌انداز برای هزینه‌های مربوط به اقامت، غذا، رفت‌وآمد و... باید قلکی هم مخصوص افزایش عوارض خروج از کشور کنار بگذارید. اما قبل از آن خوب است که به سؤالات چهارگزینه‌ای زیر پاسخ مناسب «دال» را بدهید. با آرزوی موفقیت برای همه‌ شما عزیزان در امتحان سخت سفر به خارج از کشور!  ۱- بهترین راه برای رونق گردشگری داخلی چیست؟  الف) ایجاد دیوار هوایی و زمینی دورتادور کشور ب) قسم‌دادن هموطنان برای خارج‌نشدن از کشور ج) توافق با کشورهای دیگر برای ویزاندادن به گردشگران ایرانی د) ۳ تا ۶برابر کردن عوارض خروج از کشور

۲- شخصی گفته: درآمد حاصل از افزایش عوارض خروج از کشور و کاهش بودجه یارانه نقدی، در مواردی چون... و... هزینه می‌شود. کدام کلمه‌ها برای پرکردن جاهای خالی مناسب‌ترند؟  الف) آموزش سوت‌بلبلی / دست‌زدن بموقع ب) خروج تحصیل‌کرده‌ها / نخبه‌ها از کشور ج) افزایش قیمت بنزین / دلار د) کاهش شکاف‌های درآمدی / خدمات طرح تحول سلامت

۳- گفته می‌شود ایرانیان سالانه ۹میلیون سفر خارجی می‌روند که اگر برای هر سفر ۲۲۰هزار تومان بپردازند، برابر می‌شود با هزار و ۹۸۰میلیارد تومان. به نظر شما با این پول چه باید کرد؟  الف) ۳‌هزار میلیارد لیوان آب به دریای ارومیه ریخت ب) ۳‌هزار نفر را برای فوت‌کردن هوای اهواز استخدام کرد ج) نصف اختلاس ۳‌هزار میلیاردی را جبران کرد د) گردشگری داخلی را رونق بخشید

۴- به نظر شما بهترین جاذبه گردشگری داخلی کدام است؟  الف) قدم‌زدن روی ترک‌های زمین زاینده‌رود  ب) دیدن یادگاری‌های هموطنان روی تخت‌جمشید ج) نهنگ‌سواری در بوشهر د) جنگل‌های شمال قبل از نابودی کامل

۵- جدی‌ترین اعتراض به افزایش عوارض خروج از کشور از سوی چه‌ کسی انجام شده؟  الف) رئیس‌جمهور ترکیه ب) پادشاه تایلند ج) یکی از قاچاقچیان کالا د) عادل فردوسی‌پور در برنامه نود

 

شاخه‌یابی یک ماجرا بیاین از کشور خارج نشیم که فقر بهمون وارد نشه!

عباس ترین

 

یکی از مسئولان محترم نه گذاشت، نه برداشت و افزایش عوارض خروج از کشور را مستقیما به گردن نازنین یکی دیگر از مسئولان محترم و قول او برای ازبین‌بردن فقر مطلق تا سال۱۴۰۰ انداخت و گفت: «عملا اگر بخواهیم عدالت را اجرا کنیم، نیازمند این هستیم که منابع جدید پیدا کنیم یا منابع موجود را افزایش دهیم». 

بعضی‌ها ممکن است با شنیدن این حرف، یاد دوران دبستانشان بیفتند که ساندویچشان همیشه در معرض دست‌درازی سال‌بالاتری‌ها یا گنده کلاس بود ولی واقعیت این است که مسئولان محترم دلشان پاک است. غرض این بوده که یک‌جوری به استقبال هموطنان توجه نشان دهند که یک‌وقت فکر نکنند به حال خود‌‌ رها شده‌اند و افسرده شوند. 

بالاخره عوارض‌گرفتن و افزایش عوارض‌گرفتن هم خودش یک‌جورهایی توجه تخصصی می‌خواهد دیگر. شما فکر می‌کنید ایده‌پرداز اصلی افزایش عوارض خروج از کشورهمین‌طور بی‌توجه بی‌توجه این پیشنهاد به ذهنش رسیده؟ اگر بی‌توجه بود که نمی‌گفت «باید به این موضوع توجه شود که خروج ۲برابری گردشگر نسبت به ورود آن اتفاق خوبی نیست». 

حالا اگر این‌وسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری احساس وظیفه کرده، بد کرده؟ چه فرقی می‌کند شرایط ورود گردشگر خارجی مهیا شود یا شرایط خروج گردشگر داخلی نامهیا؟! مثل مخلوط‌کردن شکر با نمک است؛ یک بار هم ممکن است نمک را با شکر مخلوط کنید ولی نتیجه همیشه یکسان باقی می‌ماند و البته در هر حال به درد سطل زباله می‌خورد! 

حالا خوب است شما هم به عنوان یک شهروند مسئولیت‌شناس که تا اطلاع ثانوی از پرداخت عوارض سفرهای درون‌کشوری معاف است، به این فکر کنید که چه منابع جدید دیگری برای ازبین‌بردن فقر مطلق می‌توان پیدا کرد یا به عبارت واضح‌تر «واسه چه چیزای دیگه‌ای می‌شه عوارض گذاشت که تا حالا به عقل جن هم نرسیده باشه؟».

این خبر را به اشتراک بگذارید