زندگی پدیا/ چمدان خالی از آرامش آبان
مریم ساحلی
میگویند اعتدال پاییزی با آغازماه مهر مقارن است اما به گمانم زمان حلول اعتدال به دل و جان آدمها، آبان است. آبان که میرسد، آدمها با کوتاهی روزها و بلندی شبها در نیمهدوم سال کنار آمدهاند و درختان دل از لباس سبزشان کندهاند. البته همه اعتدال آبان به اینها نیست؛ خوب اگر نگاه کنیم، حتی برای آنها که هزار سال پیش دانشآموز بودند، مهر با زنگ آغاز میشود. زنگ ممتد و گوشخراشی که دواندوان راهرو و حیاط مدرسه را پشتسر میگذارد و تا هفت کوچه آن طرفتر میدود. کسی نیست که نداند، مهر وسط دلواپسیهایی از راه میرسد که کوچک و بزرگ نمیشناسد. دلهرهای مبهم که از آخرین روزهای شهریور آغاز میشود و تا شب اول مهر قد میکشد. چهکسی از یاد برده شبهایی که زود پناه به رختخواب میبردیم. خواب از چشمها گریزان بود اما پلکها را میفشردیم و به کلاسبندی و معلمی فکر میکردیم که فردا روز گشادهرو یا جدی، کنار تخته سیاه یا سفید قرار بود بایستد. هزار حکایت از زیبایی پاییز و مهربانی مهر هم اگر شنیده شود، مهر همیشه بوی دلتنگی داشته است؛ اندوهی غریب که گره خورده به نوبت عصر دبستان؛ عصرهایی که کند میگذشتند و قارقار کلاغها در حیاط مدرسه میپیچید. مهر خوب یا بد سالیان بسیار است که سرانجام به پایان میرسد و آبان آغاز میشود. آبان، ماه پذیرفتن است و بازگشت آرامش. آبان، ماه شیرین دوستیهای تازه و خوگرفتن به اخلاق معلم و ناظم و مدیر است. قصه مهر و آبان تا همین 2سال پیش همین بوده اما حالا در حضور نامیمون کرونا، زنگهای مدارس حیران ماندهاند. سال پیش که درس و مشق دانشآموزان پای گوشی و تبلت و لپتاپ گذشت. امسال هم مهر وسط آمار تیره و تار مرگومیر، آرام و سر به زیر آمد و آموزش گرهخورد به اینترنت. حالا اما سخن از نواختن زنگ مدارس متوسطه از نیمهدوم آبان و آغاز آذر است. بدینترتیب آبان امسال لبریز از حرف و حدیث مدرسه است. برخی از ضرورت برگزاری حضوری کلاسها حرف میزنند و بعضی از عواقبش. این روزها دلنگرانی برای سلامت و سواد فرزندان و ترس از پیک ششم کرونا که در راه است، چنگ انداخته به دل مادرها. در این میان آبان به آرامشی فکر میکند که در چمدان زرد و نارنجیاش ندارد.