انتخاب ناگزیر انفجار اطلاعات
چندوچونهای ارائه آثار هنری در زمانه سلطنت کرونا
صابر محمدی ـ روزنامهنگار
ارائه مجازی و اینترنتی آثار و تولیدات هنری، امری نیست که همزمان با شیوع گسترده ویروس کرونا پا گرفته باشد. این شکل از ارائه، سابقهای دستکم 2 دههای دارد. مشخصاً از پاگذاشتن ایرانیان به جهان بلاگفا میشود چنین تاریخچهای را پی گرفت. وبلاگها که آمدند، مفهوم ناشر/مؤلف/تولیدکننده هم شکل گرفت. آن روزها، از شکلگیری فضاهای شخصی مثل وبلاگها و بعدها از شکلگیری صفحات شخصی در شبکههای اجتماعی، بهعنوان نخستین بروز و ظهورهای کناررفتن فیلتر نظارت و مجوز یاد میشد و میگفتند حالا شاعران، قصهنویسها، اهالی موسیقی و دیگر فعالان هنری، میتوانند انتخاب کنند که تولیداتشان از مجرای رسمی و دولتی عرضه شود یا از مسیرهای شخصی و بدون نظارتی چون وبلاگ، فیسبوک، اینستاگرام و.... چنین امکانی برای انتخاب، بهعنوانی امکانی مطلوب و دمکراتیک فرض میشد؛ موهبتی از عصر جدید رسانه با آن اصطلاح نخنمای «انفجار اطلاعات»اش. از دردسرهای قانونی انتخاب مسیرهای شخصی برای ارائه آثار که بگذریم، باید بگوییم چنین امکان مخاطرهآمیزی مدتهاست بهعنوان طرحی نو و بهعنوان موهبت مطرح نیست. علیالسویه است که ما میتوانیم آثار هنریمان را در صفحات شخصیمان منتشر کنیم و کمتر کسی است بابت چنین موهبتی، از اربابان عصر جدید رسانه تشکر کند. چنین چرخشی، صرفاً محصول دردسرهای قانونی مبتنی بر ممیزی نیست؛ آنچه گاه تولیدکنندگان آثار را از انتخاب مسیرهای شخصی برای عرضه میترساند، تسهیلاتی بود که با اتخاذ این روش بهصورت بالقوه در اختیار ناقضان حقوق معنوی و مادی آثار قرار میگرفت. این هراس، مختص آن شیوه از عرضه آثار هم نیست البته؛ همین حالا هم مثلا مسئولان سینمایی دربهدر دنبال فیلمسازانی میگردند که راضی شوند فیلمهایشان را در فصل اکران آنلاین به نمایش درآورند. آنها از همان سارقانی میترسند که همواره انتخاب ارائه آثار از مسیرهای مرتبط با فضای وب را تهدید میکنند.
حالا با شکل جدیدی از ارائه آثار هنری در فضاهای مجازی مواجه هستیم. اینکه مینویسم «جدید»، نه از این روست که صرفا پلتفرمهای ارائه تغییر کردهاند، بلکه هم از این روست که دیگر چندان «انتخاب»ی مطرح نیست. موهبت انتخاب، جای خود را به جبر ارائه داده است. حالا آهنگساز میداند نمیتواند چندان به فروش آلبومش دل ببندد. نویسنده و شاعر میداند انتشار کتابش در این زمانه میتواند او را با چه تجربهای از شکست مواجه کند. او میداند حتی اگر تن به انتشار رسمی آثارش از مسیرهای سنتی بدهد، باید برای ارائه اثرش، باز هم متوسل به مجاز شود و فیالمثل برای تبلیغ کتابش چندین و چند جلسه رونمایی و جشن امضای آنلاین و نیز چند لایو اینستاگرامی در نقد و بررسی برپا کند. خوانندهها میدانند که انتشار آلبوم در چنین وضعی به لحاظ اقتصادی چقدر مخاطرهآمیز است. آنها حتی پیش از شیوع گسترده ویروس کرونا و تعطیلی کنسرتها هم میدانستند که انتشار آلبوم، مدتهاست به لحاظ اقتصادی مبتنی بر منطقهای بازار نیست و صرفا آلبوم منتشر میکردند تا براساس آن بتوانند کنسرت برگزار کنند. حالا نشستهاند گوشه خانههایشان و صرفا به انتشار تکآهنگها در صفحات شخصیشان در شبکههای اجتماعی دل خوش کردهاند. تجربه برگزاری کنسرتهای آنلاین نیز تجربهای شکستخورده نشان داده است و از همینروست که اغلبشان به تدریس مجازی روی آوردهاند.
با این حال، شیوع ویروس کرونا، که شکل ارائه آثار را با تحول روبهرو کرده و تقریبا همه توان عرضه را به زمین شبکههای اجتماعی و وبسایتها و پلتفرمهای نوظهور و ویاودیها کشانده، توجهها نسبت به قابلیتهای نامکشوف و نیازموده این شیوه از ارائه را نیز جلب کرده و آن را از بالقوهای مهجور به بالفعلی از سر جبر تغییر وضع داده است. آمارها خبر از رونق نسبی فروش اینترنتی کتابها و نیز توجه به نسخههای الکترونیک آثار مکتوب میدهند و البته که میدانیم این رونق را نباید بهحساب «افزایش» بگذاریم؛ این، دخلی است که از بابت کسادی بازار مغازه همسایه حاصل آمده است. رونق فروش اینترنتی و نیز مطالعه آنلاین، بهصورت مستقل قابل مطالعه و توجه است اما نباید فراموش کنیم که مطلقا جبران مافات صنعت نشر ایران را نمیکند.
همین وضع، در رابطه با موسیقی نیز صدق میکند. هر چند هم آمار فروش اینترنتی معدود آلبومهای تولیدشده در 2سال اخیر و نیز شرکت مردم در کنسرتهای آنلاین، مطلقا چشمگیر نیست. با این حال، امکان ارائه آثار موسیقی در شبکههای اجتماعی، اهالی موسیقی را از مرگ قطعی نجات داده و همچنان در حال احتضار امیدوار نگاه داشته است.
بیشترین رونق را بین فعالیتهای مجازی هنری، شبکه نمایش خانگی تجربه کرده است. مهمترین تغییر در ساحت عرضه را هم همین شبکه نمایش خانگی است که تجربه کرده. تا همین 2سال پیش، آثار شبکه نمایش خانگی را میشد از سوپرمارکتها و مراکز فروش محصولات فرهنگی تهیه کرد، اما پلتفرمها، درست در زمانهای پا به عرصه گذاشتند که قرار بود در آیندهای نزدیک، مردم با بلای کرونا به آنها نیاز پیدا کنند. آمارها از رونق چشمگیر برخی سامانههای فروش و تماشای آثار تصویری شبکه نمایش خانگی خبر میدهند. چند رکورد هم در این رابطه جابهجا شده تا به ما بگوید کرونا، بیآنکه بخواهد، چه تسهیلاتی ایجاد کرده در مسیر تحول در شکل ارائه آثار هنری.
پیروزی یا شکست ارائه آثار هنری در فضای مجازی، امری محتوم است. عجالتا چارهای جز دستیازیدن به این شیوه و انتخابی در کار نیست. اگر منجر به شکست باشد، از مرگ بهتر است و اگر منجر به پیروزی شود، توفیق اجباری است.