کاش روزنامه ما منتشر شود
سمیه جاهد عطائیان
روی یک صندلی کوچک کنار خانهاش نشسته، عصای سفیدش را به در خانه تکیه داده؛ منتظر است. خودش اینطور میگوید که مدتها با شنیدن صدای زنگ خانه، به امید رسیدن آقای پستچی و آمدن روزنامه «ایران سپید» چشم به راه است. انگار مدتها چشم انتظار یک دوست قدیمی مانده که بدون اطلاع قبلی خبری از آن نشده است. اینبار اما امید داشت که وقتی روز جهانی خط بریل (الفبای نابینایان) رسیده، بدون شک روزنامه هم منتشر میشود اما تصورش با آنکه میتوانست به واقعیت یا اتفاقی شیرین تبدیل شود، محقق نشد! میگفت: حداقل با مطالعه این روزنامه میتوانستیم از آخرین تحولات علم روز دنیا در مورد معلولان بهخصوص نابینایان مطلع شویم. اصلا برایمان افتخار بزرگی بود، نه برای ما، برای کشورمان که روزنامهای به خط بریل دارد. مگر نمیخواهیم و قرار نیست جهان از دستاوردهای کشورمان مطلع شود، پس چرا انتشار این روزنامه متوقف مانده، آنهم بدون صحبت و اطلاعرسانی شفاف در موردش؟ هم من و هم بسیاری از نابیناها با روابطعمومی روزنامه ایران که آنرا متعلق بهخودمان میدانیم تماس گرفتیم اما هیچ پاسخ روشن و امیدوارکنندهای دریافت نکردیم! حیف است برای این روزنامه قدیمی و خوشنام؛ حیف است.
بله؛ امروز روز جهانی الفبای خط بریل (الفبای نابینایان) است؛ روزی که در مطبوعات ایران برایش دستاورد بزرگی داریم. ادعا نیست. ما صاحب نخستین و تنها روزنامه به خط بریل در کل جهان هستیم اما نتوانستیم از آن محافظت کنیم. نمونه گاهنامه، فصلنامه، ماهنامه، هفتهنامه به خط بریل در کشورهای دیگر منتشر میشود اما ما در کشورمان روزنامهای به نام «ایران سپید» داریم... «داشتیم، بخوانید» متأسفانه باید از کلمه «داشتیم» استفاده شود. حالا به بهانه کرونا انتشار این روزنامه متوقف شده و با وجود از سرگیری انتشار و فعالیت تمام روزنامهها، چاپ و انتشار روزنامه ایران سپید همچنان متوقف مانده و در مورد این اتفاق تلخ هیچ توضیحی هم داده نشده است.
روزنامه قربانیشده ایران سپید مخاطبان زیادی داشت که حتی از سن نوجوانی پای مطالب بریل آن، با اشتیاق نشسته و آنرا مطالعه میکردند. این روزنامه تنها امکانات دولتی در دسترس نابینایان در دورترین مناطق کشور بود که میتوانستند هر روز نسخهای از آن را بهصورت رایگان از در خانه دریافت کنند و یا حتی بهخاطر انداختهشدن روزنامه به داخل خانه، از همسایهها برای پیداکردن روزنامه محبوبشان کمک بخواهند تا مبادا روزنامه بهصورت اشتباه جلوی خانه دیگری و زیر دست و پای رهگذران رها شده باشد! حالا با وجود گرانبودن کتابهای خط بریل و کاهش امکان خرید کتاب از سوی بسیاری از شهروندان نابینا در شهرهای دورافتاده، تهیه یک نسخه از روزنامه به خط بریل هم بهرؤیا پیوسته است. کمترین خواسته نابینایان انتشار مجدد روزنامه ایران سپید است که شاید کمترین خواسته و مطالبهای بهحق باشد. کاش نهتنها شهروندان عادی بلکه مسئولان روزنامه ایران فراموش نکنند که تمام نابینایان کشور به اینترنت دسترسی نداشته و مطالعه یک روزنامه آنهم به خط بریل برای آنها بسیار ضروری و مهم است. و دوباره کاش انتشار این روزنامه با هدف اطلاعرسانی، پیگیری و تحقق هرچه سریعتر و مناسبتر قانون جامع حمایت از حقوق معلولان در کشور از سر گرفته شود.
این مطالبه خواسته بزرگی نیست...