• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
یکشنبه 9 اردیبهشت 1397
کد مطلب : 14120
+
-

وضعیت صندوق‌های پیچیده و بغرنج

یادداشت
وضعیت صندوق‌های پیچیده و بغرنج

 داریوش قلی‌زاده/ کارشناس تأمین اجتماعی



زنگ هشدار بر هم خوردن تعادل منابع و مصارف صندوق‌های بیمه با توجه به علم محاسبات بیمه‌ای، از سال‌های گذشته از سوی کارشناسان به صدا درآمد و اکنون شرایط به‌گونه‌ای است که از پسوند ورشکسته و بحرانی برای این صندوق‌ها استفاده می‌شود. به اذعان کارشناسان، وضعیت صندوق‌های بازنشستگی در کنار مباحث نظام بانکی، بیکاری، آب، محیط‌زیست و بودجه معضلات امروز جامعه ما هستند که روزگار خوشی را تجربه نمی‌کنند و اگر فکر اساسی برای آنها نشود، این «ابرچالش»‌ها در سال‌های نه‌چندان دور، کشور را با بحران‌های جدی مواجه خواهند کرد.

 در میان حدود 17صندوق بازنشستگی در کشور که عمدتا در شرایط مالی مناسبی قرار ندارند، صندوق تأمین اجتماعی شرایط حساس‌تری نسبت به دیگر صندوق‌ها دارد. این صندوق به تنهایی نیمی از جمعیت کشور را تحت پوشش دارد و به لحاظ کارکردهای اجتماعی و فرهنگی و تأثیر‌گذاری بر بازار تولید و اشتغال و نیز اداره شرکت‌های بزرگ اقتصادی و دارویی وابسته به «شستا» -شرکت سرمایه‌گذاری تأمین اجتماعی- دارای ویژگی‌ها و حساسیت‌های خاصی است.

 صندوق تأمین اجتماعی به لحاظ تعداد جمعیت بیمه‌پرداز آن و همچنین در اختیار داشتن شرکت‌های بزرگ اقتصادی، دارای گردش مالی بالا در اقتصاد کشور است. برای دریافت گردش مالی بالای سازمان تأمین اجتماعی، کافی است تأملی بر دخل و خرج این صندوق کرد. بودجه سال97 این سازمان بیش از 92هزار میلیارد تومان برآورد شده است و این سازمان ماهانه نزدیک به 4400میلیارد تومان بابت مستمری به بیش از 3میلیون و 300هزار بازنشسته و مستمری‌بگیر پرداخت می‌کند (رقمی معادل یارانه کل کشور). همچنین برای پرداخت عیدی پایان سال بازنشستگان و مستمری‌بگیرانش بیش از 2هزار میلیارد تومان هزینه می‌کند که این رقم معادل بودجه سازمان بهزیستی است (نقل به مضمون)‌؛ بنابراین با یک حساب ساده می‌توان به‌راحتی به این موضوع پی برد که این سازمان چه نقش مهمی در تأمین معیشت میلیون‌ها خانوار ایرانی دارد و در زمان بروز مشکل در اداره این صندوق، کشور متحمل چه مشکلاتی خواهد شد و تأمین درمان و مستمری جمعیت تحت پوشش این سازمان چه هزینه سنگینی بر دوش دولت خواهد گذاشت که بی‌شک کشور و نظام را با مشکلات عدیده مواجه خواهد کرد.
از این‌رو، هرگونه تصمیم‌گیری برای این سازمان باید با حساسیت‌های ویژه و درنظر گرفتن تمامی جوانب محاسبات بیمه‌ای و لحاظ کردن این اصل که منابع این صندوق تنها متعلق به سهامدارانش است، اتخاذ شود. با درنظر گرفتن این نکته که عمده منابع سازمان تأمین اجتماعی (حدود 95درصد) از محل واریز حق بیمه‌ها تأمین می‌شود و با علم به اینکه تعداد بیمه‌شدگان این سازمان در سال‌های اخیر به لحاظ عددی نسبت به سال‌های گذشته افزایش یافته، این سؤال پیش می‌آید که بر هم خوردن تعادل منابع و مصارف در این سازمان از کجا ریشه گرفته و چرا صندوق‌های بازنشستگی به‌عنوان یکی از ابرچالش‌های کشور شناخته می‌شوند؟

در میان علل مختلف ایجاد این شرایط، چند فاکتور اساسی نقش داشته‌اند:

اول: عوامل ساختاری و سیاست‌های جمعیتی: مانند مسن‌تر شدن هرم سنی جامعه، معضل بیکاری و کاهش تولید به سبب تحریم‌های بین‌المللی و همچنین ساختار صندوق‌های بیمه‌ای که از مرحله جوانی خود (مرحله‌ای که این صندوق‌ها فقط ورودی دارند و حق بیمه دریافت می‌کنندو خروجی آنها یعنی پرداخت مستمری بازنشستگی، هنوز آغاز نشده است.) به مرحله کهنسالی (زمانی که نسبت پشتیبانی تعداد بیمه‌پردازان و مستمری‌گیران بسیار کاهش می‌یابد و به‌عبارتی در مقابل 5یا 6بیمه‌پرداز یک نفر مستمری بازنشستگی دریافت می‌‌کند.) رسیده‌اند.

دوم: عوامل تأثیرگذار ناشی از تصمیمات مقطعی و غیرکارشناسی از سوی نهادهای تصمیم‌گیر: در طول تاریخ فعالیت این سازمان بعضا تصمیماتی اتخاذ شده که روند پیر شدن این صندوق را شتاب بخشیده است؛ تصمیماتی که عمدتا ریشه‌های حمایتی داشته‌اند تا بیمه‌ای و در دوره‌های مختلف از سوی این نهادها به این سازمان تحمیل شده‌اند. بازنشستگی‌های پیش از موعد در قالب مشاغل سخت و زیان‌آور و نوسازی صنایع و عدم‌پرداخت کامل حق بیمه بسیاری از مشاغل به سبب استفاده از یارانه‌های دولتی از این جمله‌اند.(طبق آمارهای موجود هم‌اکنون 25درصد از مستمری‌بگیران این سازمان تنها با 20سال سابقه کار بازنشست شده‌اند که این رقم معادل یک‌چهارم از کل مستمری‌بگیران است).

عامل مهم دیگر بدهی‌های انباشته دولت‌ها به این سازمان، بابت سهم 3درصدی حق بیمه‌ها و تعهد پرداخت حق بیمه مشاغل حمایتی است و تأمین اجتماعی را براساس گزارش اخیر دفتر مطالعات اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی در ردیف 5طلبکار بزرگ دولت قرار داده است.

در این میان سکوت رسانه‌ای و کم‌توجهی عموم مردم به بحران صندوق‌های بیمه که ابرچالش شناخته می‌شود، جای تعجب دارد. حالا صدای این بحران دامنگیر آرام و مداوم به گوش می‌رسد و این صدا با گذشت زمان بلند و بلند‌تر می‌شود. بحران صندوق‌های بازنشستگی موضوعی است که باید اصحاب رسانه بسیار درباره آن بنویسند و آگاهی مردم را از ابعاد این موضوع به قدری افزایش دهند تا زمینه مناسب برای اتخاذ تصمیم‌های سخت در این حوزه فراهم شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید