جوان و آینده، چالشها و فرصتها
مجید فراهانی|عضو شورای شهر تهران:
جوان و جوانان مفاهیمی هستند که در سالهای اخیر در افکار عمومی و فضای سیاسی رونق پیدا کرده و سکه رایج بازار شدهاند.جوانان پرانگیزه و توانمندی که ورود و مشارکت آنان در حوزههای سیاسی و اجتماعی میتواند منشا تحول و اثربخشی تعیین کنندهای باشد بهگونهای که بسیاری از چالشها و بحرانهای پیش روی ایران میتواند با تدبیر جوانانی که از پس سالها فعالیت و کنشگری در حوزههای مختلف با کولهبار و انباشتی از تجربه به سان شیخان کهنسال در خشت خام هم میبینند آنچه دیدنی است، برطرف شود. واقعیت این است که در سالهای اخیر و مشخصا بعد از پیروزی و روی کار آمدن دولت تدبیر و امید شرایط اجتماعی کشور به سمتی گرایش پیدا کرد که مطالبات جوانان عمدهتر از گذشته هژمونی پیدا کرد و البته تلاشها و ظرفیتهای آنان که در پیروزیهای اخیر جریان تحولخواه ستودنی بود.از سوی دیگر نکته مهمی که در این میان مطرح است گرفتار نشدن در میدانی است که جوانان و زنان را در سناریویی غیرسازنده در مقابل سایر لایههای جامعه قرار میدهد که درصورت تداوم آثار مخربی را بههمراه دارد. اما امروز که بحث ورود و حضور جوانان در مناصب و مصادر مدیریتی مطرح است باید توجه داشت که این خواسته مشروع و قانونی و مسموع را باید از درون سازوکار و دینامیسمی استخراج کرد که مبتنی بر تعقل و حزماندیشی باشد و به سرنوشت مطالبات سالهای اخیر دچار نشود. تغییر بهمثابه گفتمانی مسلط و غالب در فضای عمومی کشور، در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، مصادیقی دارد. در حوزههای اجتماعی، جوانان نخبه و با انگیزه تواناییها و ظرفیتهای خود را به روشنی به نمایش درآوردهاند. نمونه عینی آن نقش بزرگ و مؤثر آنان در حاکمیت گفتمان تغییر است که قابلتسری و سرایت فراگیر به حوزههای سیاسی و مدیریتی هم هست. بنابراین و با توجه به بحران اصلی کشور که «عدمبهرهوری» و «کارآمدی» است ایجاب میکند ساختار سنگین بوروکراسی کشور با تلفیق تجربیات مدیران کنونی و تجربیات و انگیزه جوانان، البته به نفع جوانان، مسیری را باز کند که در خلال آن با دمیدن روح نشاط و انگیزه در راستای حل و برطرف کردن چالش عدمبهرهوری گامهای اساسی برداشته شود.واقعیت ملموس عرصههای مدیریتی کشور اقتضا و حتی ایجاب میکند که در فرایندی جدی، بطئی، ساختاری و قانونی که بری از شعارزدگی و تهی از مواعید باشد، بسترهای لازم برای تغییر پارادایم مدیریت کشور به سود جوانگرایی فراهم شود.هر چند در این سالها اقدامات خوبی در این راستا انجام شده است اما طبعا کافی نیست و نیازمند جدیت بیشتر، اراده استوارتر و بسترسازی متقنتری است.امروز مشخصا در بحث مدیریت شهری و شوراها شاهد حضور جوانانی هستیم که با تزریق روحیه نشاط و امید به ساختارهای بعضا متصلب و ناکارای مدیریتی افق و چشماندازی را ترسیم کردهاند که امید است با تداوم آن بتوانند بخش مهمی از نارساییها و نقصانهای ناشی از مدیریت غیرخلاقانه و غیرمبتکرانه کنونی را با درایت و انگیزه برطرف سازند.تلفیق امید و تدبیر یعنی ترکیب جوانی و انگیزه و این راهبرد به مثابه نقطه عزیمتی استراتژیک رافع بسیاری از بحرانها خواهد بود.