مهمانهای ناخوانده آسمان
همشهری در پرونده ویژهای متغیرهای تأثیرگذار بر افزایش آلودگی هوا در 7 استان کشور را بررسی کردهاست
پاییز با همه زیباییهای طبیعی خود که برای مردم ایران به ارمغان میآورد، چند سالی میشود که آلودگی هوا را نیز با خود بههمراه میآورد؛ چالشی که سبب شده شهروندان بسیاری از کلانشهرهای کشور با آسیبهایی دراین زمینه مواجه شوند. ایندرحالیاست که افزایش حجم آلایندهها در آسمان برخی شهرهای ایران علاوه بر پیشزمینههای صنعتی و ترافیکی، از گسترش خشکسالی نیز ناشی میشود.در سالهای اخیر و با گسترش دامنه خشکسالی و خشکیدن بسیاری از عرصههای گیاهی، شاهد تولید ریزگردهایی هستیم که بر حجم آلودگی هوا دربرخی استانها افزودهاست. درچنین شرایطی ریزگردهای خارجی نیز به میهمان ناخوانده برخی استانهای کشور تبدیل شدهاند و به آلودگی هوا دامن زدهاند.با توجه به اینکه در ماههای اخیر حجم آلودگی هوا در استانهای مرکزی، البرز، یزد، خراسانرضوی، اصفهان، خوزستان وسیستانوبلوچستان از گستردگی بیشتری برخوردار بودهاست، در پرونده ویژهای به واکاوی دلایل و پیشزمینههای این چالش اساسی پرداختهایم و نقش متغیرهای مختلف را دراین حوزه بررسی کردهایم که در ادامه میخوانید.
گاوخونی؛ کانونی برای تولید گردوغبار
اینروزها اصفهان به یکی از کلانشهرهای نیمهصنعتی ایران با آبوهوایی بهنسبت آلوده تبدیل شدهاست، اما امسال با وجود خشکی زایندهرود و تالاب گاوخونی، آلودگیهای ناشی از ریزگردهای طبیعی نیز سلامت مردم نصفجهان را تهدید میکند. تالاب بینالمللی گاوخونی که در گذشتهای نهچندان دور زیستگاه 25هزارقطعه فلامینگو و انواع پرندگان بود، اکنون درحال تبدیل شدن به منشأیی برای تولید گردوغبار است که با توجه به موقعیت استقرارش، درصورت فعال شدن، متناسب با شدت و سرعت باد، احتمال گسیل ریزگردها به شهرهای پیرامون، کلانشهر اصفهان و حتی استانهای همجوار نیز وجود دارد. ایندرحالیاست که از 10سال قبل تاکنون، آبی وارد گاوخونی نشده و این تالاب بهمرور حیات خود را از دست داد، بهطوریکه اکنون سطح رطوبت کمی دارد و دور نیست که به یک چالش زیستمحیطی در مرکز ایران تبدیل شود. علاوه براین، بستر خشک زایندهرود در مرکز شهراصفهان نیز به نگرانیها درخصوص آلودگی ناشی از ریزگردها دامن زدهاست. اصفهانیها از آغاز سالجاری تا لحظه تنظیم این گزارش، بیشاز ۴۵روز هوای ناسالم همراه با گردوغبار را تجربه کردهاند. ازسوی دیگر میانگین بارشها از مهرماه سالگذشته تاکنون، تنها ۱۰۹میلیمتر بوده، درحالیکه افزایش ۲تا ۳ درجهای دمای هوا، بر شدت خشکسالی افزودهاست. اینها درحالیاست که براساس مطالعات انجام شده در طرح «منشأیابی و سهمبندی ذرات معلق هوای شهراصفهان و اولویتبندی کانونهای مولد آنها»، سهم بخشصنعت در آلودگی هوا در فصول مختلف سال بین ۱۲ تا ۳۷درصد متغیر بوده و سهم بخشخانگی (احتراق گازطبیعی) بین ۲ تا ۷درصد است که حداکثر آلایندگی این 2بخش در فصلهای سرد سال رخ میدهد و سهم بخش حملونقل در تولید ذرات معلق هوای شهر بین ۳۳ تا ۵۳درصد است که حداکثر آلایندگی این بخش مربوط به فصلهای گرم سال است. سهم منابع جادهای و گردوغبارطبیعی درایجاد ذرات معلق در آسمان شهراصفهان نیز بین ۴ تا ۱۰درصد برآورد شدهاست. در برآوردهای میدانی اخیر، خسارتهای وارد شده به شهر و شهروندان بهدلیل خیزش گردوغبار و طوفان شن 140میلیارد تومان ارزیابی شدهاست. درچنین شرایطی پروژههایی برای مدیریت و کنترل منابع آلاینده ثابت نظیر واحدهای صنعتی، نیروگاهها، واحدهای کارگاهی، صنفی و منابع متحرک مثل ناوگان حملونقل اجرا شدهاست.
