کرونا مدرسهها را تعطیل و بر وضعیت روحی بچهها تأثیر گذاشت
زنگ اضطراب برای دانشآموزان
نیلوفر ذوالفقاری
چیزی تا اول مهر نمانده اما خبرها میگویند امسال هم، دستکم در ابتدای سال تحصیلی، قرار نیست درهای مدرسه به روی دانشآموزان باز شود و کرونا همچنان بچهها را خانهنشین کرده است. اگرچه کرونا شرایط پیشبینی نشده و سبک زندگی جدیدی را در حوزههای مختلف به همه ما تحمیل کرد اما برای بعضی گروهها چالشهای بیشتری ایجاد شد. دانشآموزان، معلمان و والدین بچههای مدرسهای با تغییر شیوه آموزش از حضوری به مجازی، با شرایط پیچیدهای مواجه شدند. تعطیلی مدرسهها بر روحیه و سلامت روان دانشآموزان تأثیرات مختلفی گذاشت که ویدا ساعی، روانشناس و رواندرمانگر بالینی درباره آنها توضیح میدهد.
کاهش مهارتهای اجتماعی
مهمترین شرایطی که کرونا برای دانشآموزان ایجاد کرد، نرفتن به مدرسه بود، شرایط جدیدی که تا مدتها و بلکه هنوز، برای بچهها و خانوادههایشان پیچیده و عجیب بهنظر میرسید. وقتی دانشآموز از ارتباط با گروه همسالان و معلمان محروم میشود، مجبور است در خانه بماند و در اجتماع قرار نگیرد، فرصت یادگیری مهارتهای اجتماعی را از دست میدهد و این شرایط قطعا در رشد شخصیت او تأثیرگذار خواهد بود. قطع ارتباط با فضای آموزشی، رشد اجتماعی بچهها را دچار اختلال میکند. این یکی از مهمترین آثار منفی مدرسه نرفتن دانشآموزان است.
کاهش مسئولیتپذیری
یکی دیگر از آثار منفی خانهنشینی دانشآموزان، کاهش حس مسئولیتپذیری در آنهاست. وقتی قرار است بچهها درس بخوانند، بخشی از مسئولیت درس خواندن و انجام تکالیف به گردن والدین میافتد و معلمان خصوصا در دوره ابتدایی، از والدین انتظار دارند کمبود آموزش را پوشش دهند. بعضی والدین در این مسیر افراط میکنند و با حمایت بیش از حد، به مسئولیتپذیری بچهها آسیب میزنند. بعضی والدین هم برعکس، همه مسئولیت را بهخود بچه واگذار میکنند و به این ترتیب قرار گرفتن در معرض فشار بیش از حد، نوع دیگری از آسیب روحی را برای بچهها ایجاد میکند. نگهداشتن حد تعادل در این شرایط اهمیت زیادی دارد.
ورود زودهنگام به فضای مجازی
برای دانشآموزان دوره ابتدایی شرایط میتواند پیچیدهتر هم باشد. بسیاری از خانوادهها تا پیش از ورود بچهها به مدرسه، شرایط را برای حضور او در فضاهای اجتماعی مجازی فراهم نمیکردند. روانشناسان هم معتقدند از زمانی که بچهها به بلوغ کافی میرسند، میتوان به آنها اجازه حضور در فضاهای مجازی داد. اما کرونا باعث شده بچهها برای درس خواندن، مجبور باشند وارد فضای مجازی شوند. شاید پیش از این خانوادهها مجوز استفاده بچهها از اینترنت را دیرتر صادر میکردند اما حالا ناگزیرند شرایط جدید را بپذیرند. حضور زودهنگام بچهها در فضای مجازی مشکلات مختلفی به همراه دارد. در قدم اول، این موضوع میتواند فشار اقتصادی تهیه ابزار مناسب را به خانواده و خود بچهها تحمیل کند.واقعیت این است که تغییر روش درس خواندن تا حدی باعث ایجاد افت تحصیلی در دانشآموزان شده است. بچهها در دوران کرونا، کمتر از قبل تکالیف منظمی را برعهده دارند و آموزش هم بهصورت مستقیم صورت نمیگیرد. نبود نظارت منسجم بر انجام تکالیف که قبلا توسط مدرسه انجام میشد، حالا کمرنگ شده است.
