ندا زندی- روزنامهنگار
رفتن به نمایشگاه نقاشی، مجسمهسازی و عکس، برخلاف سینما رفتن، کاری نیست که در جامعه ما عمومیت داشته باشد. بسیاری از مردم سینما را سرگرمی و تفریحی میدانند که برای سر در آوردن از آن، چندان به زحمت نمیافتند و بدون اینکه نیاز به آگاهی از نظریههای پیچیده سینمایی، فلسفی و علوم اجتماعی داشته باشند، میتوانند متوجه شوند که یک فیلم چه میخواهد بگوید و چه هدفی دارد. هرچند با توسل به همان نظریههای پیچیده در رد این برداشت میتوان استدلال کرد، اما باید قبول کرد سینمای متعارفِ داستانگو معمولا به راحتی با مخاطبش ارتباط برقرار میکند. اما یک نقاشی چطور؟ یک مجسمه چطور؟ یک عکس چطور؟ آیا اینها هم به همان راحتی یک فیلم میتوانند مخاطب پیدا کنند؟ احتمالا وقتی که با نقاشی، مجسمه یا عکسی رئالیستی سروکار داریم که به بازنمایی امر واقع نظر دارد، برای پی بردن به هدف آن، چندان به زحمت نمیافتیم، ولی ممکن است بعد از چند دقیقه نگاه کردن به چنین اثری دچار ملال شویم و پیش خود فکر کنیم دیدن یک صحنه واقعی هیچ هیجان یا جذابیتی ندارد، پس چرا هنرمند چنین اثری خلق کرده است؟ در مورد نقاشیها، مجسمهها و عکسهای انتزاعی و غیرمتعارف وضع کمی دشوارتر است و معمولا در مواجهه با این آثار گیج و مبهوت میشویم که هنرمند چه منظوری داشته؟ همین درک نکردن اثر هنری باعث فاصله گرفتن از دنیای تجسمی و آثار زیبای آن میشود. مسلما درک و فهم آثار تجسمی، نیازمند آشنایی با قواعدی است، اما لازم نیست برای لذت بردن از هر تابلو، مجسمه یا عکسی متخصص هنرهای تجسمی باشید. کافی است کلیاتی را درباره هنر بدانید، سر پرشوری داشته باشید، بهدنبال فاصله گرفتن از روزمرگی باشید، از تجربه کردن نهراسید و به دانستن عشق بورزید. برای شروع، راهنمای کوچک ما میتواند به کارتان بیاید.
موضوع، فرم و محتوا
اگر هیچ آشناییای با هنرهای تجسمی ندارید، فعلا همینقدر لازم است بدانید که هر اثر هنری از 3جزء تشکیل شده است: موضوع، فرم و محتوا. موضوع میتواند آدم یا شیء یا چیزی انتزاعی و غیرمادی باشد. یک آدم یا یک شیء را راحت میشود تشخیص داد، اما در مورد آثاری با موضوعات انتزاعی کار کمی سخت میشود. ولی نگران نباشید. به مرور در این زمینه به تبحر میرسید. موضوع در هنر زیاد مهم نیست. آنچه اهمیت دارد طرز بیان و پرداخت موضوع است. موضوع فقط نقطه آغاز کار است. طرز بیان و پرداخت در فرم تجلی مییابد. فرم بهطور خلاصه عبارت است از شیوهای که هنرمند برای سر و شکل دادن به مصالح کارش اتخاذ میکند؛ برای مثال، 2 نقاش با مصالح مختلف (یکی رنگ روغن و دیگری آبرنگ) برای نقاشی یک گل سرخ به شیوههای متفاوتی (یکی واقعگرا و دیگری انتزاعی) عمل میکنند. در واقع، گل سرخ در نگاه هر یک از آنها از دیگری متفاوت است. در آخر هم محتواست؛ همان پیامی که هنرمند قصد انتقالش را داشته و بیننده آن را - مطابق با نیت هنرمند یا کاملا خلاف آن - تفسیر میکند. تا همینجا برای اینکه اعتماد به نفس کافی برای تماشای آثار تجسمی را پیدا کنید کافی است. یادتان نرود که شما در زندگی روزمره بارها عکسهای فضای مجازی، تابلوهای تبلیغاتی یا مجسمههای نصبشده در خیابانها را نقد و تحلیل میکنید و کاملا هم بیتجربه نیستید. اما برای دیدن آثار تجسمی کجا بروید؟ در جدول زیر فهرستی از دیدنیها را فراهم آوردهایم.
راهنمای همشهری برای علاقهمندان به هنرهای تجسمی
قدم زدن در سرزمین عجایب
در همینه زمینه :
چهره روز
پیشبازی