تولید میلهای باستانی از حوالی میدان قزوین تا قلب اروپا
برسد بهدست پهلوانهای ایرانی
حمیدرضا رسولی
انبوه کندههای درخت و تکاپوی دوبرادر دهه هفتادی برای بدلکردن آنها به یکی از مهمترین ابزارهای سنتیترین ورزش ایرانزمین تصویر غریبی است. ادارهکردن کارگاه تولید میلهای باستانی توسط دو جوان نسل امروزی در عصری که ورزش باستانی بهعنوان کهنترین ورزش ایران رو به فراموشی رفته مثل میلگرفتن و کبادهزدن بچههای نسل جدید در گود زورخانه عجیب است. ایمان و امین هشت و چهار، دوبرادر دوقلویی که از کودکی در رکاب پدربزرگ الفبای تولید میلهای باستانی را آموختند، این روزها چراغ یکی از معدود کارگاههای تولید میلهای باستانی را در حوالی خیابان قزوین روشن نگه داشتهاند و میخواهند جای بزرگان حرفهای را که برای اهالی قدیم تهران تقدس داشته، پر کنند. در روزگاری که بسیاری از خراطها به دیگر شاخههای این شغل پناه بردهاند و گود زورخانهها مثل چنددهه قبل شلوغ نیست و صدای مرشدها بهسختی شنیده میشود این دوبرادر دهه هفتادی هنوز در برابر موج تغییرات مقاومت میکنند.
میراث پدربزرگ
قدیمیهای این شغل هنوز خاطرات همنشینی با حاجحسن پینهبند در کارگاه قدیمی و خاکگرفته حوالی میدان قزوین را از یاد نبردهاند. او یکی از نخستین کسانی بود که شیوه سنتی ساخت میلهای باستانی را از بروجرد به خیابان قزوین تهران آورد و در راسته میلسازها جاگیر شد.حالا دوسال است که حاج حسن پینهبند به دیار باقی رفته و چراغ کارگاه قدیمیاش سوسو میزند. نوههای او چند صدمتر آن طرفتر و جایی که تا چنددهه قبل در قرق خراطها بود کارگاه جمع و جوری راه انداختند و با ساخت انواع میلهای باستانی، دستکم نام پدربزرگ را زنده نگه داشتهاند. دو برادر دهه هفتادی که به لحاظ ظاهری ربطی به یکی از سنتیترین شغلهای این سرزمین ندارند به شکل عجیبی به شیوه زندگی و میراث پدربزرگ که ساخت میلهای باستانی باشد، وفادار ماندهاند. امین هشت و چهار که فقط 5دقیقه از برادرش بزرگتر است میگوید از آن کارگاه قدیمی پدربزرگ که بیش از 60سال قدمت داشت و یکی از نخستین کارگاههای تولیدکننده میلهای باستانی در تهران بود جز مشتی خاطره چیزی باقی نمانده اما از راهاندازی یک کارگاه جدید و ادامهدادن این شغل راضی است؛ «طبق اسنادی که از روزگار قدیم به یادگار مانده پدربزرگ ما جزو 312خراطی بود که در تهران جواز کسب خراطی داشت. در آن سالها لرستان، بهخصوص بروجرد، مهد خراطها و میلسازها بود و بیشتر میلسازهای معروف تهران به این خطه تعلق داشتند. پدربزرگ ما بیش از 60سال در نزدیکی میدان قزوین و نرسیده به پل امیربهادر کارگاه تولید میلهای باستانی داشت و ما هم در رکاب او، فوتوفن این حرفه را یاد گرفتیم. از دوسال قبل و بعد از فوت پدربزرگ هم این کارگاه را راه انداختیم.»
از خیابان قزوین تا اروپا
از انبوه کارگاههای تولید میلهای باستانی که در روزگار قدیم خیابان قزوین جلال و شکوهی داشتند به تعداد انگشتان یک دست هم باقی نمانده اما میلهای ایرانی و دستساز برادران هشت و چهار به خیلی از نقاط دنیا میرود. ایمان هشت و چهار، ایرانیهای فرنگنشین را از مشتریان مخصوص این کارگاه میداند؛ «این مشتریها معمولا میلهای دستسازی که روی آنها حکاکی شده را سفارش میدهند. میلهای خراطیشده ما تاکنون به کشورهایی مثل استرالیا،آلمان و سوئد راه پیدا کردهاند و گاهی اوقات هم گردشگران خارجی با میلهای ما عکس یادگاری میگیرند و میروند. روی این میلها یا مولا علی(ع)، یا علی(ع) مدد و یا حیدر کرار حک میشود و بهخاطر کار دستی که روی آنها انجام میشود قیمتشان چند برابر است. ساخت یک جفت میل باستانی حکاکی شده 6روز زمان میبرد و هر دو جفت 12روز وقت میگیرد.»
