شخصیتشناسی علی دایی، آقای گل ایران و فوتبالیست افتخارآفرین
شهریار فوتبال ایران
اگر از شما بخواهند نام پرافتخارترین ورزشکاران ایرانی را فهرست کنید، حتما نام علی دایی همان اوایل فهرستتان جاخوش خواهد کرد؛ فوتبالیستی که بهترین گلزن تاریخ فوتبال ایران است و سالهای طولانی، آقای گل جهان بوده، افتخارات حرفهای متعددی بهدست آورده اما تنها این موفقیتها نیست که او را به چهرهای محبوب تبدیل کرده است. شخصیت ویژه و رفتار منحصربهفرد او باعث شده محبوبیت او بین مردم چند برابر شود و او با لقب شهریار فوتبال ایران شناخته شود.
دوران حرفهای
علی دایی در سال 1348در اردبیل و در محله خیرال متولد شد. او از کودکی باهوش بود و در دبیرستان جزو شاگردان نمونه محسوب میشد اما علاقه به ورزش بخش جدانشدنی زندگی او بود. در سال 1367در کنکور شرکت کرد و در رشته متالورژی دانشگاه صنعتیشریف پذیرفته شد اما عشق به ورزش باعث شد درس خواندن اولویت اول او نباشد. هرچند که هرگز درس خواندن را رها نکرد و بعدها هم تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد تربیت بدنی دانشگاه آزاد ادامه داد.
موفقیت در تجارت
علی دایی علاوه بر فوتبال، در تجارت نیز موفق بوده اما ورزش با فاصله از دیگر فعالیتها، همیشه علاقهمندی اول این پیشکسوت فوتبال بوده است. دایی، فوتبال را از استقلال اردبیل و شهرداری اردبیل آغاز کرد. او پس از قبولی در دانشگاه صنعتیشریف و اقامت در تهران، به تیم تاکسیرانی تهران، سپس به بانک تجارت پیوست و در این تیم بود که مورد توجه بیشتری قرار گرفت و برای نخستین بار به تیم ملی دعوت شد. دایی پس از آن به تیم پرسپولیس تهران پیوست و پس از
2 فصل حضور در این تیم به السد قطر رفت. چند سال بعد هم راهی بوندسلیگا شد. او در آخرین سالهای بازی همواره بازیکن اصلی ایران و کاپیتان تیم ملی بود. او رکورد بیشترین بازی ملی و بیشترین گلزده تاریخ تیم ملی را دارد.
الگوی اجتماعی موفق
دایی در همه این سالها تلاش کرده بهعنوان الگو، رفتار اجتماعی قابلقبولی بروز دهد و چهرهای مردمی در ذهن طرفدارانش پیدا کرده است. او درباره این موضوع گفته:«من هیچ وقت خودم را الگو نمیدانم، چون یک الگو باید شرایط بسیار زیاد و مثبتی داشته باشد، با این حال همیشه این را از خدا خواستهام که در جامعه دو جوان به تاسی از من درست زندگی کنند. این اغراق نیست، اما باور کنید یکی از بزرگترین آرزوهایم بوده و هست. معتقدم کسانی که معروف شده و بهعبارتی در جامعه شاخص میشوند، دیگر متعلق بهخودشان نیستند و باید رفتار اجتماعیشان طوری باشد که هیچ موقع الگوی بدی برای جوانان نشوند. در نتیجه این افراد همیشه باید خودشان را کنترل کنند. شاید من نوعی هم خیلی جاها دوست داشته باشم، بروم و خیلی کارها انجام بدهم، اما این شاخص بودن و جلوی دید مردم بودن باعث شده از خواستههای شخصی خود بگذرم.»
دغدغهمندی یک قهرمان
ردّپای دایی در بیشتر اتفاقات مهم سالهای اخیر دیده میشود، هرجا به کمک جمعی برای حل یک مشکل، امدادرسانی به آسیبدیدگان حوادث طبیعی یا نجات جان نیازمندی احتیاج بوده، دایی از اعتبار خود برای این دغدغههای اجتماعی هزینه کرده است. او معتقد است: «اگر کسی اقدامی در جهت رضایت خداوند و بنابر وظیفه اجتماعی خود انجام میدهد، در درجه اول نباید کسی به آن پی ببرد تا جنبه ریا بهخود نگیرد و طرف مقابل هم دچار خود کمبینی نشود. معتقدم خداوند امثال ما را سبب قرار داده است تا گرهای از مشکلات مردم باز کنیم، اما من هم تنها یک نفر هستم و به تنهایی کاری از دستم برنمیآید. شاید باور نکنید روزانه دهها مراجعهکننده دارم و به سهم خودم تا جایی که امکان داشته باشد، مشکلات آنها را حل میکنم، اما مگر یک نفر چقدر توان دارد؟ باور کنید اگر مجموع نامههای ماهانه و خواستههای مردم گرفتاری که از من طلب کمک کردهاند را جمع بزنم، حتی اگر همه زندگی و سرمایه خودم و حتی ماشین زیر پایم را بفروشم، باز پاسخگوی این همه مشکلات مردم نیست. بهخاطر همین یکی از دغدغههای ذهنی من همواره مشکلات اقتصادی مردم خوب و مهربان کشورم است؛ مشکلاتی که از مبالغ ناچیز تا هزینه درمان سنگین را دربرمیگیرد، برای همین از خدا میخواهم که این مشکلات حل شده و ما شاهد گرفتاری مردم خوبمان نباشیم، هرچند به سهم خودم و تا حد توان از دستگیری مردم گرفتار دریغ نمیکنم.»
عصبانیت و صداقت همزمان
آنها که با دایی کار کردهاند حتما از عصبانی شدنهای او خاطرات زیادی دارند. دایی با اینکه شخصیتی محکم و صبور دارد، به زود عصبانی شدن هم معروف است. ویژگی که تلاش کرده آن را تا حد زیادی به تعادل برساند. او درباره این ویژگی گفته:« این یکی از نقاط ضعفم بود که بعد از تصادف، خیلی روی آن کار کردم. شاید قبلا زود عصبانی میشدم، اما الان خیلی خودم را کنترل میکنم. با وجود این باور کنید زودجوش آوردن من هیچ وقت بیدلیل نبوده است. به هر حال برای سالم زندگی کردن، صادق بودن و دروغ نگفتن، یک جاهایی باید تاوان هم بدهیم. متأسفانه خیلی مواقع من تاوان چنین مواردی را دادهام. بهنظر من کسانی که صادق و درستکار باشند، همیشه میمانند و کسانی که مردم را فریب میدهند و دروغ میگویند، مطمئنا روزی دستشان رو میشود. این مسئله بارها برای من به اثبات رسیده است. یعنی هر وقت حق با شما باشد و دنبال حق باشید، بالاخره روزی همه حق را به شما خواهند داد.»