نگار حسینخانی ـ روزنامهنگار
بیش از 25درصد از هورالعظیم خشک شده و زندگی بیش از 20هزار خانوار ساکن در این منطقه که با پرورش گاومیش و کشاورزی ارتزاق میکنند، به مخاطره افتاده. از سویی خوزستان نسبت به سال گذشته حدود ۵۴درصد و نسبت به متوسط ۵۲سال گذشته حدود ۴۰درصد کاهش بارندگی داشته و میزان ذخایر پشت سدها نیز 50درصد کاهش داشته است. احداث 12سد بزرگ روی رودخانههای مختلف استان تأثیر زیادی بر خشکشدن رودهای پاییندست و بخشهایی از هورالعظیم داشته. این سدها و مخازن باعث شدند تا بخش قابل توجهی از آب رودخانههای بالادست حوضههای آبخیز بارگذاری شود. با وجود سدهای بزرگی مثل کرخه، کارون 3، شهید عباسپور، گتوند و دز، خوزستان در تأمین آب با بحران مواجه است. سد گتوند نیز باعث شوری آب کارون شده است. انتقال آب در اولویت قرار گرفته و در خوزستان چند طرح انتقال آب در جریان است. از دیگر سو، از سال87 بیش از 7هزار هکتار از اراضی تالاب هورالعظیم برای 30سال به وزارت نفت واگذار شد تا عملیات اکتشاف و بهرهبرداری انجام گیرد. سال94پیمانکاران شرکت نفت، 70درصد تالاب را تخریب کردند و برای اینکه به تأسیسات نفتی آسیب نرسد، مخازن 3، 4و 5تالاب را برای فعالیت میدانهای نفتی خشک نگه داشتند و در نقاط مختلف هور، جاده ساختند. همچنین وضعیت شبکه و سیستم تصفیه فاضلاب خوزستان نامناسب ماند و در حوضه کارون، فقدان تصفیهخانهها باعث شد که پسابها و شیرابهها، کیفیت آب این استان را شدیدا پایین بیاورد. همه اینها اتفاق افتاد تا صبر مقاومترین مردمان در قبال این همه بیمسئولیتی سر آید و مردادماه با بیتابیهایی همراه شود. اما ناآرامیها با چه اخباری جرقه خورد؟
آغاز بیتابیها
علی طهماسبی، فعال محیطزیست درباره آغاز ناآرامیها در خوزستان و نگرانی و گلایه مردم میگوید: «شروع اعتراضات آبی خوزستان مربوط به مخابرهشدن ویدئوهای خشکشدن دو حوضچه از پنج حوضچه هورالعظیم و استمدادطلبی فعالان محیطزیست و مردم تشنه بخش نیسان شهرستان هویزه در غرب استان خوزستان بود؛ مردمی که عمدتا دامدارند و نبود آب باعث تلفشدن گاومیشهایشان شده بود. اما سرایت آن به سایر شهرستانهای استان خوزستان خصوصا شهرستان ایذه در شرق استان خوزستان که اگرچه مشکلات آبی دارد و روستاهای آن با تانکر آبرسانی میشوند، اما دستکم مشکل نخستش بیآبی نیست، قابل تامل بود و باعث شد تا همگان متوجه شوند که اعتراضات خوزستان اگرچه با جرقه آب آغاز شد اما گسترش و استمرار آن زمینههای دیگری نیز داشت. این موضوع باید بهصورت آکادمیک مورد بررسی قرار بگیرد اما دستکم تاکنون برابر آمار اعلام شده، خوزستان در رتبه دوم بیکاری کشور قرار دارد، امید به زندگی در این استان کمتر از میانگین کشوری است و بهعنوان مهاجرفرستترین استان شناخته میشود». هماکنون نیز با همه این اعتراضها و گلایهها مردم در شهرهای اهواز، آبادان، خرمشهر، ماهشهر، رامهرمز و امیدیه بدون استفاده از آب تصفیهکن خانگی نمیتوانند از آب برای شرب استفاده کنند، این در حالی است که بیشترین ذخایر آب شرب کشور با کیفیت بالا همچون رودخانههای دز، کرخه، کارون، مارون و زهره در آن قرار دارد و علاوه بر کیفیت نامطلوب آب، بیش از 700روستا با تانکر آبیاری میشوند و عجیبترین قسمت این مطلب آن است که تعدادی از این 700روستا در شهرستانهای ایذه و باغملک درست همجوار رود کارون هستند.
باز هم داستان مدیران و بیمسئولیتی
«در سال 82سند چشمانداز 1404ایران در مجمع تشخیص مصلحت تدوین شد و برابر آن میبایست آمار محصولاتی چون قند و فولاد خوزستان جهش چندبرابری داشته باشند. بدون شک اکنون متوجه شدهایم که آن سند از اهداف خود عقبمانده و واضح است که تدوینکنندگان آن هیچ نگاهی به موضوع محیطزیست و تغییرات اقلیمی نداشتهاند و ایران را همیشه پرآب تصور کردهاند و با رودخانههای عظیم که هرقدر میخواهند میتوانند سد بزنند، انتقال بینحوزهای داشته باشند و در طرحهای چند هزار هکتاری زمینهایی را زیرکشت ببرند که سابقا همگی دیم کشت میشدند! بنا بهگفته کارشناسان اقتصادی تنها بین سالهای 1392تا 1396بالغ بر 20هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری در حوزه صنایع سنگین در بخش کویری کشور صورت گرفته است که همگی به میلیاردها لیتر آب نیاز دارند و تنها راه موجود برای ادامه حیات آنها، تامین آب از دریای عمان و دریاچه خزر یا انتقال آب بینحوزهای از سرچشمههای رودهای خوزستان همچون کارون است که تاکنون کارون با چندین تونل انتقال آب قربانی بخشینگری و سوءمدیریت بوده است.» طهماسبی با نقل این مطلب ادامه میدهد: «حقیقت آن است که سوءمدیریت خوزستان را نه بحرانی بلکه به سمت فروپاشی سرزمینی سوق داده است؛ چرا که در تعریف بحران ما با کلیدواژه ناپایداری و گذرایی بحران را تعریف میکنیم، حال آنکه تغییر اقلیم و خشکیدگی نسبتا پایدار و طولانیمدت است.»
چارهجویی برای درمان وخامت
اما باید چه کنیم؟ آیا مدیریت بحران در چنین وضعیتی ممکن است؟ این فعال و کنشگر محیطزیست میگوید: «مدلهای هواشناسی، سالهای پیشِ روی ایران را کم باران پیشبینی میکنند و بدون شک مشکلات آبی خوزستان تازه شروع شده است. ما به یک زایمان دردناک در حوزه سیاستگذاری سیاسی- اجتماعی نیاز داریم؛ به یک افقگشایی. باید نگرش به موضوع آب در سطح کلان تغییر کند. وضعیت فعلی اقتصادی باعث شده به شکل جنونواری منابع را مصرف کنیم و دولت برای ساکتماندن مردم چشمهایش را روی این مصرف نامتعارف بسته است. با سیاستهای فعلی نهتنها پیش میرویم، بلکه بیشتر فرو خواهیم رفت! باید بار معیشت از کشاورزی بهسوی گردشگری و فرآوری منابع منتقل شود و تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر صورت گیرد. به بازچرخانی آب اهمیت داده شود و منابع زیرزمینی تقویت شوند. صنایع و ابزار فرسوده بهروز و کارآمدتر شوند و آسیب به محیطزیست به حداقل برسد. اینها همه به سرمایهگذاری، امکان تبادلات مالی جهانی و انتقال تکنولوژی نیاز دارد. حال شما شاید بپرسید چرا این موضوع در اولویت تصمیمگیران هم است؟ باید گفت که صلاح مملکت خویش خسروان دانند!»
انفجار با جرقه یا آب؟
آیا برای معضل خشکسالی در خوزستان چارهای اندیشیدهایم؟
در همینه زمینه :