
بایگانی جدلها برای گرهگشایی از مشکلات مردم
بررسی ضرورت فراگیری نگاه ملی به حل مسائل در میان احزاب در گفتوگو با الهه کولایی

سلمان زند ـ روزنامهنگار
شکل و نوع رقابتهای سیاسی پس از هر انتخاباتی تغییر میکند. معمولا جریانی که به قدرت رسیده در مقام پاسخگو قرار میگیرد و جریانی که شکست خورده است در مقام منتقد و پرسشگر. گاه این انتقادها البته با توجه به امکانات و توان رقیب شکستخورده چنان گستردگی و شدت مییابد که اساسا از نقد سازنده فاصله میگیرد و به تخریب دولت میانجامد؛ تخریبی که گاهی غیراز اینکه مانع از کار دولت میشود، به اعتماد عمومی و امید مردم هم شدیدا آسیب میزند. چندماه از انتخابات میگذرد، سیدابراهیم رئیسی بهعنوان رئیس دولت سیزدهم بارها تأکید کرده که به دنبال احیای اعتماد مردم و ترمیم این شکاف است. حال سؤال این است که وظیفه رقیب در این میان چیست و چگونه میتوان با تفکیک منافع ملی و جدلهای سیاسی مانع آسیب دیدن اعتماد عمومی شد.
در این زمینه با الهه کولایی، تحلیلگر و استاد علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و عضو شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاحطلب به گفتوگو نشستیم.
کولایی معتقد است که حوزه سیاسی با توجه به تجمیع منافع قدرت در کشور ما به این حوزه بسیار اثرگذارتر از دیگر حوزههاست، اما این نباید سبب نادیده گرفتن دیگر حوزهها برای تلاش مثبت در راستای بهبود شرایط کشور شود.
مشروح این گفتوگو به شرح زیر است:
بعد از انتخابات و پایان رقابتهای انتخاباتی، چگونه میتوان رقابتهای سیاسی را بهگونهای پیش برد که منافع ملی و امید اجتماعی بروز یافته، آسیب نبیند؟
نوع فعالیت سیاسی احزاب و گروههای سیاسی بهصورت طبیعی در همه کشورهای جهان برای دستیابی به قدرت است؛ قدرت برای پیشبرد دیدگاهها و هدفهایی که میتواند در سطوح مختلف مطرح شود. اما با توجه به سطح توسعه کشورها که یک اصل آن ملاک و محور قرار گرفتن منافع ملی، مصالح عمومی و منافع عموم مردم بهعنوان محور تلاشها و فعالیتهای گروههای سیاسی است، باید انتظار داشت که پس از پایان یافتن دوره انتخابات نیز همه تلاش کنند که در چارچوب موازین قانونی و با تأکید بر اجرای قانون در جهت بهبود شرایط مردم و شرایط عمومی کشور گام بردارند.
درواقع تلاش برای کسب قدرت از سوی افراد، جریانها و احزاب سیاسی اگر با هدف تامین منافع مردم و بهبود شرایط همهجانبه کشور دنبال شود، پس از انتخابات و تحولی که در کشور صورت میگیرد، همه توان خود را برای بهبود شرایط کشور بهکار خواهند گرفت.
با توجه به این موارد، چه انتظاری از گروهها و احزاب سیاسی رقیب دولت میتوان داشت و آنها چگونه باید به رقابت خود ادامه دهند؟
انتظار میرود که برخلاف آنچه در سالهای اخیر شاهد بودهایم و با درنظر گرفتن دشواریهای گوناگون و پیچیدهای که امروز مردم با آن روبهرو هستند، همه گروهها و احزاب سیاسی با درنظر گرفتن امکاناتی که برایشان وجود دارد در جهت بهبود شرایط کشور و مردم تلاش کنند و درواقع رقابتهای سیاسی در مسیری برمدار قانون و مبتنی بر استانداردهای قانونی دنبال شود؛ بدون آنکه آسیبی به اعتماد مردم بزند.
