
300میلیون هکتار کانون بالقوه ریزگرد در اطراف ایران شناسایی شده که مقابله با آنها نیازمند همکاری جدی دستگاه دیپلماسی است
جای خالی دیپلماسی در مقابله با ریزگردها
دبیر ستاد ملی مقابله با گردوغبار: همکاریهای بینالمللی در کنترل ریزگردها بسیار زمانبر است و به سرعت نتیجه نمیدهد

سیدمحمد فخار ـ خبرنگار
کانونهای برونمرزی ریزگرد هرسال بیشتر از گذشته میشوند و باید هرچه سریعتر برای کنترل این کانونها کاری کرد. تاکنون 300میلیون هکتار از سرزمینهای اطراف ایران شناسایی شده که کانونهای بالقوه ریزگرد محسوب میشوند و با هر وزش باد میتوانند هوای استانهای مرزی را آلوده کنند. در شرایطی که کشور ما با بحرانهای محیطزیستی فراوان روبهروست و منشأ برخی بحرانها نیز خارج از کشور است، جای خالی دیپلماسی که بر محور همکاریهای محیطزیستی تأکید داشته باشد و به رفع مشکل منجر شود
خالی است.
لزوم فعالتر شدن دیپلماسی محیطزیست
مهمترین پشتوانه حقوقی برای پیگیری دیپلماسی زیستمحیطی، از تابستان95 شکل گرفت.
ﺁییننامه ﺍجرﺍیی ﺁماﺩگی مقابله با پدیدﻩ گرﺩﻭغباﺭ مصوب 31تیر1395 هیأت وزیران مشخص کرده که باید کارگروه بینالملل گردوغبار در راستای ماده14 این آییننامه تشکیل شود. در این آییننامه آمده است: «در راستای دستیابی به اهداف ستاد ملی گردوغبار برای اجرای بهینه تعاملات بینالمللی کارگروه با نام کارگروه بینالملل ستاد ملی گردوغبار با حضور نمایندگان دستگاههای عضو یعنی وزارت امور خارجه، وزارت نیرو، وزارت بهداشت، وزارت علوم، سازمان هواشناسی و سازمان جنگلها تشکیل شود.»
روند رایزنیها
کانونهای ریزگرد در همه کشورهای اطراف ایران پراکنده شده است. آخرین برآوردها در سالجاری نشان میدهد 300میلیون هکتار از مساحت کشورهای همسایه ایران جزو مناطق غبارخیز است که بر کیفیت هوای ایران اثر مستقیم دارد. این مناطق 1.7برابر کل کشور ما هستند. همچنین وسعت آنها 8برابر کانونهای گردوغبار داخلی است. از سویی جریان وزش باد نیز موجب تقویت ورود آنها به داخل مرزهای کشور میشود.
علیمحمد طهماسبی، دبیر ستاد ملی مقابله با گردوغبار سازمان حفاظت محیطزیست در اینباره به همشهری میگوید: معضل گردوغبار ابعاد گسترده و بعضا متفاوتی دارد که باید در برنامهای جامع به آن ورود کرد. در بخش داخلی البته وسعت خشکسالی و بحران آبی که زیر سایه تغییر اقلیم شکل گرفته، شرایط سختی ایجاد کرده که به تولید و تکثیر کانونهای گردوغبار منجر شده است. البته ستاد ملی مقابله با گردوغبار تاکنون برنامههای گستردهای برای این مهم داشته اما شرایط در برابر کانونهای خارجی ریزگرد قابل مقایسه نیست.
بهگفته دبیر ستاد ملی مقابله با گردوغبار، طی سالهای اخیر با همکاری وزارت خارجه، برنامهریزی برای رایزنی با کشورهای منطقه آغاز شده، هرچند که محدودیتهای کرونایی بر برگزاری نشستهای بینالمللی در این موضوع نیز تأثیر گذاشته اما پیگیر برگزاری نشستهای مجازی مشترک هستیم. حتی درباره کشورهایی نظیر سوریه، عراق، افغانستان و پاکستان چشمانداز مثبت و امیدوارکنندهای داریم که میتواند ثمربخش باشد اما همکاریهای بینالمللی بسیار زمانبر است و به سرعت نتیجه نمیدهد. یکی از نگرانیهای ما در بحث کانونهای برونمرزی که کمتر مورد توجه قرار گرفته، مناطق غبارخیز ترکمنستان است که بهشدت منطقه شمال شرق و بهویژه شهرستان سرخس را تحتتأثیر قرار میدهد. رایزنیها برای حل این مشکل نیز انجام شده و سفیر ترکمنستان هم از این موضوع استقبال کرده اما باید منتظر نتایج رایزنیها و اقدامات باشیم.
طهماسبی درباره رایزنیهای بینالمللی میگوید: این سلسله گفتوگوها از 2مسیر در حال انجام است، هم از راه کمیسیون اقتصادی و اجتماعی آسیا و اقیانوسیه که هدف آن تعامل با کشورهای همسایه شرقی و شمالشرقی است و هم از طریق سازمان ملل برای تعامل با کشورهای غربی و جنوبغربی. البته پیگیریها از این 2مسیر پیشرفت خوبی داشته و در کنار آن رایزنیها با سازمان جهانی هواشناسی نیز در حال انجام است تا پشتیبانیهای بینالمللی را برای حل این معضل جذب کنیم.
مکث
ریزگردهای قره قوم ترکمنستان
یک از جدیترین کانونهای ریزگرد جهانی در همسایگی ایران قرار دارد. در کشورهای ترکمنستان و ازبکستان واقع در همسایگی شمال شرقی ایران برخی جریانات سالانه غبارخیز وجود دارد که اثر مستقیم بر کیفیت هوای استان گلستان و خراسان شمالی دارد و میتواند اثر منفی بر گسترش ریزگردهای شمالی ایران داشته باشد. بیابان قرهقوم یا شن سیاه از بزرگترین کویرهای شنی جهان است که حدود ۷۰درصد مساحت کشور ترکمنستان یعنی ۳۵۰هزار کیلومترمربع را شامل میشود و هرگونه وزش باد شدید شمال شرقی میتواند ریزگردهای این بیابان را به شمال ایران بیاورد.
مکث
بلای سدسازی ترکیه
پروژه عظیم و تاریخی آناتولی جنوب شرقی ترکیه این روزها در مراحل پایانی قرار دارد. این پروژه موسوم به گاپ(GAP) طرحی است که مطابق آن ٢٢سد و ١٣نیروگاه آبی روی سرشاخههای دجله و فرات در خاک ترکیه ساخته میشود. فقط سد آتئاترک بیش از تمام ۶۵٠سد ایران گنجایش دارد. این سد از ورود سهچهارم آب فرات به کشورهای پایین دست جلوگیری میکند. سد دیگر با نام ایلیسو نیز مانع از ورود ۵۶درصد آب دجله به کشورهای پاییندست میشود. بیشتر کشورهای همکار در این پروژه بهدلیل نقض معاهدات بینالمللی توسط ترکیه، با این کشور قطع همکاری کردهاند. پیشبینی میشود پیامد این امر در درجه نخست،خشک شدن تالاب هورالعظیم و به تبع آن افزایش تولید گرد و خاک در ایران و عراق باشد. همچنین زاگرس،حیات آبی غرب ایران یکی از قربانیان این طرح است.
مکث
هورالعظیم و همکاری با عراق
بزرگترین قربانی ریزگردهای خارجی که از عراق به سمت ایران روانه میشود، تالاب هورالعظیم است. این تالاب از سال۸۸ به اوج خشکی رسید و هنوز نتوانسته به قبل از شرایط خشکی آن سال بازگردد. مهمترین منبع تأمینکننده حقابه هورالعظیم در ایران رودخانه کرخه و در عراق رودخانه دجله است. البته یکسوم مساحت این تالاب یعنی حدودا ۱۲۷هزار هکتار آن در خاک جمهوری اسلامی و دوسوم آن در کشور عراق قرار دارد. این تالاب در زمان جنگ تحمیلی بهویژه پس از آن از سوی دولت صدام در بخش عراقی بسیار تخریب، آب آن بهصورت عامدانه تخلیه و عمده بخش عراقی آن خشک شد. هماکنون البته با روند افزایش همکاریهای ایران و عراق و فعال شدن دیپلماسی محیطزیستی میتوان به تامین حقابه این تالاب برای بخش ایرانی امیدوار بود.
مکث
افق نامعلوم همکاری با افغانستان
در استان سیستان و بلوچستان زندگی نیم میلیون نفر از مردم کشور به حقابه تالاب هامونی گره خورده که باید از طرف افغانستان تامین شود. در عین حال این کشور با احداث سدهایی بهطور کامل از ورود آب به کشورمان جلوگیری میکند. مهمترین علت خیزش گردوغبار و بحران هوا در شرق کشور ناشی از خشکی مفرط تالاب هامون است و این تالاب به کانون ریزگرد بزرگی تبدیل شده است. این وضع کشاورزی، دامداری و حتی تداوم زندگی در این استان را تحتتأثیر خود قرار داده و شرایط سختی ایجاد کرده است. اگرچه شرایط کشور افغانستان و تسلط طالبان آینده مبهمی برای احیای هامون ایجاد کرده اما اگر دیپلماسی محیطزیستی اتخاذ نشود، باید مرگ هامون را تضمینی بر تداوم خیزش ریزگردها تا دهههای پیشرو دانست.