مصائب خشکی هیرمند و جازموریان
در سال 2016 سازمان جهانی بهداشت زابل را بهعنوان یکی از شهرهای آلوده دنیا معرفی کرد، با این وجود ادارهکل هواشناسی سیستانوبلوچستان معتقد است این آمار مربوط به آن سال است و اکنون وضعیت هوای استان مانند آن مقطع آلوده نیست و زابل درآن رتبه قرار ندارد. با همه این توصیفها، سیستانوبلوچستان استانی بیابانی و کمبارش بهحساب میآید و طی چند سالگذشته کاهش بارشها محیط زیست استان را بهشدت تحتتأثیر و در مواقعی در وضعیت بحرانی قرار دادهاست. بحران زیست محیطی در استان مربوط به آلودگی هوا براثر فعالیت کانونها و چشمههای ریزگردهاست که معمولا در زمان فعالیت سامانه پرفشار معروف به «بادهای 120روزه» خود را نشان میدهد. علت آلودگی هوای این استان منشأ طبیعی دارد؛ یعنی کاهش بارندگیها و خشکسالی عامل ایجاد آن است، اما دراین زمینه چند سالی می شود که مطالعاتی انجام شده و منشأ بروز ریزگردها شناسایی شدهاست. براساس اولویتبندیها، بستر خشک تالاب هامون و جازموریان بزرگترین کانونهای تولید ریزگرد در استان هستند که اولی بهدلیل قطع حقآبه رودخانه هیرمند و خشکسالی و دومی بهدلیل کاهش بارشها و خشکسالی، اکنون چشمههای تولید ریزگرد فراوانی دارند و با هر خیزش باد، زمینهساز آلودگی هوای استان میشوند. سوای این 2عارضه، یکسری کانونهای دیگر در بیابانهای استان نیز شناسایی شدهاند که سهمی دراین آلایندگی دارند. دلیل دیگر آلودگی، ورود ریزگردهایی است که منشأ خارجی دارند و از کشورهای همسایه وارد هوای استان میشوند. یکی از راهکارهای اساسی برای مهار این چالش، احقاق حقآبه هامون از رودخانه هیرمند است که دراین زمینه باید وزارت امورخارجه به این موضوع ورود کند و شواهد حاکی از آن است که با تغییر ساختارحکومتی در کشور افغانستان، نباید درانتظار گشایشی دراین زمینه، حداقل در کوتاهمدت بود. ایندرحالی است که ادارهکل حفاظت محیط زیست استان باید با اجرای یکسری از برنامهها مانند قرق منطقه هامون و خارج کردن دامها و احشام عشایر و دامداران، اندک پوشش گیاهی پیرامون هامون را حفظ کند و جلوی فرسایش بیشتر خاک بستر آن را بگیرد.