این بدان معناست که مردم چه پای صندوقهای رأی آمده باشند و چه نیامده باشند، وظیفه همه نهادهای اجرایی و نهادهای قدرت است که در جهت بهبود شرایط آنان بکوشند. هیچکس یا گروهی هم در این مسیر برای خدمت به مردم و رسیدن به نتایج بهتر و مناسبتر برای زندگی مردم مستثنا نیست. در این صورت میتوان به حفظ اعتماد عمومی مردم امیدوار بود.
حال وظیفه جریانات سیاسی شکستخورده در انتخابات در مقابل طیف سیاسی حامی دولت چیست و چگونه میتوانند در زمینه احیای اعتماد عمومی به دولت کمک کنند؟
همه گروهها و جریانهای سیاسی ازجمله اصلاحطلبان در حد امکاناتی که برای آنها فراهم است چه در بخش عمومی و چه در بخش خصوصی برای بهبود شرایط عمومی کشور و رشد و توسعه همهجانبه کشور باید تلاش کنند؛ فارغ از اینکه جریانی که قدرت نهایی را در اختیار دارد و مدیریت میکند به کدام گروه، اندیشه و تفکر تعلق دارد. آنچه اولویت پیدا میکند مصالح عمومی و منافع ملی است. بهنظر میرسد که از این زاویه با نتیجه یک انتخابات، هیچ تکلیفی از هیچ گروهی ساقط نمیشود و هر آنچه که برای بهبود وضعیت کشور و شرایط زندگی مردم و گشودن گرههای گوناگونی که بر زندگی آنها خورده را باید انجام دهند.
بهطور طبیعی در دوران رقابتهای انتخاباتی رویاروییهای سیاسی، آشکار و برجسته میشود و شدت پیدا میکند، اما پس از عبور از این دوره، همه نهادهای قدرت ازجمله کسانی که سهم ناچیزی از قدرت را در اختیار دارند باید با مبنا قراردادن قانون و تنظیم همه رفتارها براساس قانون، در این زمینه تلاش کنند. البته باید درنظر داشت که طبیعتا آنها که قدرت بیشتری در اختیار دارند، مسئولیت بیشتری هم بر دوش آنهاست و جامعه و مردم هم انتظار بیشتری از آنها خواهند داشت.
بر این اساس اصلاحطلبان چگونه و از طریق چه امکانهایی میتوانند تأثیر مثبتی داشته باشند؟
فراموش نکنید که اصلاحطلبان هم در سطح جامعه مدنی و هم در سطح اجتماعی و اقتصادی و نیز سیاسی و فرهنگی باید فعالیتها و اثرگذاریها را مورد ارزیابی قرار دهند؛ گرچه بهطورطبیعی تأثیرگذاری و نفوذ فعالان و گروههای سیاسی در حوزه سیاسی میتواند بسیار شدت بیشتری بیابد، اما مفهوم آن این نیست که همه راهها روی فعالیت اصلاحطلبان بسته شده است، بلکه آنها میتوانند در حوزههای اجتماعی و نهادهای مدنی، فرهنگی و اقتصادی فعالیت کنند و اثرگذار باشند؛ چراکه هم در این حوزهها نفوذ دارند و هم اینکه امکان فعالیت در این حوزهها از آنها سلب نشده است؛ بنابراین راههای بسیار و امکانهای متنوع و پرشماری برای خدمت به کشور و مردم وجود دارد که نباید مورد غفلت قرار گیرد. البته در کشور ما با توجه به تجمیع منافع قدرت به حوزه سیاست، این حوزه بسیار اثرگذارتر از دیگر حوزههاست، اما باز هم چنین موضوعی نباید سبب نادیده گرفتن دیگر حوزهها برای تلاش مثبت در راستای بهبود شرایط کشور و مردم و جلب اعتماد آنها و ایجاد امید در جامعه شود.