شاهکاری بیهمتا یا فیلمی سطحی؟
«لارنس عربستان» درنظرخواهی سال۱۹۹۹ مؤسسه فیلم بریتانیا (بیافآی)، مقام سوم را در میان 100فیلم برتر سینمای بریتانیا کسب کرد و بعد از «مرد سوم» کارول رید و «برخورد کوتاه» دیوید لین قرار گرفت. درنظرخواهی کارگردانهای نشریه سینمایی سایتاندساوند نیز بهعنوان یکی از 10فیلم برتر تاریخ سینما، برگزیده شد.
فیلم زمان نخستین اکرانش موردحمله برخی از منتقدان مانند اندرو ساریس و پالین کیل قرارگرفت ولی زمان به نفع لارنس عربستان عمل کرد و نسلهای بعدی منتقدان، اغلب آن را شاهکار نامیدند.
جاناتان روزنبام، منتقد برجسته آمریکایی در مقالهاش با عنوان «بازگشت چشمان آبی» در شیکاگو ریدر در مارس ۱۹۸۹ از «لارنس عربستان» بهعنوان شاهکار یاد کرد و به آن 4ستاره داد. وی همچنین آن را در رده فیلمهای حماسی از نوع «اسپارتاکوس»کوبریک، «شاه شاهان» نیکلاس ری، «ده فرمان» سیسیل ب دومیل و «خروج» اتو پر مینجر، طبقهبندی کرد. با این حال او آن را در مرتبهای بسیار پایینتر از فیلمهایی که همزمان با «لارنس عربستان» در سال۱۹۶۲ اکران شدند، ازجمله «مردی که لیبرتی والانس را کشت »ساخته جان فورد، «لولیتا» استنلی کوبریک، «هاتاری»هوارد هاوکز، «سیر دراز روز در شب» ساخته سیدنی لومت و «کاندیدای منچوری» جان فرانک هایمر قرار داد.
بهگفته روزنبام، لارنس عربستان همچون قهرمانش، اثری آمرانه، هوشمندانه، زیبا، اسرارآمیز، مغرور، امپریالیست، خودشیفته و گزافهگوی است.
اما اندرو ساریس، منتقد دیگر آمریکایی در کتاب «سینمای آمریکا»، لارنس عربستان را سطحی و بسیار ضعیف ارزیابی کرد و پیتر باگدانوویچ، فیلمساز و منتقد سینما نیز آن را اثری متوسط خواند.
مایکل ویلمینگتون در شیکاگوتریبیون فیلم را اینگونه توصیف کرد: این حماسهای است شگفتانگیز و غیرقابلتکرار.
استنلی کافمن هم در نیوریپابلیک نوشت:« در شکوه و عظمت است که لارنس پر وبال میگیرد».
این همان فیلمی است که منتقد نیویورکتایمز زمان اکران آن به بیتناسبی با شخصیت واقعی لارنس متهمش کرده بود؛« فاقد جذابیت فردی، رازورزی و نوعی شاعرانگی است که در فیلمی درباره لارنس اهل عرفان و شعر، باید عناصر غالب میبودند... . این صرفاً یک اپرای شتری پرسروصدا و عظیم است».