• یکشنبه 23 شهریور 1404
  • الأحَد 21 ربیع الاول 1447
  • 2025 Sep 14
دو شنبه 15 شهریور 1400
کد مطلب : 139743
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/0RkLv
+
-

تنهای تنهای تنها

تراکتور با زنوزی به بن‌بست رسید، اتفاقی که قابل پیش‌بینی بود

«باد می‌خوابد، توفان می‌خوابد اما پرچم تراکتور هرگز از حرکت بازنمی‌ماند». این شعار در همه این سال‌ها مهم‌ترین نماد باشگاه تراکتور بوده است. باشگاهی که روی شانه‌های هواداران‌اش به سطح اول فوتبال ایران برگشت و از همان نخستین روزهای بازگشت، به یکی از سمبل‌های جذابیت در لیگ برتر تبدیل شد. با این حال مسیری که تراکتوری‌ها در آن قرار گرفتند، رنگ و بویی از خوشبختی نداشت. هواداران باشگاه زمانی با برگزاری تجمع، خواهان تبدیل شدن تیم نظامی‌شان به یک تیم خصوصی بودند و حالا همان هوادارها از مالکان خصوصی خواسته‌اند تا هر چه زودتر قید تیم‌داری را بزنند. روش زنوزی برای کنترل تراکتور از راه «دور»، ریخت و پاش‌های غیرمعمول برای یک تیم فوتبال و البته اخراج مداوم سرمربی‌ها، تنها یک جام حذفی برای این تیم به ارمغان آورده، اتفاقی که حتی قبل از این خصوصی‌سازی پرماجرا و پرحاشیه هم برای باشگاه رخ داده بود.
خصوصی‌شدن نه‌تنها تراکتور را به یک باشگاه مدرن و حرفه‌ای تبدیل نکرد، بلکه آنها را با بیشترین سرعت ممکن به طرف پرتگاه برد. مالکان باشگاه با توجیه خصوصی بودن، در همه این سال‌ها از پاسخ دادن به مسائل باشگاه طفره رفته‌اند و حالا با یک تراز مالی فاجعه‌بار از تیم جدا شده‌اند. طبیعتا اگر قرار به واگذاری باشد، آنها باید تراکتور را بدون بدهی تحویل بدهند اما گفته می‌شود این باشگاه بیشتر از 400 میلیارد تومان بدهی دارد. حالا معلوم می‌شود ارقام سنگین و باورنکردنی قرارداد چند بازیکن در این باشگاه، تمام و کمال پرداخت نشده و از حالا به بعد این ستاره‌ها برای دریافت طلب‌شان با خود باشگاه روبه‌رو خواهند بود. حالا حتی کمتر از 10 روز به مسابقه حساس با النصر باقی مانده اما مالکان باشگاه حتی تا زمان برگزاری این نبرد هم صبر نکرده‌اند تا ثابت کنند که فوتبال، هرگز یک اولویت جدی برای‌شان نبوده است. آنها از مطرح‌شدن نام‌شان در حوالی باشگاه، اعتبار و شهرت قابل توجهی گرفتند اما هیچ‌وقت به قول‌های بزرگ‌شان در مورد این برند ارزشمند، عمل نکردند. باشگاهی که قرار بود وارد دورانی تازه شود و دروازه‌های جدیدی را فتح کند، حالا بین مرگ و زندگی معلق شده و به حالتی نیمه جان درآمده است. معلق شدن تمامی فعالیت‌های باشگاه آن هم در آستانه برخورد با حریف عربستانی، یک تجربه مرگبار برای تبریزی‌ها خواهد بود.
یک بار برای همیشه، باید بپذیریم که فوتبال ایران در شرایط فعلی اصلا آماده «خصوصی‌سازی» نیست. تراکتور یک درس عبرت دیگر برای همه آنها‌یی است که تصور می‌کنند مشکلات پرشمار استقلال و پرسپولیس هم با خصوصی‌سازی حل خواهد شد. حقیقت آن است که تا خود فوتبال مهیای فعالیت خصوصی باشگاه‌ها نباشد، این اتفاق فقط یک تجربه زهرآلود خواهد بود. اگر راه و روشی برای درآمدزایی باشگاه‌ها در فوتبال ایران وجود داشت، طبیعتا افراد ثروتمند مثل همه جای دنیا علاقه‌مند می‌شدند تا در فوتبال کار کنند و مالکیت باشگاه‌ها را در دست بگیرند. باشگاه‌داری همه جای دنیا یک فعالیت اقتصادی با سود کلان است که روی چرتکه، نتیجه می‌دهد و افراد را حتی به ثروت بزرگ‌تری می‌رساند چرا که در فوتبال روز دنیا، تیم‌ها از روش‌هایی مثل فروش اسپانسرینگ پیراهن، بلیت فروشی، حق تصویر بازیکن‌ها، حق برند و از همه مهم‌تر حق پخش تلویزیونی به درآمدهایی کلان دست پیدا می‌کنند. در فوتبال ایران اما خبری از این مزایا نیست و درآمد بسیاری از باشگاه‌های وطنی، عددی است که حتی با قیمت خرید یک ستاره در بازار امروز همخوانی ندارد. نتیجه این جیب‌ خالی و در عین حال پز عالی، از دست رفتن سرمایه‌ها و آب رفتن سال به سال هزینه‌ها خواهد بود. در نتیجه هیچ‌کس با انگیزه مطلقا «اقتصادی» وارد چرخه مالکیت تیم‌های فوتبال در ایران نخواهد شد. مرور رزومه افرادی که در این سال‌ها اقدام به مالکیت خصوصی باشگاه‌های فوتبال در ایران کرده‌اند هم به روشنی نشان می‌دهد که آنها به‌دنبال چیزهای دیگری بوده‌اند. شاید این حوزه تا مدتی به آنها اعتبار و مشروعیت بخشیده و حتی شهرت و محبوبیت را برای‌شان رقم زده اما تجربه نشان می‌دهد که هرگز پایان خوشی در فوتبال در انتظار این افراد نیست. همان هوادارانی هم که یک روز برای‌شان هورا می‌کشند و شعار سر می‌دهند هم درنهایت با انزجار از همین افراد صحبت خواهند کرد.
تراکتور، حالا سخت‌ترین روزهای ممکن را تجربه خواهد کرد. روزهایی که در آن، هیچ‌کس این تیم را تحویل نمی‌گیرد و مسئولیت‌اش را نمی‌پذیرد. این اواخر، زمزمه‌های انتقال امتیاز تیم هم شکل گرفته اما این چیزی نیست که هواداران باشگاه بعد از همه این سال‌ها انتظارش را داشته باشند. تراکتور با هوادارهای پرشور، استادیوم پر و شعارهای فراموش‌نشدنی دوستداران‌اش، در یک دهه اخیر همیشه بخشی از جذابیت‌های لیگ برتر بوده است. جذابیتی که البته حالا ظاهرا برای این تیم به یک دردسر بزرگ تبدیل شده است. تیمی که در متن وعده‌های مالک سابق‌اش، قرار بود همه دنیا را فتح کند، همه ستاره‌ها را به خدمت بگیرد و در بزرگ‌ترین استادیوم ایران به‌صورت اختصاصی به میدان برود اما حالا حتی توان پرداخت بدهی‌‌های سنگین و کمرشکن‌اش را هم ندارد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید