لطفا ناشتا باشید
این جمله را هر کسی بشنود گره به ابرو میاندازد که حالا با چند ساعت خالی بودن معده چه کند؟
چهکسی پاسخ قاروقور شکم را بدهد؟ چطور به این خندق بلا حالی کند دنیا قرار نیست به پایان برسد! اصلا همین چند ساعت بیخبری از طعمها و مزهها برای سلامتی شاید خوب باشد و هیچکسی با چند ساعت ناشتا بودن ترک دنیا نکرده. شاید همین چند ساعت فرصتی شد تا صفرا و معده نفس چاق کنند. بالاخره پشت این چند ساعت ناشتا بودن خبری در راه است و باقی روز این تو هستی که میتوانی انتخابهای بهتری داشته باشی تا رنگ و لعاب به معدهات ببخشی.
خوب به قضیه نگاه کنیم ناشتا بودن اتفاق بدی هم نیست، اصلا هم اتفاق بدی نیست. بهنظرم کاش به جای گارد داشتن با این اتفاق، کمی از ناشتا بودن بیشتر استفاده میکردیم، اصلا کاش کسی برای همه ما چند ساعتی ناشتا بودن در روز یا هفته یا ماه را تجویز میکرد؛ نه برای دادن یک آزمایش خون، نه فقط ناشتا بودن بدن که برای اخلاق ترش کردهمان.
کاش کسی بود هر صبح به ما میگفت، لطفا اخلاقتان ناشتا باشد.
اینگونه شاید هر صبح خالی از هر چه بودیم، هر چه که در روز و شب گذشته سپری کرده بودیم صبح را آغاز میکردیم.
شاید اینگونه دیگر خبری از دهنکجی بیمورد و سرخوشی زودگذر نبود.
هر چه بود و نبود را هضم میکردیم و صبح را با یک اخلاق ناشتا آغاز میکردیم و اجازه میدادیم غذای اتفاقات روزِ تازه به جانمان بچسبد، تحلیل کنیم، فکر کنیم بیقضاوت، بیاندیشهای از اتفاقات روز گذشته.
اگر پزشک زندگی خودمان شویم حتما این بهترین تجویزمان خواهد بود: لطفا هرصبح ناشتای اخلاقی باشیم.