این فیلم که به مناسبت هزاره فردوسی ساخته شد، تقریبا 60دقیقه زمان داشت و برای نخستین بار در مهر 1313در تالار دارالفنون برای مدعوین هزاره فردوسی و فروردین سال بعد بهمدت 3شب در سینما سپه تهران به نمایش درآمد. «فردوسی» ساخته عبدالحسین سپنتا همانطور که از نامش برمیآید، به زندگی شاعر پرآوازه ایرانی میپردازد. نقش فردوسی را خود سپنتا ایفا کرد که دلبسته تاریخ و فرهنگ ایران بود.
مرحوم مسعود مهرابی، مدیر مسئول ماهنامه «فیلم» و نویسنده کتاب پرفروش «تاریخ سینمای ایران (از آغاز تا سال 1357)»، در کتابش درباره فیلم فردوسی نوشته: «رضاشاه وقتی فیلم کوتاه (حدودا یکساعته) فردوسی را دید، برخی از قسمتهای آن را نپسندید و سپنتا مجبور شد بخشهایی از فیلم را تغییر دهد. ازجمله صحنههای مربوط به سلطان محمود غزنوی کلا از نو فیلمبرداری شد و سپنتا نقش سلطان محمود را به محتشم، که در سفارت ایران در هندوستان کار میکرد، سپرد. به این ترتیب در نسخه بازسازی شده، سلطان محمود چهره شاهی عادل و هنرمندپرور را پیدا کرد».
مرحوم هوشنگ کاوسی نیز در مطلبی با عنوان «نونگرشی به زندهیاد استاد عبدالحسین سپنتا» در شماره 276ماهنامه فیلم» (فروردین 1380) از قول سپنتا درباره ساخت فردوسی و «دختر لر» نوشت: «در 1312خورشیدی که افتتاح آرامگاه نوساخته فردوسی در برنامه بود، اردشیر ایرانی از من خواست که فیلمی از حکیم بزرگ توس و نگهدارنده زبان فارسی از آسیب زمان بسازم. مقدمات آماده شد؛ این هنگام نصرتالله محتشم، متخصص ایفای نقش سلاطین در تئاتر، در کنسولگری ایران در بمبئی مأموریت داشت و پذیرفت در نقش سلطان محمود غزنوی ظاهر شود اما هنوز دکوپاژ در برابر دوربین نیامده، او [استودیو] امپریال فیلم را ترک گفت و به کمپانی دیگری رفت تا نقش یک مهاراجه را ایفا کند. ما ماندیم بلاتکلیف و نمیخواستیم ایفای نقش را به دیگری واگذاریم و با شتابی که داشتیم، ناچار سناریوی دختر لر را که میبایست بعد از فردوسی برابر دوربین برود ساختیم. سپس از سوی اردشیر ایرانی مأمور شدم فیلم را به تهران ببرم و یک اکیپ فیلمبردار و صدابردار هم با من به ایران آمدند تا از مراسم باشکوه افتتاح آرامگاه فردوسی توسط پادشاه وقت فیلمبرداری کنند...».
از این فیلم که باید آن را نخستین فیلم زندگینامهای سینمای ایران محسوب کرد، اکنون تنها نسخهای 20دقیقهای موجود است که فیلمخانه ملی ترمیماش کرد و در 13آذر 1398در موزه سینما به نمایش درآمد. در تیتراژ ابتدای فیلم درج شده بود: تحت رژیست اردشیر ایرانی و شخصی دیگری که نام کوچکش رستم بود. نام عبدالحسین سپنتا بهعنوان نویسنده پیس (فیلمنامهنویس) و مذاکرات (دیالوگها) آمد. نصرتالله محتشم، بازیگر نقش سلطانمحمود در بازسازی صحنههایی که حکم به حذف آنها داده شده بود، در مستند «سینمای ایران؛ از مشروطه تا سپنتا» (۱۳۴۹) گفته که کارگردان فردوسی اردشیر ایرانی بوده و سپنتا فقط به فیلمبردار ایده میداده. بعد از تیتراژ، اردشیر ایرانی، که فارسی را با لهجه غلیظ (احتمالا هندی) حرف میزد، گفت که این فیلم ظرف2هفته ساخته شده و نقصهایش را تماشاگران ببخشند.
داستان فیلم از این قرار است که روزی حکیم ابوالقاسم فردوسی از پنجره اتاقش به پل نیمهویران توس مینگرد و خطاب به دوستش ماهک میگوید که باید وسایلی فراهم کند تا پل برای رفاه مردم آباد شود. ماهک، فردوسی را با یادداشتی روانه مخفیگاه موبدان میکند. موبد موبدان تعدادی کتاب در اختیار فردوسی قرار میدهد. فردوسی عازم غزنین میشود و با وساطت ماهک به دربار سلطان محمود غزنوی بار مییابد و در آنجا اشعاری از حماسه نبرد رستم و سهراب را میخواند. سلطان وعده میدهد که برای سرودن هر بیت یک دینار به شاعر پاداش خواهد داد.
سلطان پس از آماده شدن هزار بیت اول به عهد خود وفا میکند اما پس از سرودن قریب 60هزار بیت به پیشنهاد یکی از وزرا به جای طلا سکههای نقره برای فردوسی میفرستد. شاعر دلزده به توس میرود. سلطان گروهی را برای دلجویی از فردوسی به خانه او میفرستد. شاعر در لحظههای واپسین عمر است و صدای 2پسربچه را میشنود که اشعاری از شاهنامه را میخوانند.
نخستین فیلم زندگینامهای ایرانی
تصویر حماسهسرا بر پرده
در همینه زمینه :