هر سال موقع برگزاری جشنواره فیلم فجر که میرسد، عاشقان سینما چشمانتظار میمانند که ببینند اینبار ذهن خلاق و هنرمند کدام فیلمنامهنویس، توانسته داستانی بنویسد که در بین همه آثار جشنواره، توجه داوران را بهخود جلب کند. در این گزارش 10فیلمی را برایتان فهرست کردهایم که فیلمنامههای آنها در 10سال اخیر، سیمرغ را بر شانه فیلمنامهنویسشان نشانده است.
زالاوا / ارسلان امیری،آیدا پناهنده و تهمینه بهرام
«زالاوا» فیلمی به کارگردانی ارسلان امیری است. فیلمنامه این فیلم را ارسلان امیری، آیدا پناهنده و تهمینه بهرام با همکاری یکدیگر نوشتهاند. فیلم محصول سال1399 است و داستان آن در دهه1350 خورشیدی روی میدهد. ماجرا درباره واقعهای است که مردمان چند نسل قبل تجربهاش کردهاند. ظهور یک موجود ناشناخته در روستا موجب وحشت اهالی میشود و مأموران پاسگاه را برای برقراری امنیت و حل پرونده به میدان میآورد اما تجربه ثابت کرده که با دستبند و اسلحه نمیشود اجنه را دستگیر کرد! فیلمنامه درامی قدرتمند پیرامون تقابل عقلانیت و خرافات است.
خورشید / نیما جاویدی و مجید مجیدی
«خورشید» آخرین ساخته بلند سینمایی مجید مجیدی، کارگردان پرآوازه سینمای ایران است. در داستان این فیلم، علی که خواهرش را از دست داده، پدرش گریخته و مادرش در تیمارستان است، به همراه تعدادی دیگر از کودکان و نوجوانان در یک انبار لاستیکهای ضایعاتی کار میکند. رئیس یک باند پخش موادمخدر (علی نصیریان) از او میخواهد برای یافتن یک گنج یا زیرخاکی، در مدرسه کودکان کار ثبتنام کرده و از طریق زیرزمین آن مدرسه به محل دفن گنج برسد. علی در مدرسه کودکان کار به نام خورشید، با معلمی (جواد عزتی) مواجه میشود که خیلی هوای آنها را دارد و در کنار 3نفر دیگر از دوستانش، جستوجوی گنج را در شرایط بسیار دشوار و طاقتفرسا شروع میکند.
قصر شیرین/ محسن قرایی و محمد داوودی
«قصر شیرین» داستان جلال مرادی، مردی 42ساله است که در تصادفی، باعث مرگ خانوادهای میشود اما تصادف در دادگاه غیرعمد شناخته میشود. او پس از گذراندن دوران زندان، همسر و فرزندانش را ترک کرده و به شهری دیگر میرود اما پس از 2سال به شهرش بازمیگردد. حالا جلال مردی عبوس، قلدر و نامرتب است که تنها به فکر رسیدن به کارهای خودش است. همسر سابقش در بخش مراقبتهای ویژه بستری است و چندان امیدی به وی نیست اما جلال حتی برای دیدن او نیز نمیرود. او ناچار میشود در جاده با کودکانش که مدتها آنها را رها کرده همراه شود و این همراهی بیننده را بیشتر با شخصیت اصلی فیلمنامه آشنا میکند.
مغزهای کوچک زنگزده / هومن سیدی
«مغزهای کوچک زنگ زده» داستان خانوادهای است در یکی از فقیرترین محلههای شهر، که در کار تولید و فروش موادمخدر هستند. قصه ما درباره شاهین، پسر وسط خانواده است که آرزوهای خودش را دارد و تمام تلاشاش را میکند تا در امپراتوری برادرش در این منطقه بیقانون، جایگاه باارزشی پیدا کند تا اینکه فیلمی از خواهر خانواده بین پسرها دستبهدست میشود؛ فیلمی که غیرت پسرها را به جوش میآورد و جنگی ناخواسته را آغاز میکنند. این فیلم فقط یک فیلم اجتماعی درباره رنج طبقه محروم جامعه نیست، بلکه طبقه محروم تنها بستری هستند برای روایت قصه شخصیتهای چندبعدی و پرداختشده فیلم.
کامیون/ کامبوزیا پرتوی
«کامیون» آخرین ساخته مرحوم کامبوزیا پرتوی است که بعد از سالها وقفه بین فعالیتهایش اکران شد. پرتوی با 4سیمرغ، رکوردار فیلمنامهنویسی است که بیشترین جایزه را از جشنواره فجر دریافت کرده است. در خلاصه داستان کوتاهی که از ماجرای فیلم کامیون منتشر شده آمده: یک راننده کامیون ایرانی (با بازی سعید آقاخانی)، خانوادهای ایزدی از اهالی کردستان عراق را برای یافتن پدر خانواده به تهران میآورد ولی اتفاقی با خودروی زنی که نقش او را نیکی کریمی بازی میکند، تصادف میکند و این شروع ماجراهای فیلم است.