روزهای ناسالم اراک 5برابر شد
تعداد روزهای ناسالم در اراک نسبت به سالگذشته بیشاز 5برابر شده است؛ موضوعی که سبب شده بسیاری از شهروندانی که با عوارض آلودگی هوا درگیر میشوند، تصور کنند به ویروس کرونا مبتلا شدهاند. این افراد بهدلیل تنگی نفس به مراکز درمانی مراجعه میکنند، درحالیکه درصد اکسیژن خونشان مطلوب است. براساس اعلام مسئولان دانشگاه علومپزشکی اراک، تداوم آلودگی نسبت بهشدت آن تأثیرات بیشتری در افزایش بیماریهای ریوی و تنفسی خواهد داشت. بنابراین متناسب با میزان تداوم آلودگیهای اخیر، ممکن است مراجعه بیماران تنفسی تا ۱۷۰درصد هم افزایش یابد. برخلاف تصورهای گذشته، آلودگی هوا در اراک منشأ بومی دارد؛ در تعدادی از روزها، منبع آلودگی ریزگردهای منطقهای ناحیه مرکزی کشور شامل دشت قم، ساوه، اراک و تالاب میقان بودهاست، اما آمار روزهای ناسالم شهر اراک و مقایسه آن با شهرهای اطراف، نشانگر این است که حجم زیادی از ریزگردها داخلی و ناشی از پدیده بیابانی شدن و ایجاد کانونهای ریزبافت منطقهای و چشمههای فرسایش کوچکی که در استان و حاشیه مناطقشهری بهوجود آمده، است. یکی از دلایل آلودگی هوا در کلانشهر اراک، خشکسالی است. البته این تنها دلیل نیست، چراکه کشور ما گرم و خشک است و پدیده خشکسالی یک ویژگی طبیعی دراین عرض جغرافیایی محسوب میشود. بهرهبرداری نادرست از مراتع و چرای مفرط و زودهنگام در سالهای گذشته در کنار استفاده از چاه عمیق، توسعه ناپایدار شهرها که زمینهساز تخریب اراضی سرسبز و باغهای حاشیه شهر شده و استفاده نادرست شهروندان از منابع آبی، ازجمله عوامل موثر در ایجاد وضعیت فعلی است. درچنین شرایطی، یکی از متهمان آلودگی هوا در اراک، پتروشیمی و پالایشگاه شازند است که بین شهرهای شازند و اراک ساخته شده و با توجه به جهت وزش باد، آلودگیهای حاصل از این مراکز آلاینده به سمت شهر اراک سرازیر میشود. آلایندههایی که طی فرایند پالایش نفتی از طریق فلرها و دودکشها وارد محیط میشوند و آلایندههای کربنی از اصلیترین آلایندههای پالایشگاه محسوب میشوند. این درحالیاست که در شبکه پایش آلودگی شهر اراک، فقط دیاکسید گوگرد، دیاکسید کربن و برخی از ذرات معلق زیر 5/2میکرون پایش میشوند و آلایندههای چرب کربنی سنجش نمیشوند، درصورتیکه این موارد آلایندههای اصلی و مهم پالایشگاه هستند و براساس پروتکلهای جدید دنیا، باید سنجش شوند. کارشناسان معتقدند واحدهای آلاینده باید در قالب پرداخت عوارض و جریمه، برای بهبود محیط زیست منطقه و تجهیز امکانات پایش آلودگی تلاش کنند. دراین میان بهنظر میرسد طی این سالها روند دریافت عوارض بهدرستی دنبال نشده و عوارض آلودگی که مربوط به صنایع نفتی و انرژی دشت شازنده بودهاست، مانند پتروشیمی، پالایشگاه و نیروگاه، در حوزه بهبود محیط زیست هزینه نشده و در روندی اشتباه در اختیار شهرداریها قرار گرفته و بهجای صرف این هزینه در راستای بهبود محیط زیست و فضایسبز شهری، به مصرف توسعه آسفالت خیابانها و اجرای طرحهای عمرانی و... رسیدهاست. یکی از خواستههای جدی تشکلهای محیط زیستی استان، تکمیل شبکه پایش آلودگی هوا در استان است؛ تا زمانی که منشأ آلودگی، وضعیت آلودگی و نحوه پراکنش آن در روزهای مختلف سال و ساعتهای مختلف روز و نوع ذرات را نتوان مشخص کرد، برنامهریزی برای «کنترل آلودگی درمنبع تولید» امکانپذیر نخواهد بود.