نقشهای جدید برای والدین
در خانه درس خواندن برای بعضی دانشآموزان، به ایجاد آسیب در روابط آنها با والدینشان منجر شده است. معلمان و کادر آموزشی که امکان نظارت مستقیم بر روند آموزش و انجام تکالیف بچهها را ندارند، از والدین برای این کار کمک میگیرند. در این شرایط نقش جدیدی برای والدین تعریف میشود و حالا دیگر بچهها به چشم آموزگار به والدین نگاه میکنند. این مسئولیت جدید برای والدین، باعث میشود روابط فرزندان و والدین دچار آسیب شود. البته که این موضوع بهخصوص برای والدینی که بیش از یک دانشآموز در خانه دارند، فشار روانی بیاندازهای به همراه دارد. تغییر شرایط آموزش، سطح دانش بچهها را به مرور زمان پایین آورده است. بسیاری از آنها کمتر درس میخوانند و برای بعضی هم، فرصت تقلب و سوءاستفاده وجود دارد. در این شرایط گروه دیگری از دانشآموزان که اهل تقلب نیستند، با نمرات ناعادلانه مواجه میشوند. دانشآموزان سال آخر دبیرستان که در آستانه آزمون کنکور هستند، از این شرایط آسیب بیشتری میبینند. چرا که نهتنها با کاهش دانش و یادگیری مواجه هستند، بلکه ناچارند استرس بالای کنکور را هم بپذیرند. متأسفانه خبرها از ترک تحصیل قابل توجه دانشآموزان در مدت کرونا میگویند و این زنگ خطری برای سالهای آینده جامعه است.
بچههای قانونگریز
یکی از تأثیرات منفی خانهنشینی بچهها، قانونگریز شدن آنهاست. در مدرسه یاد میگیرند که باید سر ساعت مشخصی در مدرسه حاضر شوند، زمانهای مشخصی را درس بخوانند و قوانین مدرسه را رعایت کنند. اما وقتی مدرسه تعطیل است، بچهها الزامی برای رعایت قوانین ساده مثل داشتن پوشش مناسب یا مناسبات رفتاری با بقیه را احساس نمیکنند و این ممکن است آنها را به طرف قانونگریزی هدایت کند. نظم زندگی بچهها در این شرایط به هم میریزد، ساعت خواب و بیداری عوض میشود و این میتواند حتی بر رشد جسمی آنها تأثیر منفی بگذارد. این موضوع بهخصوص در کودکان دوران ابتدایی که در سن حساستری هستند، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
تحصیل در خانه اما با قانون
برای جلوگیری از کاهش مهارتهای اجتماعی بچهها موقع تعطیلی مدارس، راهکارهای محدودی وجود دارد. وقتی ارتباط بچهها با هم محدود شده، والدین میتوانند از کتابهایی که مهارتهای ساده اجتماعی را به بچههای دوران ابتدایی یاد میدهند، کمک بگیرند. اما آسیبهای دیگری مانند قانونگریزی و مسئولیتگریزی بچهها، تا حد زیادی به کمک والدین قابل اجتناب است. پدر و مادرها باید نظم مشخصی در خانه ایجاد کنند و با برنامهریزی دقیق، بچهها را هم به چیدن برنامه منظم برای سبک زندگی تازه ملزم کنند. برنامهای که با توافق والدین و بچهها چیده شده، باید به شکل یک قانون در خانه اجرا شود، ساعت خواب و بیداری، درس خواندن و تفریح باید دقیق مشخص شود و اجرای این قوانین در خانه باید به شکل جدی موردتوجه قرار بگیرد.قاطعیت والدین در این مورد اهمیت زیادی دارد و کمک میکند بچهها به مسئولیتپذیری عادت کنند. قاطعیت بهمعنای پرخاشگری نیست، بلکه معنای آن ایستادگی بر تصمیم است. بهتر است در این دوران، والدین مسئولیتهایی متناسب با سن را، به بچهها واگذار کنند. مثلا میتوانند آنها را مسئول آبیاری یک گلدان خاص یا کمک در بعضی کارهای خانه کنند تا آنها مسئولیتپذیری را تمرین کنند. انجام وظایف و عدمانجام آنها، باید با سیستم تشویق و مجازات صحیح همراه باشد تا بچهها آن را جدی بگیرند.
نقشها جابهجا نشود
والدین باید حواسشان باشد که همه مسئولیت آموزش و تدریس را خودشان برعهده نگیرند و در واقع به جای معلم ننشینند. این موضوع برای حفظ کیفیت رابطه والدین و دانشآموزان ضروری است. بهتر است پدر و مادر مسئولیت پیگیری انجام تکالیف را بین خودشان تقسیم کنند و هر دو در این کار سهم داشته باشند. معلمان هم نباید والدین را مسئول انجام تکالیف بچهها بدانند و باید خود دانشآموزان را مخاطب قرار دهند تا آنها مسئولیت کار خود را قبول کنند. ارتباط معلمان و والدین باید در حد ضرور باقی بماند و اصل مسئولیت، برعهده خود دانشآموزان باشد. اینجاست که نقش معلمان پررنگتر میشود. آنها میتوانند تا حد زیادی از آسیبهای روانی تعطیلی مدرسه جلوگیری کنند. مثلا میتوانند با تشویق بچهها به تحقیق، جای خالی فرایندهای پژوهشی را پر و از بیدانشی بچهها پیشگیری کنند. بهکار گرفتن شیوههای خلاقانه برای واگذار کردن مسئولیتهای ساده، تشویق به مطالعه و تحقیق و انجام تکالیف متنوع میتواند از افت تحصیلی بچهها و ناکارآمدی آنها جلوگیری کند.