• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
یکشنبه 25 مهر 1400
کد مطلب : 143064
+
-

تجربه متفاوت زنان از دورکاری در ایام کرونا

از کسانی که دوران دورکاری‌شان به پایان رسیده درباره شرایط و مشکلات حضورشان در سر کار پرسیده‌ایم

مرضیه ثمره‌حسینی - روزنامه‌نگار

شیوع بیماری کرونا، جهان را در تمام ساحت‌ها متحول و تغییرات قابل توجهی را در بخش‌های مختلف ایجاد کرد. نظام بوروکراسی و سیستم مدیریتی از مهم‌ترین این حوزه‌ها بود که پس از شیوع کرونا تغییرات مهمی به‌خود دید؛ به‌عنوان مثال، مدتی پس از تعطیل شدن بسیاری از شرکت‌ها، اداره‌ها، نهادها، سازمان‌ها و... و معمول شدن شیوه دورکاری به‌جای حضور در محل کار، بسیاری از صاحبان مشاغل و مدیران طیفی از شرکت‌ها و سازمان‌ها در سراسر دنیا به این نتیجه رسیدند که دورکاری کارمندان و کارکنان در مقایسه با حضور آنها در محل کار، منافع بیشتری برای کارفرماها و نیروی انسانی دارد. صرفه‌جویی در مصرف انرژی، تجهیزات، فضا، وقت و زمان، از نظر بسیاری از کارفرماها و نیروی انسانی از فواید دورکاری است، به همین دلیل عده‌ای بر این باورند که شیوه مدیریتی حتی در دوران پساکرونا نیز باید طبق روال گذشته به‌صورت دورکاری باشد. در طول بیش از 2سال گذشته افراد مختلف تجربیات متفاوتی از دورکاری داشته‌اند، گزارش زیر تجربه تعدادی از زنان و مردان کارمند در بخش‌های مختلف در توضیح دورکاری و پیامدهای مثبت و منفی آن را روایت می‌کند.

برای مادران، دورکاری بهتر است
مژگان خبرنگار است. او با ناراحتی درخصوص اتمام دوران دورکاری‌اش می‌گوید: این دو سال از بهترین دوران کاری‌ام در این 20سال سابقه کاری‌ام بود، برای من و فکر می‌کنم همه مادران شاغل، دورکاری بسیار خوب است؛ چون در کنار بچه‌های کوچک‌مان هستیم و مجبور نیستیم بچه را 6صبح از خواب بیدار کرده و به منزل مادر یا مادرشوهرمان ببریم. به‌نظرم کیفیت کار هم بهتر می‌شود مخصوصا برای مشاغلی مثل ما که اساسا نیازی به حضور در محل کار نیست. برای مدیرمسئول هم بهتر است چون مجبور نیست پول آب، برق، قند، چای و به‌ویژه اینترنت بدهد!

آرامش داشتم، حیف تمام شد
رویا، کارمند یکی از کتابخانه‌های تهران و محل زندگی‌اش در کرج است. او درباره تجربه دورکاری‌اش می‌گوید: خیلی خوب بود! نمی‌دانم چرا ادامه پیدا نمی‌کند؟ در این نزدیک به 2سال مشخص شد که بسیاری از مشاغل می‌توانند دورکاری کنند و فکر می‌کنم این سبک از کار برای همه بهتر باشد. مثلا من و تعدادی از همکارانم از کرج می‌آییم، هر روز صبح مجبور بودیم ساعت  5از خواب بیدار شویم و با مترو به سمت تهران بیاییم. خواب‌آلودگی و خستگی از مسیر به‌ویژه اینکه مترو از سر خط شلوغ است، همیشه وجود داشت و البته دارد. بعدازظهر باز همین‌ آش و همین کاسه! وقتی ساعت نزدیک به 7شب به خانه می‌رسیم تازه کارهای خانه‌داری و پختن شام و ناهار فردا شروع می‌شود. بسیاری از اوقات حتی وقت نمی‌کنم لباس‌هایم را عوض کنم؛ در این مدت دورکاری اما واقعا آرامش داشتم و چالش‌های همزمان شاغل و خانه‌دار بودن کمتر اذیتم می‌کرد، هم به کارهای کتابخانه می‌رسیدم و هم خانه، روابطم با همسر و پسر 14ساله‌ام که چندان تعریفی ندارد، نیز بهتر شده بود. خلاصه تجربه خوبی بود و ناراحتم که با اتمام دورکاری مجبورم دوباره این مسیر آزاردهنده را هر روز طی کنم.

چه خوب شد که تمام شد
رضا نیز کارمند یک مرکز فرهنگی است. او اما با خوشحالی می‌گوید: بالاخره این دوران حوصله‌سربر تمام شد و به سر کار برگشتم، از ماندن در خانه بیزارم! حوصله سر و صدای بچه و کل‌کل کردن با همسرم را ندارم و بدتر از همه این است که در فضای خانه نمی‌شود به‌خوبی کار کرد، بچه شلوغ می‌کند و مدام می‌خواهد که با او بازی کنی، روی کارم تمرکز ندارم و عصبی می‌شوم، برای همین دوران دورکاری برای من چیزی شبیه به گذراندن محکومیت در زندان بود، خوشحالم که تمام شد!

ترس، حس هر روز و هر لحظه من است
مریم، کارمند بخش اداری یک شرکت تولید مواد آرایشی- بهداشتی است. او درحالی‌که دو ماسک ضخیم را روی صورتش محکم می‌کند، می‌گوید: ما تا مصونیت جمعی خیلی فاصله داریم! اصلاً منطقی نیست که با وجود آمار بالای ابتلا و مرگ‌ومیر ناشی از کرونا، محدودیت‌ها را کاهش داده‌اند. من از وقتی به شرکت برگشته‌ام، مدام احساس ترس و دلهره دارم از اینکه مبادا کرونا بگیرم، عمویم به‌خاطر کرونا فوت کرد و ما هنوز داغداریم، از آن به بعد ترسم از کرونا بیشتر شده مخصوصا اینکه من ماشین شخصی ندارم و با مترو و اتوبوس سرکار می‌روم و مجبورم ساعت‌ها در این اماکن بسیار شلوغ حضور داشته باشم؛ گاهی برای سوار شدن به یک بی‌آرتی خلوت‌تر مدت‌ها منتظر می‌مانم و دیر سرکار حاضر می‌شوم، آنجا هم مجبورم برای خوردن یک لیوان آب بترسم و از پشت میزم بلند شوم تا فضای بازتر و جای خلوتی پیدا کنم.

پایان دورکاری برای من آزادی است
معصومه، مسئول صندوق در یک فروشگاه بزرگ است؛ فروشگاهی که در ایام کرونا به‌صورت آنلاین کار می‌کرد و معصومه از خانه کارهایش را انجام می‌داد. او با ذوق می‌گوید: ایام دورکاری برای من بسیار سخت گذشت، چون سرکار رفتن همیشه تنها امکان من برای آزاد بودن و گشتن و رفت‌وآمد با دوستان و تفریح بود. پدر و برادرهایم بسیار سختگیر هستند و اجازه نمی‌دهند جز به ضرورت از خانه بیرون بروم، کار کردن من را هم به‌خاطر مشکلات مالی خانواده قبول کرده‌اند، خلاصه از وقتی دورکار شدم مجبور بودم مدام توی خانه باشم و حوصله‌ام سر برود، ارتباطم هم با دوستانم جز از طریق تلفن، قطع شده بود و واقعا افسرده شده بودم، خوشحالم که مجدد به سر کارم برگشته‌ام.

افسرده شده بودم
آقای رجبی، کارمند شهرداری است. او درخصوص تجربه دورکاری‌اش می‌گوید: من چند‌ماه دیگر بازنشسته می‌شوم، همسرم سال‌ها پیش فوت کرده و تنها زندگی می‌کنم، برای مردی با شرایط من، کار و روابط کاری در محیط کار همه‌‌چیز است و دورکار شدن به‌معنای محرومیت از همه این روابط و بازدیدها و معاشرت‌هاست. ایام دورکاری بسیار بر من سخت گذشت، روابطم را از دست داده بودم و به‌خاطر کرونا امکان دیدن دوستان و همکارانم در بیرون از خانه وجود نداشت. حوصله‌ام سر می‌رفت و حس می‌کردم از این همه تنهایی افسرده شده‌ام. برای همکاران جوان‌ترم به‌ویژه برای خانم‌ها اما دورکاری بسیار مناسب و لذتبخش بود. فکر می‌کنم بد نباشد بسته به نوع کار هر کسی، دورکاری برای کسانی که مایل به آن هستند اعمال شود. تجربه نشان داده که فواید دورکاری در سیستم اداری و شرکتی، بیشتر از مضرات آن است. اگر بتوانیم تجهیزات و امکانات آنلاین در مشاغل مختلف و سیستم اداری مانند آنچه در اروپا وجود دارد را فراهم کنیم، دورکاری شیوه مناسبی برای کار است و بد نیست تداوم پیدا کند.

زن که باشی معنای دورکاری فرق می‌کند
نسترن در یک شرکت، کار کامپیوتری یا آی‌تی انجام می‌دهد. او که از اتمام دورکاری‌اش بسیار ناراحت است با کلافگی می‌گوید: مادر من مریض است و کسی را جز من ندارد، وضع مالی‌مان هم آن اندازه خوب نیست که پرستار استخدام کنم. در مدت بیش از یک سال دورکاری یا کار شیفتی، این امکان را داشتم که در خانه از مادرم مراقبت کنم و کارم را هم انجام دهم. او از اینکه مجبور نبود تمام روز چشم به در باشد تا من از سر کار برگردم، خوشحال بود. با پایان دورکاری اما دوباره مجبورم تنهایش بگذارم درحالی‌که واقعا حضورم در شرکت الزامی ندارد. جالب است که اغلب همکاران مرد از پایان دورکاری خوشحال‌اند، می‌دانید زن که باشی همه‌‌چیز فرق می‌کند حتی کرونا و پیامدهایش مانند همین دورکاری. تجربه یک زن از آنجا که مادر است و دختر و پرستار و آشپز و خانه‌دار و مسئول خرید و... با یک مرد بسیار متفاوت است.

این خبر را به اشتراک بگذارید