بازار مسکن در اقتصاد پرریسک و تنش ایران آنقدر ایراد و ناکارآمدی دارد که فضایی مطلوب و مساعد برای دستکاری و سفتهبازی باشد . وقتی این ایرادات در آمارهای رسمی منعکس میشود، نمیتوان با تخطئه آمار منکر ایرادات بازار و اقتصاد شد. محمود محمودزاده، معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی همچنان در برخورد با بازار مشکلدار مسکن که خود بهخوبی از سازوکار آن مطلع است، زبان به انتقاد از آمارهای بانک مرکزی باز کرده و با اشتباه خواندن این آمارها، به مخالفت با آن پرداخته است. محمودزاده میگوید: در تهران 399محله وجود دارد که بررسی معاملات به تفکیک محلات نشان میدهد در 255محله حتی یک معامله هم انجام نشده است. او با انتقاد از آمار بانک مرکزی از تحولات قیمت مسکن در تهران که از رشد در تیرماه حکایت دارد، میافزاید: وقتی در 80درصد محلات کمتر از 10معامله منعقد شده و فقط در چند محله تهران معاملات رقابتی و معامله بورسبازی صورت میگیرد، تعمیم دادن این قیمتها به تمام 399محله تهران کار درستی نیست و این را هر فردی که کوچکترین تحلیل آماری داشته باشد متوجه خواهد شد. او البته خود را مخالف انتشار آمار نمیداند و با انتقاد به شیوه محاسبات بانک مرکزی، معتقد است که این آمار منجر به ایجاد توقع ذهنی در بازار میشود. از نگاه محمودزاده، واقعیت امروز بازار مسکن این است که هماکنون مشتری نیست و متقاضیان فروش ملک برای مشتری منتظر میمانند یا اینکه باید زیر قیمت آن ملک را به فروش برسانند؛ اما از این نکته غافل است که ارزشسنجی کالای سرمایهای در اقتصاد متشنج و بیثبات ایران، بیش از آنکه نتیجه بازار عمیق و پرمعامله باشد، حاصل توجه صاحبان سرمایه به ارزش جایگزینی کالا و قدرت خرید آن در مقایسه با نرخ ارز و نرخ تورم انتظاری است. البته فرایند ارزشسنجی در بازار مبهم و پرایراد مسکن ایران همواره توأم با خرابکاریهایی هدفدار در قالب قیمتسازی و سفتهبازی نیز بوده که مقصر این اتفاق نه آمار، بلکه کمکاری متولیان حوزه مسکن در رفع ایرادهای بازار است.
خطا در ارزشسنجی مسکن
در همینه زمینه :