شبیه نقشه گنج
سروناز علمبیگی از نمایشگاه نقاشی «یادداشتهای روزانه» و تجربه همکاری با بهزاد حاتم میگوید
«یادداشتهای روزانه» مجموعهای از نقاشیهای سروناز علمبیگی است که این روزها در گالری اعتماد به نمایش درآمده. سروناز علمبیگی، نقاش و مستندسازی است که بیشتر در عرصههای بینالمللی فعالیت میکند و جایزههایی را در عرصه مستندسازی از آن خود کرده. مستند آشنای او برای مخاطبان ایرانی «نقطه و شیر» است که به زندگی پرویز تناولی، مجسمهساز نامدار ایرانی میپردازد. یادداشتهای روزانه یکی از مجموعه نمایشگاههایی است که ذیل عنوان «دیدار هنرمند» برگزار میشود و بهزاد حاتم، نقاش و گرافیست نامدار ایرانی کیوریتوری آنها را بهعهده دارد. سومین نمایشگاه دیدار هنرمند عکسهای محمد احصایی از دیروز در گالری گلستان دایر شده است. نشر نظر، همزمان با 2نمایشگاه، کتاب نقاشیهای سروناز علمبیگی و محمد احصایی را نیز منتشر کرده است. سروناز علمبیگی به همشهری از نمایشگاه تازهاش گفته است.
نمایشگاه تازه شما پس از وقفهای طولانی برگزار شده است. دلیل این همه فاصله چیست؟
من از نقاشی هرگز دور نبودم، تنها آنچه را میکشیدم، نمایش نمیدادم چون همانطور که در کتاب یادداشتهای روزانه گفتهام، تصور میکردم نقاشی باید چیز دیگری باشد. شناخت دنیای مستند به من خیلی کمک کرد که با خودم و دنیای درونم نزدیک و همسو بشوم. از اینرو حالا بیهیچ ترس از قضاوت میدانم معنای واقعی نقاشی ناب چیست.
در این سالها به مستندسازی پرداختهاید. تجربه داستاننویسی هم داشتهاید. کدامیک از اینها را در بیان محتوایی که مورد نظرتان است تواناتر میبینید؟
وقتی الهه هنر تو را انتخاب میکند، تنها باید مجریای باشی برایش و بیپرسش یا بازخواست که چرا اکنون رنگ به دستات میدهد یا دوربین، تنها همراهیاش کنی. از بین این 3 هنر، فیلم خوب ساختن برایم ایدهآل است. شاید چون ترکیبی از 2هنر دیگر را در خود دارد. دوست دارم فیلمهایی بسازم که ترکیبی از ادبیات و نقاشی باشد.
روند رسیدن از ایده تا اجرا در کار شما چگونه اتفاق میافتد؟
معمولا با چند نوشته کوتاه پراکنده و بیمعنی یا یک تصویر شروع میشود که بیشتر سرنخهایی هستند مرموز و شبیه به نقشه گنج میمانند و من هیچ نمیدانم به چه کاری در آینده میآیند. تنها یادداشتشان میکنم. از آن لحظه به بعد نشانههایی را که بهنظر بیسروته میرسد، دنبال میکنم و سعی میکنم ارتباطی بین آنها پیدا کنم.
بستر بعضی از نقاشیها بوم نیست و مادهای شبیه به پاپیهماشه است که بافت زمخت و حجیمتری ایجاد کرده است. انتخاب این سطح برای نقاشی چه دلیلی داشته و چه تأثیری در خود اثر گذاشته است؟
این پنلها از مواد بازیافتی ساخته شده است و بسیار خوشحالم که این تجربه را داشتهام که بدانم میشود با مواد بازیافتی کارهای بسیار خلاقانهای انجام داد و بهجای آنکه آنها در زبالهدانها انباشته شوند تبدیل به یک اثر بشوند.
بهزاد حاتم- کیوریتور نمایشگاه- رویگردانی از آموزش و بازگشت به نقاشی کودکی را نقطه قوت آثار شما میبیند.
بهنظرم آموزش چیز بدی نیست. این را میگویم تا اشتباه برداشت نشود. اینکه چطور آموزش داده بشود تا چشمه خلاقیت که بسیار حساس است خشک نشود یا شاگرد تبدیل نشود به یک کپی ضعیف از استاد، خیلی مهم است.
مهم تنها کودکانه نقاشی کردن نیست. آنچه اهمیت دارد این است که آن کودک چه میکشد، چه میبیند و چطور میخواهد پیرامونش را تفسیر کند. یا چه چیزی از فیلتر ذهن و روح او بیرون میآید. بیشتر شبیه به یک بزرگسال باتجربه است بهنظر من، که میتواند با دنیای درون خود ارتباط برقرار کند و صادقانه یا به قول شما کودکانه خود را ابراز کند.
تجربه همکاریتان با بهزاد حاتم که از گرافیستهای پیشکسوت ایران است و نمایشگاه بزرگی مثل «پرویز تناولی و شیرهای ایران» را در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار کرده چگونه بود؟ آیا این همکاری ادامه پیدا خواهد کرد؟
بهزاد حاتم ذهن بسیار جدید و تجربهگرایی دارد و از ایدههای متفاوت استقبال میکند. همکاری با او بسیار زیبا و آموزنده است. من خیلی صمیمی ایدههایم را برای او بازگو میکنم و ما بارها درباره آن ایده صحبت میکنیم. بهنظرم بهرهمند بودن از همصحبتیهایی که بشود راحت و بدون سانسور ایدههای هنری را با آنها مطرح کرد خیلی به هنرمند کمک میکند.
و برنامه آیندهتان چیست؟ به سراغ مستندسازی میروید یا نقاشی؟
نزدیکترین برنامهای که پیشرو دارم، مجموعهای به نام «برف و لکلک» است. اینکار نیز به کیوریتوری بهزاد حاتم برگزار میشود. فکر نمیکنم تا به امروز نمونهای مشابهی داشته باشد؛ همکاری بسیار متفاوتی است بین من و هنرمندان بزرگ و بنام ایران. از کارهای دیگرم فیلم جدیدی است که شروع کردهام که برنده بهترین پروژه در جشنواره لایپزیگ ۲۰۲۱ شده است. و اما نقاشی! در میان تمام این کارها میآید و یادداشتی برای من میگذارد! و میرود...