دلایل آلودگی هوا در البرز
کارشناسان معتقدند گسترش بیابانزایی و بهتبع آن افزایش گردوغبار و ریزگردها، افزایش تعداد خودروها و سوخت بیکیفیت، ناوگان حملونقل عمومی فرسوده و وجود صنایع و معادن آلاینده ازجمله دلایل آلودگی هوای البرز بهشمار میروند. در سالهای گذشته کاهش بارندگی، کاهش حجم منابع آبهای سطحی و فقیرشدن پوششگیاهی زمینهساز افزایش عرصههای بیابانی در استان شدهاست، بهطوریکه اکنون کانونهای ریزگرد زیادی در البرز وجود دارد که اصلیترین آنها در اشتهارد و نظرآباد قرار دارند. هرچند در سالهای اخیر اقدامهایی برای بیابانزدایی و افزایش فضایسبز درحال انجام است، اما این اقدامها کافی نیست. ازطرفی حفر چاههای غیرمجاز و برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی، برداشتهای بیاندازه و بدوننظارت از معادن شن و ماسه بالادست، چرای بیرویه دامهای سبک و تخریب گسترده شترهای سرگردان، چشماندازی حتی بدتر از این را پیشروی البرزیها قرار دادهاست. دراینمیان خشک شدن تالاب «صالحیه» نیز نگرانیها را بیشتر کردهاست، چراکه دراین صورت به یکی از اصلیترین کانونهای تولید گردوغبار دراستان تبدیل میشود که ریزگردهای آن به چشم میلیونها البرزی و حتی ساکنان استانهای تهران و قزوین میرود. با این وجود وعدههای احیای تالاب با تخصیص حقآبه از رودخانه کردان، سد طالقان و پساب تصفیه شده، هنوز عملی نشدهاست. علاوهبراین، البرز کارخانهها و واحدهای تولیدی و صنعتی زیادی را در خود جا دادهاست و ذرات آلاینده ناشی از سوخت مصرفی آنها به آلودگی هوای استان دامن میزند. ازسوی دیگر تردد تعداد قابلتوجهی خودروی بیکیفیت دراستان و بهویژه سطح شهرکرج، از عمدهترین دلایل آلودگی هوای استان بهشمار میرود. از طرفی البرز شاهراه ارتباطی بین 15استان است و تردد تعداد زیادی خودرو در طول روز از محورهای مواصلاتی استان نیز نقش بهسزایی در افزایش آلودگی هوا دارد. ایندرحالیاست که ناوگان حملونقل عمومی فرسوده نیز آلودگی هوا را دراستان البرز دوچندان میکند.
گرد و غبارهای خارجی در چشم خراسانرضوی
بخش زیادی از گردوغبار ورودی به شمالشرق کشور و بهخصوص خراسانرضوی از بیابانها و دریاچههای خشک شده کشورهای همسایه است. ازسوی دیگر، یکی از دلایل ایجاد گردوغبار، خشکسالیهای چند سال اخیر در استانهای شرقی کشور است. همچنین بستر خشک دریاچه «آرال» در مرز ازبکستان و قزاقستان و دیگر دریاچههای خشک شده در شمال ترکمنستان نیز اخیرا به یکی از مناطق مهم تولید گردوغبار تبدیل شدهاند که خراسانرضوی و شهرمشهد نیز از این معضل در امان نماندهاند. بیابان «قرهقوم» در جنوبغربی ترکمنستان نیز از دیگر مناطق انتشار گردوغبار است. این بیابان بهدلیل همجواری با خراسانرضوی، بیشترین سهم را در گردوغبار ورودی به استان دارد. اینها درحالیاست که در داخل خراسانرضوی ۱۵کانون عمده فرسایش بادی وجود دارد که برخی از آنها بهعنوان کانونهای بحرانی گردوغبار عمل میکنند. ازسوی دیگر تردد وسایل نقلیه نقش مهمی در آلودگی هوای مشهد دارد و به همین دلیل توصیه به استفاده از ناوگان حملونقل عمومی ازجمله راهکارهای کوتاهمدت است که در شرایط موجود کرونایی نمیتوان خیلی روی آن مانور داد. درچنین شرایطی ادارهکل حفاظت محیط زیست استان برای کاهش آلودگی هوای مشهد بهصورت ویژه اقدامهایی را انجام دادهاست که مهمترین آن، اختصاص بنزین با استاندارد «یورو4» به مشهد و توزیع آن دربیشتر جایگاههای سوخت بودهاست. درکنار اختصاص بنزین یورو4 به مشهد، گازوئیل استاندارد نیز توزیع شدهاست و به سوخت موردنیاز نیروگاهها و صنایعی که باید در مرحله اول از گازطبیعی استفاده کنند نیز توجه ویژهای شدهاست. با توجه به تلاشهای انجام شده، بهتدریج روزهای هوای پاک مشهد روبهافزایش است. دولت برای امسال یک برش اختصاصی در زمینه کاهش آلودگی هوای مشهد درنظر گرفتهاست. براساس این برش، در مرحله نخست، 60هزارخودروی فرسوده نوسازی میشود که ثبتنام از متقاضیان انجام شده و مراحل آن درحال طی شدن است.
هوای یزد؛ هر روز ناسالمتر از دیروز
خشکسالیهای پیاپی، سست شدن زمین و انتشار ریزگردها را در استان یزد بهدنبال داشته است؛ ریزگردهایی که عامل اصلی افزایش آلودگیهوا دراستان بهشمار میروند و سالانه جمعیت زیادی از مردم یزد بهدلیل بروز مشکلات تنفسی و درگیری با بیماریهای قلبی، جان خود را از دست میدهند، اما نکته حائزاهمیت در استان یزد این است که ریزگردها درجریان عبور خود از شهرهای صنعتی، آلودگیهای صنعتی را نیز با خود حمل میکنند. باد غالب استان از شمالغرب به جنوبشرق، دشت یزد - اردکان و شهرهای عقدا، اردکان، میبد، زارچ، اشکذر، یزد و مهریز را دربر میگیرد و سایه این آلودگی برسر این شهرها که بیشترین جمعیت استان را درخود جا دادهاند، سنگینی میکند. به این ترتیب آنچه در شهرهای استان وارد ریه شهروندان میشود گردوغبار همراه با آلایندههای صنعتی است که وضعیت را وخیمتر میکند. انتشار گردوغبار در هوا، ناگزیر هوای ناسالم را وارد ریه شهروندان میکند اما زمانی که آلایندههای صنعتی هم به آن اضافه میشود، تأثیر منفی آن بر سلامتی شهروندان صدچندان میشود و شهروندان استان به بیماریهایی مبتلا میشوند که منشأ آن را نمیدانند. اینها درحالیاست که در انتشار ریزگردها در استان، معادن هم نقش پررنگی دارند. انتشار ذرات معلق