• شنبه 8 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 18 شوال 1445
  • 2024 Apr 27
شنبه 13 شهریور 1400
کد مطلب : 139489
+
-

هاشمیه متقیان در گفت‌وگو با همشهری:

فیلم پرتابم را می‌بینم گریه‌ام می‌گیرد

فیلم پرتابم را می‌بینم گریه‌ام می‌گیرد

لیلی خرسند- خبرنگار

  از وقتی از توکیو برگشته، سرش شلوغ است. یا به برنامه‌های تلویزیونی دعوت می‌شود یا اطرافش پر از آدم‌هایی است که برای تبریک آمده‌اند. هاشمیه متقیان در این سال‌هایی که در ورزش بوده، مدال کم نداشته است؛ 2مدال نقره جهان، طلا و نقره بازی‌های آسیایی، اما به قول خودش طلای پارالمپیک یک چیز دیگر است. انگار تا روی آن سکوی اول المپیک نروی، دیده نمی‌شوی.
تا دیروز کسی اسم هاشمیه متقیان را هم نشنیده بود، اما حالا خیلی‌ها آدرس خانه‌اش را هم بلد شده‌اند، از روزهایی می‌گویند که او خمیر ورز می‌داده و...
این طلا هاشمیه را زنده کرده و به همه نشان داده؛ قدرتش، استقامت و تلاشش را . هنوز هیجان دارد و این هیجان، خواب را هم از او گرفته است. این مصاحبه قرار بود بلندتر از این باشد، اما مهمان های هاشمیه این اجازه را ندادند. بهتر است فعلا دختر طلای پرتابگر نیزه، راحت باشد.

از آن لحظه‌ای بگو که اشک همه درآمد؛ رکورد زدی و یک خوشحالی بی‌نظیر داشتی.
نمی‌توانستم احساساتم را کنترل کنم. با همه توان نیزه را پرتاب کردم و گلویم خشک شده بود. آب خواستم. داشتم سر بطری را باز می‌کردم که دیدم رکورد زدم، نمی‌دانستم آب بخورم یا جیغ بکشم. حس خاصی بود. اینقدر جیغ زدم که گلویم بدتر شد. باور می‌کنید فیلم پرتابم را می‌بینم، گریه‌ام می‌گیرد. دائم می‌گویم قربانت بروم خدا.
شوکه شدی، فکر نمی‌کردی رکورد بزنی؟
دقیقا شوکه شدم. رکورددار جهان، پرتابگر آلمانی بود. قبل از مسابقات به مربی‌ام می‌گفتم، خیلی دوست دارم هم رکورد بزنم و هم مدال طلا بگیرم، ولی می‌دانستم سخت است. پرتابگر لتونی یک سال پیش در تمریناتش 27متر رکورد زده بود. به خودم می‌گفتم او هست و  نمی‌توانی طلا بگیری، ولی می‌دانستم مدال نقره یا برنز مال من است. سر مسابقه خیلی استرس داشتم. بعد از اینکه مطمئن شدم مدالم قطعی است، در پرتاب سوم گفتم آخرِ توانم را می‌گذارم، هرچه شد، شد. پرتاب کردم و یک دفعه رکورد زدم. در بازی‌های ریو با اختلاف 28سانتی‌متر، مدال برنز را از دست داده بودم. این مدال برایم خیلی با ارزش بود. باورتان نمی‌شود وقتی که طلای المپیک را با رکوردزنی به‌دست بیاوری، چه حسی بِهت دست می‌دهد.
هنوز هم هیجان داری؟
اصلا خواب ندارم. همه‌اش به آن لحظه فکر می‌کنم. نمی‌دانید چه حال و هوایی دارم. من مدال طلا و نقره کم ندارم، ولی این مدال خیلی لذتبخش بود. طلای المپیک یک چیز دیگر است. خانواده‌ام هم مثل خودم ذوق دارند. داداشم بین آشپزخانه و حال راه می‌رود و هی می‌گوید مگر تو نگفتی لتونی طلا می‌گیرد، پس چی شد خودت طلا گرفتی.
لتونی چرا رکوردش پایین آمد؟
به قول بچه‌های کاروان، من یک جوری جیغ زدم و ورزشگاه را به هم ریختم که بقیه ترسیدند و نتوانستند کاری کنند. من همیشه در مسابقات پایین‌تر از رکورد خودم پرتاب می‌کردم، اما این نخستین بار بود که بالاتر از رکورد خودم پرتاب کردم. این نخستین مدال طلای المپیکی زنان در دوومیدانی بود.
با طلای المپیک، مدال‌هایت تکمیل شد قانع شدی؟
نه. من هنوز کار دارم. باید در پاریس با یک رکورد بهتر، طلا بگیرم یا حداقل طلایم را تکرار کنم. مسابقات جهانی و بازی‌های آسیایی در پیش است. استراحت نداریم، باید هرچه زودتر برای آن مسابقات آماده شوم.

این خبر را به اشتراک بگذارید