ابد و یک روز / سعید روستایی
«ابد و یک روز» یکی از فیلمهای موفق سالهای اخیر سینمای ایران است که توانست جوایز متعددی، از جمله سیمرغ بهترین فیلمنامه جشنواره فجر را از آن خود کند. فیلم داستان دختری به نام سمیه (با بازی پریناز ایزدیار)، دختر جوانی است که قرار است بهزودی به عقد مردی افغان درآید اما سمیه برای انجام این ازدواج مردد است؛ چراکه وضعیت خانهای که در آن زندگی میکند و اعضای خانوادهاش، تا حدود زیادی به او وابسته است. او مادر پیر و ازکارافتادهای دارد و البته برادران و خواهرانی که همواره در حال نزاع با یکدیگر هستند و انگار تنها شخصیت قابلاتکا و مسئولیتپذیر خانه، سمیه است.
دوران عاشقی/ رؤیا محقق
فیلم ماجرای زندگی یک زن وکیل به نام بیتا (لیلا حاتمی) است که در کار خود تبحر دارد و بیشتر پروندههای مربوط به طلاق را قبول میکند. همسر او حمید (شهاب حسینی) در یک شرکت بزرگ کار میکند و به واسطه شغلش با میترا (مینا وحید) که به تازگی از خارج آمده آشنا میشود و با او عقد میکند. میترا باردار شده، اما حمید این مسئله را نمیپذیرد و معتقد است که مدتهاست توانایی بچهدار شدن ندارد. دایی میترا که از اعتبار و قدرت زیادی برخوردار است از جریان مطلع شده و حمید را تهدید میکند و برای تحتفشار قرار دادن او، میترا را به بیتا معرفی میکند تا وکالت او را بر عهده بگیرد.
آذر، شهدخت، پرویز و دیگران / بهروز افخمی
فیلمنامه «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» را بهروز افخمی براساس رمانی از مرجان شیرمحمدی نوشته است. در خلاصه داستان این فیلم آمده: همسر خانهدار یک بازیگر مشهور سینما در آخرین فیلم او با وی همبازی میشود و آنچنان موردتوجه منتقدان قرار میگیرد که منجر به حسادت او میشود. روابط صمیمانه آنها تیره شده، زن قهر میکند و به باغچه خانوادگیشان در دماوند میرود. با بازگشت دختر این زوج به ایران، روابط آنها دستخوش تحولاتی میشود. فیلم روایت تحول مناسبات و روابط اعضای خانواده، بعد از تغییر وضعیت و پیشرفت مادر خانواده است که حالا از موقعیت قبلی خود فاصله گرفته است.
قاعده تصادف / بهنام بهزادی
فیلم «قاعده تصادف» به اعتقاد بسیاری از منتقدان، ادای دینی نسبت به هنر تئاتر است. گروهی تئاتری متشکل از چند پسر و دختر، آخرین تمرینات خود را انجام میدهند تا برای اجرا آماده باشند؛ اجرایی که قرار است خارج از کشور انجام شود اما وقتی پدر یکی از اعضای گروه به نام شهرزاد، به هر شکل نمیخواهد اجازه بدهد که دخترش همراه گروه به خارج برود، همه برنامهها به هم میریزد. فیلم به صراحت نشان میدهد که برخلاف تصوری که برخی والدین سنتی به این گروههای دوستی دارند، آنها عدهای جوان هستند که بهخاطر یک کار مشترک گرد هم آمدهاند و این باعث بهوجود آمدن دوستی عمیقی شده که همان هم در آخر باعث میشود برای شهرزاد و شجاعتی که به خرج داده، فداکاری کنند.
ضدگلوله / مصطفی کیایی
«ضدگلوله» در زمان اکران بسیاری از منتقدان و بینندگان را به یاد حال و هوای فیلم خاطرهانگیز «لیلی با من است» انداخت. مصطفی کیایی در فیلمنامه این فیلم، بیننده را به اواسط دهه60 و اوج دوران جنگ تحمیلی میبرد؛ جایی که سلیم، مردی حدود 50ساله در تهران مشغول قاچاق نوارهای لسآنجلسی و فیلمهای ویدئویی است. او در اثر یک اتفاق متوجه میشود که توموری در سر دارد و تا 2ماه دیگر بیشتر زنده نخواهد ماند. راه سلیم به جبهه میافتد اما او با توجه به حرفه غیرقانونی، لباسهای نامتعارف و حتی منش کلامی لمپنی، پس از بازگشت از جبهه هم همچنان به لحاظ ظاهری دچار تحول محسوسی نشده، اما به لحاظ درونی، تجربه حضور هر چند ناخواسته یا بیفایدهاش در جبهه او را به آدم دیگری تبدیل کرده است.
پنج شنبه 18 شهریور 1400
کد مطلب :
140007
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/pYvBr
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved