بدو مهدی، بدو
درباره بازیکنی که لیگ امارات را به آتش کشید تا حسرت هواداران استقلال بیشتر و بیشتر شود
برداشتهشدن موانع بین فوتبالیستهای ایرانی و لیگ امارات، خیلی زود تأثیرش را نشان داد. مهدی قائدی این هفته فقط یک نیمه برای تیمش بازی کرد و در همان 45دقیقه، به اندازهای درخشان بود که در پایان بازی هیچ تماشاگری نمیخواست بدون تشویق او استادیوم را ترک کند. 2گل و یک پاس گل، شبِ شاهکار قائدی در فوتبال امارات را کامل کردند؛ شبی که او با تکنیک ستارههای اهل آمریکای جنوبی، قدرت گلزنی اروپایی و آن سماجت بوشهریاش برای بردن بازی در آخرین ثانیه، قاپ هواداران شباب الاهلی را دزدید. به این درخشش جذاب، میتوان از زاویههای متفاوتی نگاه کرد.
کمی عجله هم بد نیست
تماشای گلهای مهدی قائدی با آن گزارش پرآبوتاب عربی، بینهایت جذاب است. گزارشگرهای عربی همیشه شیفته فوتبالیستهای تکنیکی بودهاند و قرار است در طول این فصل، بارها عبارتهایی مثل «ساحر ایرانی» یا «گل قاتل» را با انبوهی از «شوف» در مورد این ستاره بشنویم. قائدی این فصل طرفداران فوتبال در کشور امارات را حسابی بهوجد خواهد آورد. او برای دوستداشته شدن در این محیط جدید، همهچیز دارد؛ تکنیک، سرعت و قدرت گلزنی. با این حال تماشای صحنههای شبیه به این، وقتی جذابتر میشد که مهدی را در فوتبال اروپا میدیدیم. در هفتهای که سردار آزمون به استمفوردبریج لندن رفته و مهدی طارمی در لیگ قهرمانان اروپا تهدیدی برای خط دفاعی اتلتیکومادرید بوده، حق داریم اگر این موفقیت را در قد و قوارههای واقعی قائدی نبینیم. او میتواند کارهای بزرگتری انجام بدهد و شاید حتی در موقعیتی بهتر از طارمی، آزمون و جهانبخش قرار بگیرد. فراموش نکنیم که هیچکدام از این ستارهها، به لحاظ تکنیک فردی در این سطح نبودند اما رفتن به اروپا، فرصت بلوغ را به بهترین شکل در اختیارشان گذاشت. فوتبالیستها معمولا با این توصیه روبهرو میشوند که هیچ تصمیمی را با عجله نگیرند اما در این مقطع، کمی عجله برای مهدی بد نیست. کمی عجله برای ترک لیگ امارات به مقصد یک لیگ اروپایی. کمی عجله برای پیوستن به تیمهایی بزرگتر و در سطوح بالاتر. البته که تماشای هنر فردی فوقالعاده قائدی، همیشه لذتبخش خواهد بود اما هر نفسی که او در امارات میکشد، فاصله بیهودهای بین این استعداد درجه یک و فوتبال اروپا بهوجود میآورد.
حسرت یک وداع بدون جام
درخشش مهدی قائدی در لباس قرمز جدیدش، نوعی احساس دوگانه برای استقلالیها بهوجود میآورد. آنها از طرفی خوشحال هستند که مهدی در کمترین زمان ممکن در تیم جدیدش جا افتاده و از طرفی، حسرت غیبت او را در مسابقه با الهلال میخورند. بازیکنی که همین هفته نشان داد حضورش در مسابقه با الهلال، چطور میتوانست استقلال را صاحب یک جادوگر کند و همهچیز را به سود این تیم تغییر بدهد. مدیران استقلال برای مدتی، مدعی بودند که مهدی بدون بردن یک «جام» تیم را ترک نمیکند. آنها کمی بعد ادعا کردند که قائدی حداقل تا مسابقه با الهلال همراهشان است؛ اما در نهایت، نه جامی در کار بود و نه قائدی تا مسابقه با الهلال، در لباس آبی ادامه داد. حتی زمزمههای خرید یک مهره جانشین برای او هم به حقیقت تبدیل نشد تا این انتقال بزرگ، یک خلأ بزرگ در ترکیب تیم ایجاد کند. استقلال، فوتبالیست مستعدی مثل مهدی را بهراحتی از دست داد و حتی فرصت نکرد رقم حاصل از فروش او را برای ساختن یک تیم جدید هزینه کند. آن پول، صرف بدهیهایی شد که با مجموعهای از تصمیمهای نابخردانه روی دست استقلال باقی مانده بود. اگر الاهلی امارات، بهراحتی بازیکن میخرد و ترکیبش را قویتر میکند، اینجا در فوتبال ایران برای «فروش» ستارهها هورا میکشیم؛ آن هم قبل از آنکه حتی عکس یادگاریشان با جام قهرمانی را تماشا کرده باشیم.