فرزند دزفول در شرکت ملی نفت
محسن خجستهمهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت شد تا فصل تازهای از مدیریت در یکی از صنایع استراتژیک ایران را تجربه کند؛ کسی که پیش از این هم زمانی که مرحوم اکبر ترکان از معاونت برنامهریزی و نظارت بر منابع هیدروکربوری در دولت نخست محمود احمدینژاد کنار گذاشته شد، به جای او نشست. حالا خجستهمهر جایگزین مسعود کرباسیان شده است.
حکمی که وزیر نفت متولد شیراز برای این چهره نفتیزاده دزفول، در استان خوزستان، صادر کرد، در ظاهر ماجرا ممکن است اینگونه تلقی و تفسیر شود که جواد اوجی با یک تیر دو نشان را هدف قرارداده، از یک سو گزینهای نزدیک به محمد مخبر دزفولی را حکم داده و از سوی دیگر با انتصاب خجستهمهر میتواند ارتباط بین بدنه اجرایی و کارشناسی و مدیریتی درون صنعت نفت را بهبود ببخشد اما ورای اینکه تا چه اندازه همشهری بودن رئیس شرکت ملی نفت ایران با معاون اول رئیسجمهور اهمیت دارد، آنچه دوچندان موردتوجه است، آینده شرکت ملی نفت ایران، ارتباط مالی دولت با این شرکت دلارساز و ارزآور و البته شرکتی محتاج به دلارهای زیاد برای جبران سرمایهگذاریها در صنایع بالادستی نفت و گاز است.
محسن خجستهمهر مسئولیت دشواری را قبول کرده و مهم این است که او تا پایان دوره مسئولیتاش تا چه اندازه بر ظرفیت تولید نفت و گاز ایران میافزاید و چه میزان سهم از بازار صادراتی نفت و فرآوردههای نفتی را پس میگیرد یا افزایش میدهد. او و دیگر مدیران ارشد وزارت نفت نیک میدانند تا دانهای کشت نشود، انتظار برداشت محصول نباید داشت، از این جهت مدیرعامل جدید شرکت ملی نفت ایران، ماموریت نخستاش باید پیدا کردن سرمایهگذار برای سرمایهگذاری در میادین مشترک نفت و گاز باشد. چنانکه نشانههایی از افت تولید و برداشت گاز از میدان مشترک با قطر در پارسجنوبی نمایان شده و از سوی دیگر در شرق کارون هم، عراق در حال برداشت پرفشار از میدان مشترک نفتی با ایران است.
خجستهمهر متولد 1349 و دارای دکتری مهندسی مخازن هیدروکربوری از دانشگاه صنعتی امیرکبیر است و پیش از پذیرش مسئولیت هدایت شرکت ملی نفت ایران، مدیرعامل شرکت توسعه حفاری تدبیر، وابسته به یکی از نهادهای عمومی بوده است. او در 51سالگی بر صندلی مهمی تکیه زده که هر تصمیم او میتواند بر آینده صنعت نفت و البته نسل کنونی و آینده ایران اثر بگذارد. اکنون باید دید که این مدیر بازگشته از ستاد تدبیر، چه تدبیری برای آینده دارد. موفقیت او، باعث بالندگی و اقتدار ایران در برابر سایر رقبای سنتی ما در بازارهای جهانی خواهد بود. مسئله اکنون دیگر بازار جهانی نفت نیست بلکه چالش اصلی، سهم ما از بازار انرژی دنیاست.