لباس فداکاری بر تن ریزعلی
فاطمه عباسی
دهقان فداکار را همه ما دهه شصتیها به خوبی میشناسیم، روایتی نوستالژیک از قهرمانی که اکثر ما برای نخستین بار در کتاب فارسی سوم دبستان با او و ماجرایش آشنا شدیم؛ با تصویر جوانی برهنه روی ریل راهآهن که لباس خود را آتش زده و بر سر چوبی گرفته بود تا راننده قطار را متوجه خطر ریزش کوه کند. ماجرایی که «ریزعلی خواجوی» را حسابی معروف و پایش را به رسانهها باز کرد.
در چند روز اخیر شبکههای مجازی، با دست بهدست کردن عکسی از کتاب سوم دبستان سال جدید خبر از ملبس شدن «دهقان فداکار» دادهاند و بعد اینطور استدلال کردهاند که اگر او لباس داشته، پس چه چیزی را آتش زده است؟ بهنظر میرسد فردی که این بار برای کتب درسی نقاشی کرده است، دهقان فداکار را با لباسی سفید در ذهن ترسیم کرده و همان را کشیده است. اما اصل ماجرا چیست؟ سال1347 در مستند «اون شب که بارون اومد» به کارگردانی کامران شیردل، دهقان فداکار اینطور روایت کرد که برای نجات جان مسافران قطار در برابر سنگهایی که ریل را مسدود کرده بود، مجبور شده کت خودش را در آن شب بارانی آتش بزند و به سمت قطار حرکت کند و قاعدتا زیر کت لباس به تن داشته. این روایت موجب شد که آموزش و پرورش عکس کتاب سوم دبستان را نه امسال، که در سال88 عوض کند و از آن سال تاکنون، تصویر ریزعلی خواجوی، با لباس در کتابها نقش بسته است. اما اینکه چرا امسال این تصویر دستمایه برخی از رسانههای مجازی قرار گرفته و موجب انتقاد از سازمان آموزش و پرورش شده است، هنوز معلوم نیست.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید لباس دهقان فداکار تنها باگ این داستان نبوده و آنچه تاکنون از این رویداد خوانده و شنیدهایم، حکایت ایستادن قطار پس از دیدن پیراهن مشتعل ریزعلی است. در نهایت اینکه راننده قطار با دیدن شعلههای آتش، قطار را متوقف کرد؛ درحالیکه روایت قهرمان اصلی داستان، با آنچه تاکنون شنیدهایم متفاوت است. خواجوی گفته آنچه در نهایت موجب توقف قطار شد نه شعلههای آتش که صدای گلولههایی بود که او با تفنگ شکاریاش به هوا شلیک میکرد تا مسئول قطار را متوجه خطر پیشرو کند. تفاوت دیگری که داستان اصلی با ماجرای کتاب دارد، اسم دهقان فداکار است. ریزعلی خواجوی در واقع «ازبرعلی حاجوی» نام داشت که بهخاطر خطای سهوی یکی از روزنامهها به اشتباه نوشته، خوانده و معروف شد.
مهم نیست تصویرش را چطور ترسیم کنند، آنچه مسلم است اینکه دهقان فداکار، چه با لباس و چه بیلباس، قهرمان کودکیهای ما دههشصتیها و احتمالا الگویی برای بچههای این دوره و زمانه است، اگر این نمادهای بهروزشده بتواند در ذهن کودکان دبستانی جای باز کند و زنده بماند.