• پنج شنبه 27 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 8 ذی القعده 1445
  • 2024 May 16
چهار شنبه 10 آذر 1400
کد مطلب : 147010
+
-

لهجه علیه رخوت

لهجه علیه رخوت

نیما حسنی نسب
دوران‌ دانشجویی مدتی تبریز بودم. همان سال‌ها یدالله صمدی، با نگاهی به افسانه‌های فرهنگ بومی زادگاهش آذربایجان، فیلم‌های «دُمرل» ، «ساوالان» و «سارای» را ساخت و در اکران تهران چندان موفق نشد. من اما به چشم خودم دیدم که در تبریز برای تماشای نسخه‌ دوبله تُرکی این فیلم‌ها خیابان بند آمده بود و فیلم‌ها با اکران منطقه‌ای و استانی توانست دخل و خرج کند و ای‌بسا به سوددهی هم رسید. ایده‌ دوبله تُرکی پس از این استقبال عجیب برای  تک‌وتوکی فیلم دیگر هم ادامه پیدا کرد و نمی‌دانم چرا متوقف شد. سینمای ایران همیشه در شناخت و استفاده از ظرفیت‌هایش به‌شدت تنبل و بی‌سواد بوده و دولت‌ها هم به دلایل خاص خود تمایلی به این موضوع نداشته و ندارند. کشوری بزرگ با این رنگارنگی اقلیمی و تنوع زبان و گویش و فرهنگ‌ها هنوز اندر خم آپارتمان‌ها و خیابان‌های پایتخت سرگردان است و به هر دستاویز سخیف و بی‌حاصلی برای جلب نظر مخاطب دست می‌زند، اما کمتر کسی حال و حوصله دارد که به فضاهای دیگر فکر کند.
چند سال اخیر ابتدا با موفقیت فیلم «ائو/خانه» (اصغر یوسفی نژاد) و حالا با اکران عمومی همزمان 2 فیلم «پوست» (برادران ارک) و «آتابای» (نیکی کریمی) می‌شود از چیزی به اسم سینمای تُرکی در ایران حرف زد. جذابیت‌های آشکار و تنوع بصری و مضمون و قصه‌های این3 فیلم در کنار حضور بازیگران توانای بومی بار دیگر ثابت کرد چه پتانسیل‌هایی را نادیده گرفتیم.
از شواهد پیداست که علاقه و استقبال تماشاگران شهرهای ترک‌زبان از «آتابای» قطعاً با تهران و بقیه شهرها تفاوت اساسی دارد و با نسخه‌ای که این فیلم‌ها تجویز می‌کنند، هنوز می‌شود سراغ اقلیم‌ها و فرهنگ‌های دیگر ایران رفت و رنگ و لعاب و لحن و مود تازه‌ای در دل رخوت و تکرار سینمای ما شکل داد (ناصر غلامرضایی در گذشته با «خون‌بس» و احسان عبدی‌پور این سال‌ها با فیلم‌های جنوبی این موضوع را تجربه کردند).
تاریخ سینما پُر است از فیلم‌های این‌چنینی و هر خطه و قوم و‌ دین و رنگ و نژادی در کنار جریان اصلی و فرهنگ و زبان رسمی کشورها، فیلم‌هایی دارد که مال خودش است و بازار هدف مشخص و محدود اما سودآوری دارد. سینمای دنیا همواره دنبال مخاطبانی می‌گردد که دوست دارند زندگی و آداب، فولکلور و حکایت‌های خودشان را در سینما داشته باشند و فیلم‌هایی با زبان و فرهنگ بومی تماشا کنند. سینمای ایران به دلایل‌مختلف هیچ‌وقت نتوانست (یا نخواست یا نگذاشتند) از این گوناگونی بهره ببرد... تا رسیدیم به بن‌بست.

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :