![مان/ بیخوابی در اتاقخواب](/img/newspaper_pages/1400/07-maher/11/rooyi/24-9.jpg)
مان/ بیخوابی در اتاقخواب
![مان/ بیخوابی در اتاقخواب](/img/newspaper_pages/1400/07-maher/11/rooyi/24-9.jpg)
شیدا اعتماد
در خانههای قدیمی فضایی به نام اتاقخواب نداریم. اتاقها با ابعاد یا تعداد در و پنجرهها یا محل قرارگیریشان نامگذاری میشوند: سهدری، پنجدری، شاهنشین، گوشواره و.... از وقتی که زندگی صنعتی شد و کار از زندگی جدا شد «اتاقخواب» سر و کلهاش پیدا شد. نمیدانم چرا از بین این همه فعالیتی که در اتاق انجام میشود «خواب» را برگزیده و به اسم اتاق چسباندهاند. شاید به این دلیل باشد که خواب یک فعالیت عمومی و مشترک بین همه انسانها و همه موجودات است. با تقریب نسبتا خوبی میشود گفت همه میخوابند.
بهنظر من بهتر بود که «اتاق» میگفتیم به فضاهای خصوصی خانه تا «اتاقخواب». آخر در این اتاقها بچهها بازی میکنند، درس میخوانند، گریه میکنند، آدمها بچهداری میکنند، بافتنی میبافند و خیالبافی میکنند. از بعد کرونا به فعالیتهای خانگی چیزهای بیشتری اضافه شده است.
همین هفته (گذشته) مدرسهها در اتاقهای خواب کودکان و نوجوانان سراسر کشور آغاز شده است. خیلی از معلمها از اتاقخواب تدریس میکنند. جلسات آنلاین بیشماری در اتاقهای خواب در جریان هستند و خواب با اسمی که به اتاق چسباندهاند به این همه فعالیت دهنکجی میکند.
وقتهای بیخوابی هم سردرگم میشوی. انگار که بیخوابی را باید بزنی زیر بغلت و از اتاقی که به نام نامی خواب نامگذاری شده فرارکنی؛ بروی جایی که بتوانی با بیخوابی کنار بیایی. بگذاری برای خودش دور و برت بچرخد تا باز رهایت کند.
اگر میشد و زندگی شهری امان میداد خوب بود تختها، این موجودات بزرگ و مستبد و جاگیر را از اتاقها بیرون کنیم، خواب را از ادامه اسم اتاق برداریم و بگذاریم فضاهای کوچکی که در اختیار داریم وسعتی در حد خودشان را تجربه کنند. آن وقت احتمالا تحمل این بیخوابیهای گاه به گاه آسانتر میشد.
اما حالا دیگر اتاقهای ما رو به حیاطهایی که بهشتهای کوچک خانگی هستند باز نمیشوند و زندگی کارمندی و پشت میزنشینی کمردرد را به دردی مدام در زندگیهای بسیاری از ما تبدیل کرده است. پس تختها، در اتاقها باقی میمانند و مهمترین عنصر اتاق میشوند. خواب هم همانجا کنار نام اتاق باقی میماند بدون توجه به اینکه دوسوم روز فعالیتی غیر از خوابیدن در این فضا انجام شود و حتی در همان یکسوم هم شبهای بیخوابی را داریم که روز بعدش را در مه ملایمی میپیچد و از شتاب زندگی میکاهد.