اول شخص مفرد| سرنوشت تلخ بوعزیزی و انقلابهای عربی
سیاوش فلاحپور/ روزنامهنگار:
روز گذشته هفتمین سالگرد مرگ محمد بوعزیزی، جوان 27ساله تونسی بود که بهعنوان اصلیترین نماد انقلابهای عربی سال2011 از او یاد میشود. داستان زندگی کوتاه او مشهور است و بارها در رسانهها و کتابها و... بازگو شده؛ بوعزیزی زندگی خود و خانوادهاش را از طریق فروش میوه و سبزیجات روی یک گاری میچرخاند.
آنگونه که عموی بوعزیزی روایت کرده، او آزار و اذیتهای پلیس را تاب نیاورده و یک روز که از سوی یک پلیس زن به نام فادیه حمدی بهشدت تحقیر شده در مقابل آنها ایستادگی کرده است؛ حادثهای که راه را برای خودسوزی این جوان بیپناه در مقابل ساختمان شهرداری شهرش و البته شروع یکی از مهمترین پدیدههای سیاسی عصر ما، یعنی انقلابهای بهار عرب باز کرد.
اکنون 7سال از آن روز میگذرد؛ انقلابهایی که زمانی خبر اول تمام رسانههای جهان بود، یکی بعد از دیگری سرکوب شده و رسانههایی که زمانی از بوعزیزی به مثابه یک قهرمان تاریخی یاد میکردند، دیگر در میان پوشش اخبار بحرانهای منطقهای حتی فرصتی برای اعلام خبر سالگرد درگذشت این جوان ناکام ندارند. رویاهای دور و دراز شهروندان عرب برای آزادی و عدالت و... بعد از 7سال جای خود را به برگشتن به روزگار پیش از انقلابها داده و حتی خانواده بوعزیزی، پناهندگی در کانادا را به ماندن در تونس ترجیح داده است.
فادیه حمدی، پلیسی که بوعزیزی را تحقیر کرده بود، 2سال پیش در مصاحبهای گفت: همواره خودم را بهدلیل آنچه با او کردم ملامت میکنم؛ بهدلیل حرکت من، مرگ سراسر کشورهای عربی را فراگرفته است!