خاموشی آخرین فانوس دریایی
مهدیا گلمحمدی
توماس دالیسون 332روز از 364روز سال را تنهاست. کارش اما درست در تقابل با این تنهایی طولانی است. کار او این است که به آدمهایی که در توفان دریا گیر افتادهاند ثابت کند آنها تنها نیستند. توماس نگهبان فانوس دریایی است. نگهبان آخرین فانوس دریایی که تا چند روز دیگر نورش در ساحل فرانسه برای همیشه خاموش خواهد شد. فانوس دریایی کوردوبا (Cordouan) قدمتش به سال 1611میلادی بازمیگردد و بنابراین حدود 410سال در تاریکی بیکران اقیانوس نور پاشیده تا دریاروندگانی که برخیشان سفری بیبازگشت داشتهاند کورسوی امیدی در دوردست داشته باشند. با وجود دستگاههای جیپیاس و مسیریابهای ماهوارهایی، فانوسها کارایی خود را از دست دادهاند و این ستارههای افق دریاها یکییکی در حال خاموشیاند. توماس میگوید: «بار نخست که پا به فانوس دریایی کوردوبا گذاشتم 137پله این فانوس را تا انتها طی کرده و در ارتفاع 67متری زلزلهای خفیف را حس کردم. در واقع زلزله نبود فانوس هر چند هفته یکبار بهخود میلرزد و این شباهت عجیبی به تنلرزههای من حین حملههای پنیک عصبی داشت. به خانه رفتم و تمام کتابهایم را به فانوس منتقل کردم. حالا فانوس، خانه من بود و ما با هم روبهروی بیکرانگی اقیانوس بهخود میلرزیدیم. نگهبانهای فانوس همگی یک ویژگی دارند و آنهم انزواطلبی مفرط است.
با این تفاوت که در عین تنهایی تو چاره گمگشتگی انسانهای دیگر میشوی.»
جدای از تجربههای توماس، تاریخچه فانوسهای دریایی هم در جای خود خواندنی است. نخستین فانوس دریایی را مصریها ساختند. این فانوس دریایی که فرح اسکندریه نام داشت در قرن سوم پیش از میلاد ساخته شد. این فانوس دریایی با آتش کار میکرد. در ایران قدیم هم از گذشتههای دور ایرانیان در سواحل خلیجفارس و دریای عمان ساختمانهایی بلند میساختند و بر فراز آنها آتش میافروختند. این ساختمانها خَشاب نام داشتند. خَشاب نقاط کمعمق آب را مشخص میکرد و وظیفه خبررسانی را برعهده داشت. شرح مکتوب خَشاب در سفرنامه نئارک (نئارخوس) دریاسالار اسکندر مقدونی، سفرنامه ناصرخسرو نوشتههای مسعودی -تاریخنگار ایرانی- و ادریسی آورده شده است.
فانوسهای دریایی در ادبیات سمبلیک هم نماد مسیر درست و ساحل آرامش برای شخصیتهایی هستند که احساس گمگشتگی دارند.