هم در عملیات استخراج و هم انتقال موادمعدنی در جادههای خاکی روستایی، پوشش گیاهی محدود را نابود، خاک را سست و غبار را در هوا منتشر میکند. بررسیها نشان میدهد مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبی و ریوی، اصلیترین عامل مرگومیر در استان یزد است که بخش زیادی از آن به آلودگی هوا بستگی دارد. دستگاههای سنجش آلودگی در بیشتر شهرهای استان نصب شده تا با اعلام هشدار، از حضور گروههای درمعرض خطر درخارج از خانه جلوگیری شود، اما باید برای رفع این معضل، چاره اساسی اندیشید. دراین میان تاغکاری طرحی بود که دراستان و بهویژه در شهرمیبد که با طوفانهای شن سنگینی مواجه است، در دستورکار قرارگرفت، اما کمبود اعتبار، توسعه این طرح را با چالش مواجه کرد. طوفان شن و انتشار گردوغبار در میبد بهحدی است که در بعضی از روزهای سال، بهویژه در بازه زمانی بهمنماه تا خردادماه، دربرخی مواقع دید را کاملا محدود میکند و جاده برای ساعتها مسدود میشود. در گذشته طرحی برای شناسایی منشأ و کانون ریزگردها ازسوی دانشگاه یزد اجرا شد که براساس آن، بهطورکلی ریشههای تولید گردوغبار در استان را میتوان به 3دسته یا کانون اصلی، شامل «کانونهای نقطهای» مانند معادن، صنایع و نقاط دفن نخالهها، «کانونهای خطی» مانند جادهها و حریمهای جادهای و بستر خشک رودها و «کانونهای صفحهای» شامل اراضی ملی فاقد کاربری و مستثنیات با کاربری کشاورزی یا بایر تقسیمبندی کرد که از اهمیت بیشتری در تولید گردوغبار و ریزگردها برخوردارند.
سیاهه عوامل آلودگی هوا در خوزستان
خوزستان از استانهایی بهحساب میآید که در سالهای اخیر با حجم قابلتوجهی از آلودگی هوا مواجه بودهاست؛ موضوعی که انتقادهای زیادی را درمیان شهروندان خوزستانی بههمراه داشتهاست و آسیبهای ناشی از آن و راهحلهای برونرفت از چنین شرایطی بارها درسطح استانی و حتی کشوری موردبررسی قرار گرفته، اما بهنظر میرسد تاکنون آنچنان که باید به نتیجه موثر ختم نشدهاست. بررسیهای کارشناسی انجام شده دراستان نشان میدهد بخش قابلتوجهی از آلایندگی هوا بهدلیل گرد و غبارهایی است که از زمینهای خالی در اهواز که وسعت زیادی دارند، ناشی میشود. ازسوی دیگر بخشی از آلودگی هوا در اهواز ناشی از ترافیک و تردد خودروهاست. این موضوع درحالی مطرح میشود که بهدلیل نبود زیرساختها، محدودیتهای ترافیکی موثری دراین شهر اجرا نشدهاست. همچنین کارشناسان معتقدند بخشی از آلودگی هوای استان، بهویژه در شهر اهواز از فعالیت تأسیسات نفتی(فلرها) ناشی میشود؛ موضوعی که اگرچه بعضا تأثیر ویژه آن ازسوی برخی مسئولان حوزه انرژی استان انکار میشود، اما بهنظر میرسد نمیتوان بهکلی منکر نقش فعالیتهای نفتی بر این چالش اساسی استان شد. آتش زدن مزارع نیشکر و کاه و کلش کشتزارهای شلتوک درشهرهای مختلف استان از دیگر دلایلی است که در مقاطع مختلف زمینهساز آلودگی هوا در خوزستان میشود. این موضوع زمانی شکل جدیتری بهخود میگیرد که همزمانی آن با پدیده وارونگی دما (اینورژن)، شرایط نامناسبی را برای محیط زیست خوزستان بهوجود میآورد. علاوهبر همه اینها باید گردوغبار ناشی از خشک شدن برخی تالابهای استان و مناطق همجوار و همچنین کانونهای خارجی را نیز به سیاهه عوامل آلودگی هوا در استان خوزستان افزود.