
شهادتی که درحافظه جمعی ایران میماند

امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا
دونالد ترامپ عنوان کرده بود که براساس مصلحتاندیشی در قالب اقدامی پیشدستانه برای تقابل با حملات احتمالی علیه نیروها و اتباع خود در عراق، دستور ترور سردار سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه را صادر کرده است. اما واقعیت این است که دولت وقت آمریکا با این اقدام بهدنبال کشاندن ایران پای میز مذاکره بود. آمریکاییها به موقعیت، جایگاه و سلسلهمراتب فرماندهی سردار سلیمانی در نیروهای مسلح ایران آگاهی کامل داشتند. سردار سلیمانی بهعنوان سمبل فعالیتهای برونمرزی جمهوری اسلامی شناخته میشد، بنابراین به قول خودشان بهدنبال واردکردن شوکی بزرگ به ایران بودند. به این امید که بعد از ترور سردار سلیمانی، از ترس اینکه با تهدیدهای بزرگتری مواجه نشود، حاضر به مذاکره با آمریکا شود و توافقی را که مدنظر ترامپ است، بپذیرد.
واقعیت امر این است که برای دونالد ترامپ و دیگر مقاماتی که در کاخ سفید حضور داشتند، شرایط کجدار و مریز در روابط ایران و آمریکا که در طول ۴۰سال گذشته وجود داشته، قابل تحمل و قابل پذیرش نبود؛ یعنی کاخ سفید با محوریت دونالد ترامپ بهدنبال آن بود که جمهوری اسلامی ایران را یا وارد کارزار و تنش نظامی با آمریکا کند و جنگ نهایی را شکل دهد، یا اینکه تهران را به سمت مذاکره نهایی پیش ببرد.
دونالد ترامپ بهدنبال تحمیل خواسته خود بر ایران بود. در چارچوب همین سیاست بود که از اردیبهشت سال1397 در پی خروج از برجام، یک جنگ تمامعیار اقتصادی را علیه ایران به راه انداخت. در گام بعدی او بهدنبال آن بود که یک جنگ تمامعیار نظامی را با تمام ابعاد آن علیه ایران شکل دهد؛ حتی جنگی فراتر از افغانستان و عراق. همه اینها در قالب سیاست فشار حداکثری علیه ایران از سوی ترامپ و اطرافیانش ترتیب داده شده بود.
دونالد ترامپ بهدنبال این بود که ایران را مجبور به تسلیم کند، اما اقدام نسنجیدهاش در ترور شهید سلیمانی نتیجه عکس داشت و نهتنها ایران پای میز مذاکره نرفت، بلکه به تعبیر رهبری، ایران سیلی سختی به آمریکا زد. ایران با حمله موشکی به عینالاسد نشان داد که شرایط وخیمتر و پیچیدهتر از آن چیزی است که آمریکاییها تصور میکردند و محاسباتی که آنها داشتند غلط از آب درآمده است.
تاریخ روابط ایران و آمریکا نقاط عطف زیادی دارد؛ ازجمله کودتای 28مرداد، انقلاب اسلامی، تسخیر سفارت آمریکا، ساقطکردن هواپیمای مسافربری ایران و خروج آمریکا از برجام. ترور سردار سلیمانی نیز بدونشک یکی از نقاط عطف این رابطه است. شهادت سردار سلیمانی بهعنوان یک واقعه مهم در روابط بین ایران و آمریکا اثرگذار بوده و خواهد بود. این واقعه بدونشک، در حافظه جمعی جمهوری اسلامی باقی خواهد ماند. بعد از ترور سردار سلیمانی، روابط ایران و آمریکا بحرانیتر، متشنجتر و خصمانهتر از آنچه بود، شد و در کلیترین نتیجه، امکان هرگونه دیالوگ با طرف آمریکایی را از بین برد.
اساسا مایک پومپئو و بنیامین نتانیاهو که ترامپ را به سمت اتخاذ چنین تصمیمی هدایت کردند، بهدنبال آن بودند که پلهایی را که میشد بین تهران و واشنگتن زد، نابود کنند. میتوان این جریان را اینگونه مورد بررسی قرار داد که از آنجا که سردار سلیمانی در ایران از محبوبیت و مقبولیت بسیار بالایی برخوردار بود، شهادت او میتوانست جریانهای ضدآمریکایی را تقویت کند و شانس هرگونه گفتوگو و تعامل بین تهران و واشنگتن را از بین ببرد. آنها به شکل عامدانه و حسابشدهای طرح ترور سردار سلیمانی را دنبال کردند؛ بهگونهای که نهتنها دولت ترامپ بلکه دولتهای بعد از آن نیز نتوانند اقدامی عکس تنشهای ایجاد شده انجام دهند. با این حال، ایران مدتی بعد، در فضای بعد از ترور سردار سلیمانی، با هوشمندی سیاسی اعلام کرد که امکان گفتوگو و مذاکره برای احیای برجام وجود دارد و با آمریکا بعد از بازگشت به برجام و در چارچوب این توافق میتواند گفتوگو داشته باشد. در واقع ایران با این اقدام تلاش داشت سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه خود را خنثی کند.
برخلاف پیشبینی ترامپ و موافقانش، ترور سردار سلیمانی نهتنها از سوی متحدان غربی آمریکا بلکه از سوی کنگره آمریکا هم مورد انتقاد قرارگرفت؛ چراکه ایران و آمریکا را تا آستانه جنگ پیش برد. نمایندگان کنگره اذعان داشتند که اگر ایران تلافی کند، قطعا ضربه بزرگی به آمریکا وارد خواهد کرد. از این جهت، بخش بزرگی از جامعه آمریکا ترور سردار سلیمانی را اشتباه میدانستند. اشتباهبودن این اقدام چنان در آمریکا قوت یافت که به غیر از ترامپ، پمپئو و نتانیاهو و جریانهای ضدایرانی در آمریکا، حتی در بین جمهوریخواهان هم تردیدهایی ایجاد شد که آیا این اقدام به مصلحت بوده یا نه؟
فارغ از این، ترور سردار سلیمانی برای آمریکا تبعات بسیاری هم در عراق داشت. بعد از شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، فضای ضدآمریکایی نهفقط در ایران، بلکه در عراق هم افزایش پیدا کرد. حتی چند روز بعد از ترور سردار سلیمانی، پارلمان عراق قانون خروج آمریکاییها از عراق را تصویب کرد و شرایط برای آمریکاییها بهمراتب دشوارتر شد. میتوان گفت که ترور سردار سلیمانی بستر یا زمینه طرح این موضوع را که آمریکاییها باید نیروهای خود را از خاورمیانه خارج کنند، فراهم ساخت.