این علاءالدین جادو ندارد
فاطمه عباسی
هر کسی در تهران قصد خرید گوشی موبایل داشته باشد، با وجود فروشگاهها و پاساژهای بزرگی که در این حوزه وجود دارد باز هم نخستین جایی که به ذهنش میرسد، پاساژ علاءالدین است؛ همانجایی که معمولا مملو از جمعیتی است که یا فرو شندهاند یا خریدار و نکته ثابت این چند سالهاش چیزی جز سرسام و دردسر نبوده است.
اما غول چراغ جادوی چهارراه جمهوری، یکبار دیگر سوژه رسانهها شده چرا که قرار است 2 طبقه دیگر روی ساختمانی که چند سال پیش طبقه آخرش را بهخاطر ناایمن بودن تخریب کردند، بسازند! فارغ از اینکه این اتفاق برای این ساختمان قدیمی بیریخت و بدقواره بیفتد یا نه، پاساژ علاءالدین از مکانهایی است که روزانه گردش مالی بالایی در آن ثبت میشود، اما دریغ از امکانات اولیه یک مرکز خرید. در و دیوار این پاساژ از درون و بیرون پر از تبلیغات است. مغازههای کوچک اما زیاد، ردیف شدهاند کنار هم و اگر روشنایی این مغازهها با اجناس پرزرق و برق و گرانقیمت چشمتان را نگیرد، حتما متوجه میشوید که علاءالدین چقدر کثیف، ناایمن، زهوار در رفته و داغان است.
راهروها پر است از نایلونهای ریز ریز شده، کپهای از جعبه مدلهای مختلف گوشی موبایل و زبالههای دیگر که کسی قصد تمیز کردنشان را ندارد. برای رفتن به طبقات بالاتر باید روی پله برقیهای خراب و خاموش راه بروید و امیدی به آسانسور وسط پاساژ هم نداشته باشید چون این آسانسور هم مدتهاست که از کار افتاده. علاءالدین به اذعان کارشناسان آتشنشانی آنقدر ناایمن است که اگر خدای نکرده حادثهای در آن رخ بدهد، شاید فاجعهای بدتر از ساختمان پلاسکو در آن اتفاق بیفتد و هر روز جان بسیاری از آدمها در این ساختمان در خطر است. فارغ از اینکه این پاساژ برای یک مشتری بیچاره کوچکترین امکان رفاهی فراهم نمیکند، سالها هم هست که در اتفاقی عجیب جلوی این ساختمان شده پاتوق آدمهای غیرمعتبری که گوشی موبایل و لوازم جانبی دست دوم را با قیمتی پایینتر به رهگذران میفروشند، اجناسی که احتمالا سرقتی است و معلوم نیست به چه طریقی تهیه شدهاند. خلاصهاش اینکه از این غول چراغ، جادویی در نمیآید و مدیران شهری این بار دیگر باید هر چه زودتر فکری به حال این علاءالدین خسته و آشفته بکنند.