و باز هم «شب یلدا»
میثم قاسمی
سال۸۰ وقتی «شب یلدا» ساخته کیومرث پوراحمد اکران شد، با تمام معیارها جوان بودم. گرچه خودم اینطور فکر نمیکردم؛ اما از دنیای پیرامون چیز زیادی نه دیده بودم و نه میدانستم. شاید خاصیت جوانی است که با اندک داشتهای تصور میکنی در قله هستی.
شب یلدا از نظرم فیلم خوبی بود. هم تکنیکش را دوست داشتم، داستان جالبی داشت و هم بازی محمدرضا فروتن به چشم میآمد. تا پیش از آن پوراحمد را با داستانهای مجید در ذهن داشتم و فروتن هم جوان همیشه عصبی فیلمها بود؛ اما شب یلدا داستان دیگری داشت. به دل مینشست و میشد از دیدنش لذت بیشتر از حد معمول برد. با این همه و در روزگار جوانی، طعم داستانها متفاوت از بقیه عمر است. اصلا هر سنی برای خودش طعمی دارد.
شب یلدا در آن روزها برایم داستان عاشقانهای بود. داستانی که کم وبیش میشد لابهلای دیگر رمانها و فیلمها پیدایش کرد. عاشقانهها به دید جوانها خوش میآیند. خوب یادم هست از سینما که بیرون آمدیم، هوا تاریک شده بود. زمستان بود. دستهایم را در جیب کاپشنم فرو کردم و مثل همیشه در سکوت راه رفتم تا فیلم را پیش خودم مزه مزه کنم. با دوستی بودم که چندان هم از فیلم خوشش نیامده بود. شاید حتی حوصلهاش سررفته بود از رمانتیکبازیهای مردی میانسال در خانهای خالی؛ پس علاقهای به حرف زدن دربارهاش نداشت. آن شب زمستانی و آن روزها و سالها گذشت.
امروز ۲۰سال از نخستین اکران شب یلدا میگذرد. من دیگر با هیچ متر و معیاری جوان نیستم. وارد میانسالی شدهام و گرچه از پوراحمد آن روزها کمسنتر هستم؛ اما دیگر شور جوانی در سرم نیست. گفتند شب یلدا، حدیث نفس است و من گرچه معنی این عبارت را میفهمیدم؛ اما درک نمیکردم که یعنی چه. نمیفهمیدم چرا حامد (فروتن) باید یک سال در خانه بماند و با یادگارهای آدمهایی که ترکش کردهاند، اشک بریزد. غم و عصیان و استیصال و عشق مردی میانسال را متوجه نمیشدم. دانستن اینها به زمان نیاز داشت. چیزی بیش از چند دقیقه قدم زدن در تاریکی دیماه۸۰.
داستان شب یلدا شاید برای آدمهایی از نسل من رخ داده باشد و شاید هم نه. بهخصوص این روزها که آدمهای زیادی به فکر گذاشتن و رفتن هستند. با این حال، درکش میکنیم. در اطرافم کسی از همسن و سالهایم را ندیدهام که حامد داستان پوراحمد را نفهمد. حتی مهناز را که گذاشت و رفت.
شب یلدا برای نخستینبار در ۲۶آذر۸۰ روی پرده سینماها رفت. درست یک روز بعد از تولد ۵۲سالگی کارگردانش. نمیدانم اکران فیلم را با تولد کارگردان همزمان کرده بودند یا با شب چله. هرچه بود، همزمانی خوبی داشت.
پیشنهاد میکنم فیلم را دوباره ببینید که لذتی جدید دارد و ضمنا جناب پوراحمد عزیز، با اندکی تأخیر، تولدتان مبارک.