• یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
  • الأحَد 11 ذی القعده 1445
  • 2024 May 19
دو شنبه 24 آبان 1400
کد مطلب : 145491
+
-

برش‌های کوتاه/ موافقان و مخالفان ادغام

 سیدضیاء هاشمی: جشنواره را دو پاره کردن یک صدمه به بدنه جشنواره بود. به عقیده من جشنواره ما ملی است و نمی‌توانیم جشنواره بین‌الملل به مفهوم گسترده داشته باشیم. وقتی جشنواره ملی و جهانی واحد بود، یک مزیت داشت. افرادی که دعوت می‌شدند با رویدادی وسیع روبه‌رو می‌شدند؛ زیرا قبل از کرونا مردم برای دیدن فیلم‌های جشنواره صف می‌بستند و این استقبال مردم از جشنواره برای آنها جذاب بود.
  ابوالفضل جلیلی: ما در ایران نمی‌توانیم جشنواره جهانی داشته باشیم و آن را اجرایی کنیم. جشنواره بین‌المللی مانند آنچه در دنیا می‌بینیم قواعد استانداردی دارد که اینجا قابلیت اجرا ندارد.البته پیش از انقلاب جشنواره جهانی فیلم تهران وجود داشت که بزرگان سینمای جهان از ویلیام وایلر و برتولوچی گرفته تا کوروساوا و... به ایران می‌آمدند.
  محمدرضا عباسیان: از ابتدای این جداسازی و طی همه این پنج سال بارها گفته‌ایم که این اتفاق از ابتدا اشتباه بود. برگزاری جشنواره در همه دنیا استانداردهایی دارد و جالب است که امروز دوستان مدافع جداسازی هم دارند از استانداردها صحبت می‌کنند درحالی‌که در هیچ کجای دنیا چنین پدیده‌ای را شاهد نیستیم که یک دوره از یک جشنواره در ۲ بازه زمانی مختلف، با ۲ دبیر مختلف و ۲ محتوای مختلف برگزار شود. این اتفاق از ابتدا کاملاً نشدنی، غیراصولی و غیرحرفه‌ای بود.
  غلامرضا موسوی: ادغام جشنواره جهانی فجر با جشنواره ملی فجر، باعث می‌شود که جشنواره جهانی زیر سایه جشنواره ملی بماند. در این صورت می‌توانیم مهماندار باشیم و فیلم خارجی را به نمایش دربیاوریم اما واقعیت این است که اگر این ادغام انجام شود، جشنواره جهانی زیر سایه جشنواره ملی می‌ماند و به‌خوبی دیده نمی‌شود. جشنواره ملی تقریبا 10 روز قبل از جشنواره برلین برگزار می‌شود این موضوع هم از مسائلی است که می‌تواند ایجاد مشکل کند. چون بسیاری از کسانی که می‌خواهند به جشنواره برلین بروند، طبیعتا نمی‌توانند به‌راحتی در جشنواره ما شرکت کنند.
  محمدتقی فهیم: از ابتدا نیز برای جداسازی جشنواره ملی از جشنواره جهانی هیچ برنامه درستی چیده نشده بود و یکی از بدترین موارد ذات این جشنواره بود که ابداً به‌نظر متخصصان و سینماگران توجه نمی‌کردند از همان ابتدا نیز اکثریت اهالی سینما با این تفکیک مخالف بودند و تنها کسانی که از برگزاری جشنواره ذی‌نفع بودند از این ادغام استقبال کردند.چون در این پنج سال، عملاً جشنواره جهانی هیچ دستاورد مفیدی نداشت.
  کیوان کثیریان:جشنواره جهانی قطعا ایراداتی دارد، اما با همه این تفاسیر جزو جشنواره‌های A شده است. من می‌گویم با اهداف خودتان این جشنواره را که به اینجا رسیده است را اداره کنید و آن را با روش خودتان حفظ کنید و اصل ماجرا را حذف نکنید. جشنواره‌داری کار مشکلی است و باید با آدم‌های مختلفی پیرامون آن مذاکره کرد.
  کامیار محسنین: احیاناً تعدادی از کسانی که در جریان مذاکرات بین‌المللی نبوده‌اند و در بخش‌های دیگر جشنواره جهانی مشغول به‌کار بوده‌اند، اطلاعاتی نادرست را به هیأت مسئول ارائه کرده‌اند که البته این قضیه با توجه به سوابق، مسبوق به سابقه هم هست. در این میان، کسانی در حاشیه گود نشسته‌اند و می‌خواهند بحثی تخصصی را به کری‌خوانی‌ها و رجزخوانی‌های قرمز و آبی تبدیل کنند. بحث اصلی این است که کسانی که از نظریه‌های جشنواره‌ها هیچ نمی‌دانند و اگر به هر دلیلی، در جشنواره یا بازاری شرکت کرده‌اند، یک مذاکره تخصصی انجام نداده‌اند، در این تصمیم‌گیری تخصصی، نباید محلی از اعراب داشته باشند.
  مجید اسلامی: حالا ظاهرا دوباره برمی‌گردیم به نقطه‌ صفر. با ادغام جشنواره جهانی با جشنواره ملی همه دستاوردها عملا به باد می‌رود و تجربه تماشای استاندارد فیلم خارجی بدل می‌شود به برگزاری یک رویداد بی‌هویت و بی‌حاصل، مثل دوران طولانی قبل از جداسازی. دورانی که اصلا خبردار نمی‌شدیم بخش بین‌المللی کی شروع شد و کی تمام شد.
  امیر اسفندیاری: ادغام جشنواره ملی و جهانی، حسی از بی‌ثباتی در تصمیم‌سازی و پیگیری روندی مشخص در داخل را به دنیا مخابره می‌کند.سازمانی با رعایت تمام موازین داخلی، مهم‌ترین رتبه را در نهادی بین‌المللی که مرجع ارزشگذاری در حوزه‌ای مشخص است، کسب می‌کند. روشن است در جریان مذاکرات، به توافقاتی می‌رسد که هیچ‌کدام نافی منافع ملی نیستند. فقط یک سال بعد، بدون ارائه هیچ تحلیل جدی، این توافق نقض می‌شود. دنیا درباره فقدان توان برنامه‌ریزی و هرگونه برنامه کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت چه قضاوتی می‌کند؟

این خبر را به اشتراک بگذارید