هوادارانی که این روزها در فوتبال ایران شانس ورود به استادیومها را از دست دادهاند و دائما در محاصره درهای بسته قرار گرفتهاند، عادت کردهاند که هر نتیجه ناخوشایند تیم محبوب را به تجمع در مقابل ساختمان وزارت ورزش و باشگاه گره بزنند. در اینکه مدیریت کلان ورزش ایران ضعفهای بزرگی دارد، شکی نیست. در اینکه مدیران منتخب وزارت برای سرخابیها همواره مردانی برای رفتن به استقبال شکستهای بزرگ بودهاند هم تردیدی وجود ندارد. با این حال مسئله این است که اساسا چنین تجمعهایی آن هم در فاصله کوتاه با برگزاری مسابقات تیم، فقط تمرکز باشگاه و ذهنیت بازیکنها را به هم میریزد. برای مرور تأثیر این تجمعها کافی است به گذشته نگاه کنیم. اگر آندره استراماچونی با این تجمعها به استقلال برگشت، اگر شرایط آبیها بهتر شد، اگر مشکلات مالی این تیم رفع شدند و اگر جلوی کوچ ستارهها از این تیم گرفته شد، پس مشکلات پرسپولیس هم با تجمع حل میشود! تلخ و تأسفبار است که هوادار پرسپولیس در مرحله سکوت کردن روبهروی خطابه شخصیتی مثل وحید قلیچ قرار بگیرد که پیش از این فقط بهخاطر اظهارات عجیبش در شبکههای اجتماعی سوژه همیشگی کاربران فضای مجازی بوده است. جمع شدن در مقابل ساختمان باشگاه و شعار دادن علیه صدری، هیچچیز را در پرسپولیس تغییر نمیدهد. در بهترین حالت، جناب وزیر با رخ سوپرمن وارد میشود، مدیریت پرسپولیس را عوض میکند، سرپرست جدید باشگاه چندماه زمان میخواهد و این چرخه برای هزارمین بار تکرار میشود. ظاهرا هواداران فوتبال در ایران، با خودشان عهد کردهاند که به جای لذت بردن از فوتبال، با این ورزش تا میتوانند رنج و عذاب تحمل کنند. ظاهرا آنها تصمیم گرفتهاند از فوتبال، پلی برای شعار دادن، گره کردن مشتها و حمل کردن بیلبوردهای اعتراضی بسازند. پذیرفتن رنج مداوم در دل تجمعهایی که معمولا هیچ گرهی را هم از مشکلات باشگاه باز نمیکنند.
به دیوار کوبیدید!
در همینه زمینه :