نشانگان پسا کرونا
تأثیرات عصبشناختی و روانشناختی بر بیماران بهبودیافته از کرونا چگونه است؟
زهرا رستگارمقدم ـ روزنامهنگار
شاید شما هم یکی از بهبودیافتگان ویروس کرونا باشید که پس از طیکردن دوران بیماری و بهبود، هنوز نشانههایی از آن را با خود حمل میکنید. بسیاری از کسانی که این دوره را سپری کردهاند، پس از بهبودی متوجه علائمی در خود شدهاند که با تعاریف معمول از نشانههای بیماری ویروسی و بهطور خاص بیماری کرونا فرق میکند. ساناز فلاحزاده، دکتری روانشناسی سلامت، درباره بیماریها و اثرات روانی پس از کرونا با ما صحبت کرده است.
آیا بیماری کرونا عارضههای روانی نیز بر افراد گذاشته است؟
طبق آخرین پژوهشهای انجامشده روی اثرات بلندمدت ابتلا به ویروس کووید- ۱۹، محققان از اصطلاح «نشانگان پسا کرونا» یا «کرونای ماندگار» در تبیین علائمی که افراد پس از ابتلا و بهبودی گزارش میدهند، استفاده میکنند. البته این اصطلاح و تحقیقات در زمینه اثرات بلندمدت عفونتهای ویروسی، قبلتر نیز روی ویروسهای دیگر این خانواده از جمله عامل بیماری سارس SARS-CoV-2 انجام شده است.
نشانگان پساکرونا چیست؟
فهرستی بیش از ۲۰۰علامت است که از طرف بهبودیافتگان ارائه شده و در دسترس قرار گرفته است. بهتازگی محققان کالج پزشکی بیلور در آمریکا فهرستی شامل۱۰نشانه را که بیشتر از دیگر علائم گزارش شدهاند ارائه کردهاند که میتوان به نشانگان عصبشناختی و روانشناختی آنها پرداخت. اما نشانگان عصبشناختی یادشده شامل نقص در کارکردهای شناختی است که بعضی افراد آن را به صورت علائم «مه مغزی» یا تیرگی ذهن توصیف میکنند. همچنین احساس خستگی، کوفتگی یا فرسودگی فراگیر، بیخوابی شبانه (اینسومنیا)، نقص در حافظه، تمرکز و توجه، دلیریوم، و درنهایت بعضی یا همه علائم انسفالوپاتی است. از نشانگان روانشناختی پساکرونا هم افسردگی، اضطراب، احساس تنهایی و تهدید، استرس پس از سانحه و انزوای اجتماعی بیش از دیگر موارد مطرح شده است.
ممکن است درباره این عارضههای روانی بیشتر توضیح دهید؟
بله. برای درک بهتر این نشانهها توضیح مختصری درباره هر یک از آنها ارائه خواهم کرد اما پیش از آن لازم است یادآور شوم این اطلاعات برای آگاهی و گوش بهزنگبودن است و تشخیص دقیق بیماری برعهده متخصصان آن است زیرا ارزیابی هریک از این بیماریها مستلزم درنظرگرفتن سن، جنس، شدت نشانه و همچنین شدت ابتلا به کرونا، بستریشدن یا نشدن در دوره کرونا و میزان دریافت خدمات بهداشتی و مراقبتی در بیمارستان، دوز داروهای مصرفی، سبک زندگی فرد و مشکلات زمینهای است. پس اگر این نشانهها را در خود یا نزدیکانتان مشاهده کردید، حتما به متخصصان و ارائهدهندگان خدمات بهداشتی و درمانی مراجعه کنید.
«مه مغزی» چگونه عارضهای است؟
نقص در کارکردهای شناختی یا «مه مغزی» با احساس گیجی، فراموشی، نداشتن تمرکز و شفافیت ذهنی است. این عارضه فرد را دچار اختلال در عملکرد کرده و در معرض آسیب قرار میدهد. بعضی افراد این حالت را مانند راه رفتن در خواب توصیف میکنند. مه مغزی معمولا حالتی گذراست و البته اقداماتی برای رفع سریعتر آن نیز وجود دارد.
آیا این عارضهها وابسته به شدت بیماری است که فرد در دوره کرونا تجربه کرده است؟
بله. دلیریوم یا روانآشفتگی، اختلال در کل اعمال شناختی است؛ مثلا وقوف به زمان و مکان، اختلال در جهتیابی، خشم و عصبانیت، اضطراب و ترس عمیق، و نبود هوشیاری. این عارضه در افراد بهبودیافتهای که بیماری را شدید تجربه کردهاند و در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری بودند یا به ونتیلاتور وصل شدهاند بیشتر دیده میشود. خوشبختانه دلیریوم پایدار نیست و نهایتا پس از چند روز از بین میرود.
خیلیها بیحالی را از عوارض پس از کرونا میدانند.
