طبیعتا هر گزینه پیشنهادی که بتواند از مجلس رأی اعتماد بگیرد و به کابینه برسد، با تبریک دوستان و نزدیکانش مواجه خواهد شد. این قاعده البته یک استثناء هم دارد که مربوط به وزارت ورزش می‌شود. تجربه سال‌های اخیر نشان داده اصلی‌ترین وظیفه وزیر ورزش این است که شنونده بد و بیراه‌های هواداران فوتبال باشد. این طرفی‌ها او را «وزیر استقلالی» می‌خوانند و آن‌طرفی‌ها «وزیر پرسپولیسی» صدایش می‌زنند. الان حمید سجادی در چنین موقعیتی قرار گرفته و برای 4سال آینده باید شنونده انواع و اقسام توهین‌ها و تهمت‌ها باشد. بدی کار هم این است که فقط یک تیم می‌تواند قهرمان لیگ شود. حالا اگر سکوی اول برای 2 تیم جا داشت، می‌شد آرزو کرد پرسپولیس و استقلال با هم قهرمان شوند و وزیر نفسی بکشد، اما حیف که امکانش نیست!
قرارداد کشک است
اتفاق جالبی که این سال‌ها در فوتبال ایران رخ داده، مربوط می‌شود به «کشک‌انگاری» قرارداد با باشگاه از سوی بازیکنان محترم. طبیعتا فلسفه عقد قرارداد رسمی باید این باشد که بازیکن برای یک مدت معلوم در اختیار باشگاه قرار بگیرد و دستمزدش به‌ترتیبی که از قبل تعیین شده پرداخت شود. در ایران اما اینطوری نیست. طی دو سه سال اخیر بازیکنان گرامی به بهانه تورم بالا، هر تابستان با مراجعه به باشگاه خواهان تجدید نظر در رقم قرارداد خود می‌شوند. این یعنی آنها تقاضا می‌کنند مبلغی که با باشگاه قرار گذاشته بودند، بالاتر برود. چرا؟ لابد چون خون‌شان خیلی خوشرنگ است. در پرسپولیس و استقلال فراوان از این داستانها داشته‌ایم و گویا الان اکبر ایمانی هم در تراکتور چنین وضعی دارد. این اگر اسمش بازیکن‌سالاری نیست، پس چیست؟
فهمیدی بقیه چرا رفتند؟
شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه دلیل انصراف زودهنگام جواد زرینچه از قبول سرپرستی استقلال این بوده که آبش با فرهاد مجیدی داخل یک جوی نرفته. گویا پای فرزاد وسط بوده و سرمربی آبی‌ها هم پای برادرش ایستاده است. ما نمی‌دانیم و در این مورد هم اظهارنظر نمی‌کنیم، اما اینکه مجیدی گفته: «نمی‌دانم چرا زرینچه چنین تصمیمی گرفت» خیلی جالب است. خب به هر حال چیزهایی هست که فرهاد نمی‌داند. او نمی‌داند چرا زرینچه اینقدر زود رفت، همانطور که نمی‌داند چرا پیروز قربانی اینقدر زود از قبول پیشنهاد دستیاری منصرف شد، همانطور که نمی‌داند چرا فرشاد ماجدی وسط کار ول کرد و رفت و همانطور که نمی‌داند چرا فراز کمالوند کارش را در استقلال ادامه نداد. کسی چه می‌داند؛ شاید هم جواب همه این سؤالات فقط یک کلمه باشد!
نکته بازی/فحش‌خور جدید پیدا شد
در همینه زمینه :
