جزئیات ساخت جلیقه انفجاری از زبان مرد داعشی
«آنها از من گلوله توپ خواستند و با استفاده از مواد منفجره داخل آن، جلیقه انفجاری ساختند.» این تازهترین اعترافات یکی از اعضای دستگیر شده گروه داعش است. وی که برادرش یکی از تروریستهایی بود که سال گذشته به مجلس حمله کرد، خودش نیز نقش مؤثری در تهیه مواد منفجره برای اعضای تیم ترور داشت.
به گزارش همشهری، صبح دیروز سومین جلسه محاکمه 8نفر از اعضای گروه داعش که در حملات تروریستی به مجلس و حرم امامخمینی(ره) دست داشتند با تحقیق از متهم ردیف دوم ادامه یافت. در این جلسه که در شعبه 15دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد، بعد از رسمیت یافتن دادگاه، ابتدا برادر شهید جعفرزاده، یکی از کارمندان مجلس در جایگاه قرار گرفت و گفت:« برادرم 43ساله بود. او کارشناس علوم سیاسی و کارشناس ارشد روابط بینالملل بود و 12سال در مجلس بهعنوان کارمند کار میکرد.»
وی ادامه داد:« روز حادثه پسر 5/1 ساله برادرم بیمار بود و چون او دفترچه بیمه پسرش را در مجلس جا گذاشته بود به مجلس رفت تا فقط دفترچه را بردارد، اما درست در همان لحظه که به محل کارش رسید گرفتار تروریستها شد. او حتی در جریان حمله تروریستها توانست آبدارچی مجلس را نجات دهد اما خودش به شهادت رسید.» وی درباره شناسایی پیکر برادر شهیدش گفت:« بعد از این حادثه ما تا چند ساعت همه بیمارستانهای تهران را جستوجو کردیم اما نتوانستیم او را پیدا کنیم. حتی سراغ او را در معراج شهدا گرفتم اما او در آنجا هم نبود. ساعت حدود 10شب بود که اعلام کردند پیکر 2نفر را به پزشکی قانونی کهریزک منتقل کردهاند. خودمان را به آنجا رساندیم.
چهره یکی از پیکرها مشخص بود که او برادرم نبود. اما چهره دومین پیکر براثر اصابت تعداد زیادی گلوله از بین رفته بود و نمیشد آن را شناسایی کرد تا اینکه در آنجا چند انگشتر و ساعت به ما نشان دادند و گفتند متعلق به همان پیکری است که صورتش متلاشی شده است. برادرم انگشترش را از آیتالله سیستانی هدیه گرفته بود و ما از روی آن توانستیم پیکر برادرم را شناسایی کنیم.
در ادامه این جلسه رئیس دادگاه اتهامات متهم ردیف دوم به نام «الف.ص» را به وی تفهیم کرد و از او خواست به دفاع از خودش بپردازد. براساس تحقیقات انجام شده اتهامات وی شامل معاونت در افسادفی الارض و حمل و نگهداری سلاح جنگی است. وی حرفهایش را اینطور شروع کرد: «برادرم فریدون یکی از افرادی بود که در مجلس کشته شد. 2سال قبل از این حادثه از خانه مان رفته بود و از او خبری نداشتیم. ابتدا فکر میکردیم به اروپا رفته اما بعد از مدتی تماس گرفت و گفت در عراق است.
در این مدت چند مرتبه بهطور تلفنی با او صحبت کردم. او تلفن نداشت و معمولا با خط یکی از دوستانش به نام قیوم که او هم در مجلس کشته شد با من تماس میگرفت. بعد از بمباران موصل فریدون تماس گرفت و گفت میخواهد برگردد. او به من گفت میخواهد بیاید و خودش را تسلیم کند. او از من خواست درباره مناطق مرزی تحقیق کنم تا مطمئن شود که آنجا امن است. من هم همین کار را کردم اما او چند روز بعد مسیری را که از منطقه نفتشهر میگذشت به من معرفی کرد و گفت به آنجا بروم و از امنیتش مطمئن شوم.
ورود تیم ترور
برادر این متهم یکی از حملهکنندگان به مجلس بود، برادر دیگرش نیز ازجمله اعضای جبهه النصره در سوریه است و شواهد نشان میدهد خودش نیز با یکی از گروههای تروریستی غرب کشور همکاری داشته است. با وجود این، وی در دادگاه مدام تلاش میکرد خودش را بیگناه و بیخبر از همهچیز نشان دهد. وی در ادامه گفت:« برادرم همراه با 3نفر دیگر از دوستانش از مرز رد شده بود. قیوم مدام با من در تماس بود و گفته بود در قبال کمکی که به آنها میکنم به من پول میدهد. ارتباط موبایلی ما قطع شده بود اما من بعد از چند ساعت جستوجو توانستم آنها را در نزدیکی یک سد در حوالی گیلانغرب پیدا کنم و با یک نیسان به نزدیکی سرپلذهاب بیاورم. آنها نفری یک کوله پشتی همراهشان بود و مسلح هم نبودند. آنطور که فهمیدم قیوم امیر آنها بود. فکر میکردم واقعا میخواهند خودشان را تسلیم کنند اما بعد از یک هفته قیوم گفت نمیخواهیم این کار را بکنیم. او گفت به چند گلوله توپ احتیاج داریم.»
ساخت جلیقه انفجاری از گلوله توپوقتی رئیس دادگاه درباره همکاری مؤثر «الف.ص» با تروریستها از وی توضیح خواست، او گفت: « وقتی قیوم گفت به گلوله توپ نیاز دارد ترسیدم اما او گفت در ایران کاری نمیکنند. او میگفت در عراق و سوریه ضربه سختی از کردها خوردهاند و میخواهند نیرو جذب کنند و به کردها ضربه بزنند. من هم 3گلوله توپ، مقداری کود شیمیایی که از آن برای ساختن بمب استفاده میشود و 10نارنجک برایش تهیه کردم. به جز این، آنها گفتند تعدادی سلاح و مهمات در حوالی سرپلذهاب دفن کردهاند. یک روز با قیوم به آنجا رفتیم و 4کلاشنیکف، یک جعبه فشنگ و 10نارنجک از زیر خاک بیرون آوردیم. وقتی از قیوم درباره گلوله توپها پرسیدم گفت میخواهد آنها را باز کند و با مواد منفجره داخلش جلیقه انفجاری بسازد.»
کلت کمری؛ هدیه همکاری با تروریستها
هرچند این متهم در عملیات تروریستی مجلس حضور نداشت اما شواهد نشان میدهد عضو تیم پشتیبان تروریستها بوده و در قبال آن هم از آنان پاداش گرفته است. او در اینباره گفت:« قیوم از حدود 20روز پیش از عملیات یک کلت کمری به من هدیه داد و گفت خوب است که این کلت همیشه همراهم باشد. او از من خواسته بود تا جایی که میتوانم افراد مطمئن را برای همکاری با آنها جذب کنم. این اتفاقات ادامه داشت تا اینکه آنها گفتند میخواهند به تهران بروند. آن زمان بود که فهمیدم قرار است اتفاقهایی بیفتد. به من و متهم ردیف اول گفتند وقتی کار ما در تهران تمام شد شما به عراق فرار کنید.»
عذاب وجدان ندارم
«الف.ص» در ادامه درباره روز عملیات تروریستی گفت:« من از طریق تلویزیون فهمیدم که این اتفاق افتاده است. سراغ متهم ردیف اول که در کرمانشاه بود رفتم و او گفت بهتر است از ایران فرار کنیم. آن شب درحالیکه متهم ردیف اول جلیقه انفجاری همراه داشت به خانه خواهرم در نزدیکی میدان گلستان کرمانشاه رفتیم اما صبح روز بعد وقتی قصد فرار داشتیم مأموران دستگیرمان کردند.» در این هنگام رئیس دادگاه از متهم که مدام از اتهاماتش طفره میرفت خواست به سوی خانواده شهدا که در جلسه حضور داشتند برگردد و به آنان و تصاویر شهدا نگاه کند. او بعد از نیم نگاهی به تصویر شهدا گفت که بیگناه است و هیچ عذاب وجدانی ندارد. در پایان دفاعیات متهم ختم جلسه اعلام شد و قرار است روز شنبه پانزدهم اردیبهشتماه به اتهامات سایر متهمان رسیدگی شود.