از دیگر علائم «پاراستزی» است. احساس کرختی، مورمورشدن یا خوابرفتن که در اثر ماندن در یک وضعیت مثلا نشستن یا ایستادن و خوابیدن به یک سمت بهمدت طولانی به وجود میآید. فشار بر ستون مهرهها، عفونت و عوارض دارویی میتواند از علل آن باشد. البته پاراستزی نشانه است نه بهخودیخود عامل خطر.
نمونه حاد این عارضهها چه بیماری روانیای بوده است؟
انسفالوپاتی عارضه نادر عفونتهای ویروسی است که در اثر افزایش انتشار سایتوکینهای پیش التهابی ایجاد میشود. در صورت داشتن علائم باید هرچه سریعتر به پزشک مراجعه کرد زیرا میتواند منجر به سکته مغزی و مرگ حتی در جوانان شود. در بیماران کرونایی بیشتر با سختی در تکلم و بیحسی در صورت نمایان میشود و از دیگر نشانهها میتوان به بیحسی در دستها و پاها، سرگیجه، سردرد و تغییرات عمده در رفتار و تفکر فرد که باعث بهت اطرافیان میشود، اشاره کرد. در مورد عوامل روانشناختی ایجاد شده در بهبودیافتگان کرونا، مهمترین مطلب نتیجه پژوهشی جدید در آلمان است. طبق این پژوهش همانطور که پیشبینی میشد، افراد پس از بهبودی، علائم افسردگی و اضطراب از خود نشان میدهند اما نکته جالبتوجه در معیاری است که ذیل هر دوی آنها با نام «احساس تنهایی» وجود دارد.
در مصاحبت با کسانی که این دوره را سپری کردهاند بسیاری از ترس تنهایی و اضطراب ناشی از آن صحبت میکنند. آیا این مورد هم مورد تحقیق قرار گرفته است؟
بله. البته محققان معتقدند میزان افسردگی و اضطراب در میان بهبودیافتگان بالاتر از جمعیت عادی نیست. اما «احساس تنهایی» در میان بعضی بهبودیافتگان حتی با وجود داشتن حمایت اجتماعی و عاطفی مناسب بالاتر از دیگر بهبودیافتگان یا جمعیت دارای افسردگی و اضطراب است. میتوان این مسئله را با تجربه مبارزه با بیماری و ادراک فرد از تهدید تبیین کرد. با توجه به بعضی از باورهای درهمشکسته فرد و دریافت میزان آسیبپذیری خود در مقابل بیماری و تجربه مبارزه با بیماری و همچنین دریافت ناتوانی اطرافیان و کادر درمان در کمکرسانی مؤثر و مطمئن آن، میتوان تا حدودی علت افزایش قابلملاحظه احساس تنهایی را در این افراد یافت. همچنین به دلیل میزان سرایت بالای این ویروس، افراد در زمان ابتلا نمیتوانند عزیزان خود را بهصورت فیزیکی در کنار خود داشته باشند که این خود القاکننده همین امر است که در این برهه فرد تنهاست. از سوی دیگر انزوای اجتماعی ناشی از قرنطینه و محدودشدن فعالیتهای خارج از منزل و همچنین ازبینرفتن اجتماعات و دورهمیهای دوستانه، خانوادگی و حتی فعالیتهای فرهنگی مانند شرکت در تئاتر،کنسرت و.... بیشک احساس تنهایی را در اکثر افراد ایجاد کرده و اگر ابتلا به بیماری را هم به آن اضافه کنیم شاید افزایش این احساس چندان هم دور از انتظار نباشد.
توصیه شما به کسانی که دچار چنین عوارضی شدهاند چیست؟
باید توجه کرد که انزوا و تنهایی، دو مؤلفه اصلی اختلالات اضطرابی و افسردگی است. هنگامی که فرد در چرخه معیوب افکار و احساسات و باورهای ناکارآمد و بیماریزا قرار بگیرد، نیازمند تلاش و صرف نیروی زیادی برای خارجشدن از آن است. پس بهتر و عاقلانهتر است که با دیدن اولین علائم از حضور و بروز هریک از نشانههای یادشده در خود یا عزیزانمان بهسرعت دنبال کمک گرفتن از افراد متخصص باشیم. ابتلا به هرگونه بیماری اعم از زیستشناختی و روانشناختی رنجآور و درماننکردن آن منجر به مزمن یا تبدیلشدن به بیماری سختتری خواهد شد. رنجهای روانی حاصل از این بیماری بر کسی پوشیده نیست. پژوهشهای فراوانی در تأیید و تبیین و ارائه راهکارهای درمانی در این زمینه صورت گرفته است. میتوان با استفاده از این راهکارها از هزینههای بیشتر این بیماری جلوگیری و دوران پساکرونا را بدون حضور نشانگان پساکرونا آغاز کرد.