روزگار سپریشده خراطها
فعالیت زورخانههای کهنی مثل زورخانه باشگاههای پولاد، دخانیات و نیرو یزدان که همه آنها در حوالی میدان قزوین بودند و بیش از ۷۰سال قدمت داشتند، باعث شد شاخهای از صنف خراطی، یعنی تولید میلهای باستانی در این محدوده سروشکل بگیرد. آنطور که در منابع مکتوب آمده، راسته خراطها در خیابان قزوین و خیابان قلمستان بیش از نیمقرن سابقه داشتند اما چراغ بیشتر کارگاههای تولیدی یکی پس از دیگر خاموش شد و این روزها اثر چندانی از آنها باقی نمانده است. کاسبی خراطها با تعطیلی زورخانهها رو به کسادی رفت و به همین دلیل بیشتر آنها به شاخههای دیگر این حرفه مثل ساخت سایر لوازم چوبی مثل میز و چهارپایه پناه بردند و کوشیدند تا کسبوکارشان را حفظ کنند. امین هشت و چهار، کوچ تدریجی تولیدکنندههای میلهای باستانی از حوالی میدان قزوین را بیارتباط با تعطیلی باشگاههای اسمورسمدار پایتخت نمیداند؛ «در روزگار قدیم، پهلوانهایی مثل آقاتختی به باشگاههای این اطراف رفتوآمد داشتند و بیشتر آنها در کنار کشتی، ورزش باستانی را هم دنبال میکردند. همین رفتوآمدها جمعیت ورزشکاران باستانی را به سمت میدان قزوین سرازیر میکرد اما حالا خبری از این باشگاهها نیست و کارگاههای تولیدکننده میلهای باستانی هم به منطقه چهاردانگه نقلمکان کردهاند.»
خداحافظی با میلهای دستساز
امین هشت و چهار معتقد است شیوه ساخت میلهای باستانی مثل روزگار راسته خراطها به کلی تغییر کرده؛ «در سالهای دور میلهای باستانی با شیوه کاملا سنتی ساخته میشد. خراط پشت دستگاه مینشست و پدالهایی که شبیه رکاب دوچرخه بود را فشار میداد تا آرامآرام تنه درخت را تراش بدهد. با ساخت دستگاههای مکانیزه خراطی، کارها راحتتر شده اما تولید میلهای باستانی با تنه درخت اساسا کار آسانی نیست. الان با کمک دستگاههای جدید روزی 8جفت میل تولید میکنیم اما در سالهای دور به زحمت روزی یک جفت میل دستساز تولید میشد.» شیوه ساخت میلهای باستانی در سالهای قدیم اینگونه بوده که تنه درخت گردو را ابتدا با اره میبریدند و با دست تراش میدادند. بعد هم میلهای سروشکل گرفته را سوراخ میکردند تا دسته میل را درون آن قرار بدهند. برخی خراطها هم میلهای بهاصطلاح «دسته یکتکه» میساختند که بهخاطر دوام و قوامشان مشتری بیشتری داشتند. برای ساخت میلهای «دسته یکتکه» از چوب خیس درخت گردو که انعطافپذیر است استفاده میکردند و مشتریها بابت خرید این نوع میل باستانی بهای گزافتری میپرداختند. ایمان هشت و چهار، برادر کوچکتر است و در تقسیم کارها وظیفه ساخته و پرداختهکردن میلها را برعهده دارد. او تنه درخت را پایه اصلی حرفه میلسازی میداند؛ «در این کارگاه یکتکه چوب را که از نگاه عموم هیزمی است با دستگاه میتراشیم و به یک میل باستانی کوچک بدل میکنیم. حتی میلهایی به اندازه دو بند انگشت میسازیم که برای جا سوئیچی از آنها استفاده میکنند. ما میل مسابقهای هم میسازیم که هر جفت آن بین 50 تا 54کیلوگرم وزن دارد.»
معجزه درخت گردو
ساخت و تولید میلهای باستانی مثل هر شغل دیگری فوتوفن مخصوصی دارد و عمر برخی اصول و قواعد این حرفه از 100سال هم بیشتر است. مثلا اینکه برای ساخت یک جفت میل باستانی باید از یک تنه درخت و از یک جای درخت استفاده کرد. فوت آخر میلسازی این است که تنه درخت را به اندازه یک جفت میل باستانی که 140سانتیمتر است با دستگاه اره برقی برش میدهند و آن تکه را از وسط دو نیم میکنند تا یک جفت میل ساخته شود. همه میلهای باستانی از چوب درختان ون، کاج، گردو، سپیدار و...ساخته شدهاند اما میلهایی که با چوب گردو تولید میشوند مشتریان بیشتری دارند.