مرد بازنشسته، فرشته نجات بیماران نیازمند شد
«پدرم وصیت کرده بود اگر زمانی دچار مرگ مغزی شد اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شود. ما هم پس از حادثه‌ای که برایش اتفاق افتاد همین کار را کردیم.» این بخشی از اظهارات مردی است که چند روز قبل رضایتنامه‌ای را امضا کرد که براساس آن اعضای بدن پدرش را که دچار مرگ مغزی شده بود به چندین بیمار نیازمند زندگی دوباره بخشید.
به‌گزارش همشهری، چند روز قبل مردی که دچار ورم شدید در پای چپش شده بود به یکی از بیمارستان‌های تهران منتقل شد. پزشکان در بررسی‌های اولیه پی بردند لخته خونی در پای مرد وجود دارد و ممکن است خطرناک باشد. به همین دلیل وی تحت عمل جراحی قرار گرفت و لخته خون از پایش خارج شد اما شرایط آنطور که پزشکان پیش‌بینی می‌کردند پیش نرفت و ساعتی بعد این بیمار دچار خونریزی مغزی شد. شرایط هر لحظه برای وی وخیم‌تر می‌شد تا اینکه 2روز بعد پزشکان اعلام کردند مرد 58ساله دچار مرگ مغزی شده و بازگشتش به زندگی غیرممکن است. آنها به 2پسر این مرد پیشنهاد کردند تا اعضای بدن پدرشان به بیماران نیازمند اهدا شود. هرچند باور از دست دادن پدر برای این 2 جوان سخت بود اما آنها خیلی زود برگه رضایتنامه را امضا کردند تا پدر مرحوم‌شان فرشته نجات چندین بیمار نیازمند شود.
احسان، فرزند مرحوم کیومرث پوراسماعیلی در این‌باره به همشهری می‌گوید: پدرم بازنشسته و اغلب اوقات در خانه بود. مشکلات پدرم از حدود 45روز قبل آغاز شد. بعد از اینکه او را به بیمارستان منتقل کردیم معلوم شد لخته خونی در پایش وجود دارد. پزشکان درباره دلیل ایجاد لخته خون برایمان توضیحاتی دادند و گفتند باید زودتر جراحی شود. ما هم موافقت کردیم و لخته خون از پایش خارج شد اما ظاهرا به‌دلیل نوسان فشار خون دچار خونریزی مغزی و در نهایت مرگ مغزی شد.
او که در شب هفتمین روز فوت پدرش با همشهری صحبت می‌کرد ادامه داد: مدتی قبل دایی همسرم هم دچار مرگ مغزی شده و اعضای بدن او با موافقت خانواده‌اش به چندین بیمار نیازمند اهدا شده بود. پدرم همان زمان وقتی از این ماجرا باخبر شد وصیت کرد اگر روزی دچار مرگ مغزی شد اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شود. مدت‌ها از این ماجرا گذشت و وقتی پدرم دچار این حادثه شد یاد حرف‌هایش افتادم و همراه با برادرم تصمیم گرفتیم به وصیت پدرم عمل کنیم. به این ترتیب او به بیمارستان سینا منتقل و اعضای بدنش بعد از جداسازی به چند بیمار نیازمند اهدا شد. حالا هم با وجود اینکه عزادار پدرم هستیم از تصمیمی که گرفته‌ایم راضی هستیم. مطمئن هستیم با این کار روح پدرمان شاد می‌شود.
