دستگیری 871تبهکار در عملیات رعد10
پلیس پیشگیری پایتخت با اجرای دهمین مرحله طرح رعد موفق به دستگیری 871تبهکار شد. بهگزارش همشهری، در این عملیات331مخفیگاه شناسایی شد و 594سارق، مالخر و جاعل که تعداد کمی از آنها زن بودند، دستگیر شدند. همچنین 277خردهفروش موادمخدر ازجمله دستگیرشدگان در این طرح بودند. به گفته سردار حسینرحیمی، رئیس پلیس تهران، با دستگیری این افراد 8باند سرقت از منزل، 5باند سرقت خودرو، 40باند سرقت از مغازه، 18باند تهیه و توزیعکننده موادمخدر، 20باند سرقت وسایل خودرو، 7باند توزیع مشروبات الکلی و یک باند جعل منهدم شد. فرمانده انتظامی پایتخت گفت: از متهمان تعدادی سلاح گرم و سرد، 207خودرو، موتورسیکلت و دوچرخه و دیگر اموال مسروقه به ارزش بیش از 3میلیارد و 700میلیون تومان کشف شد و مالباختگان میتوانند برای شناسایی اموال خود به پلیس آگاهی مراجعه کنند.
مجرم تحصیلکرده
«یک لحظه عصبانیت کار دستم داد، برای همین حالا اینجا هستم»، این گفتههای جوانی 31ساله کارشناس ارشد برنامهنویسی کامپیوتر است که بهخاطر تخریب دوربین مداربسته دستگیر شده است.
چه شد که دوربین را تخریب کردی؟
من کارم نصب دوربینهای مداربسته است و درآمد خوبی دارم. یکی از کارهایم نصب دوربین در مغازه لوازم آرایشی در مرکز تهران بود. صاحب مغازه بخشی از پول را به من پرداخت کرد و ماند 30هزارتومان! قرار شد همان روز این مبلغ را کارت به کارت کند اما زیر حرفش زد. فردای آن روز به او زنگ زدم اما باز مرا سرکار گذاشت. به مغازهاش رفتم تا پولم را بگیرم اما او با لحن تندی صحبت کرد. هم طرز حرف زدنش مرا عصبی کرد هم اینکه بهخاطر 30هزار تومان امروز و فردا میکرد. نتوانستم خشم خودم را کنترل کنم و این شد که با مشت دوربین را تخریب کردم.
بعد چه شد؟
این دوربینها چون امنیتی است اگر تخریب شود، پلیس در جریان قرار میگیرد به همین دلیل بازداشت شدم. اما همه ماجرا همین بود. بنویسید که مردم سعی کنند هنگام عصبانیت خودشان را کنترل کنند تا کار دستشان ندهند و اینطور مانند من گرفتار نشوند.
باند جاعلان حرفهای
در گوشه حیاط پلیس آگاهی 3متهم کنار میزی ایستادهاند که روی آن میز پر است از اسناد و مدارک جعلی. کنار این مدارک، انواع و اقسام مهرهای جعلی سازمانهای دولتی به چشم میخورد. شناسنامههای سفید، دستگاه برش، دستگاه چاپ، پاسپورت، مدرک تحصیلی و صدها نوع مدارک دیگر که جاعلان با ترفندی خاص از آنها سوءاستفاده میکردند. هنوز تعداد دقیق اعضای این گروه مشخص نیست اما مأموران در این عملیات 3نفر را که پدر و پسر و دوست آنها هستند، دستگیر کردهاند. پسر 32ساله در گفتوگو با همشهری جزئیات فعالیت مجرمانهشان را شرح میدهد.
این مدارک را کجا جعل میکردید؟
من یک چاپخانه دارم حوالی جنوب شرق تهران. اما چرخش نمیچرخید برای همین شدم یک جاعل تا خرج زندگی همسر و 3فرزندم را بدهم. البته وسایل برای خودم نبود، یکی از همدستانم که حالا در زندان است، وسایل را تهیه کرد و کار را در چاپخانه من شروع کردیم. کارمان جعل بود و شگرد خاصی نداشتیم. مدارک تحصیلی جعل میکردیم، از دیپلم گرفته تا دکترا. مدارک اصالت خودرو جعل میکردیم. شناسنامه جعلی میفروختیم. سند جعلی درست میکردیم، پاسپورت و کارت پایان خدمت جعلی میفروختیم. خلاصه هر مدرکی که مشتری داشت، جعل میکردیم.
چقدر پول به جیب زدید؟
نمیدانم اما چند میلیاردی میشد.
چند نفر شاکی دارید؟
تعداد شاکیان را نمیدانم اما معمولا در زمینه فروش خانهها شکایت داشتیم، یعنی جعل سند. شگردمان این بود که میرفتیم سراغ خانههای ورثهای یا خانههایی که صاحبان آنها در خارج از کشور بودند. پس از شناسایی خانه مورد نظر شروع میکردیم به جعل سند. تمام مهرهای دادگستری را جعل میکردیم. حتی استعلامها را هم جعل میکردیم. بعد خانه را میفروختیم به فرد خریدار. حالا گاهی از شانس ما صاحب اصلی خانه از سفر برمیگشت و شکایت میکرد. برخی خانهها هم صاحبشان نمیتوانستند به ایران برگردند. البته صاحبان بنگاه هم به ما شک نمیکردند چون کارمان خیلی حرفهای و تمیز بود. ما مدرک تحصیلی به طرف میدادیم که با اصل آن مو نمیزد. حتی گواهینامه. به جز این با اسناد و وثیقههای جعلی، زندانی هم آزاد میکردیم و از خانوادههایشان پول میگرفتیم.
روی میز چند سکه طلاست. آنها را هم جعل میکردید؟
سکهها را میخریدیم و پلمباش را باز میکردیم. سپس با کمک یک طلاساز، طلا را آب کرده و عیارش را پایین میآوردیم. بعد با دستگاه پرس دوباره طلا را پلمب میکردیم و آنها را میفروختیم با قیمت سکه عیار بالا.
سابقهداری؟
قبلا هم به همین جرم دستگیر شدم و 2ماه پیش از زندان بیرون آمدم. باز مجبور شدم بیفتم توی کار جعل چون باید خرج زندگیام را میدادم.
مدارک جعلی را چقدر میفروختید؟
بستگی داشت، لیسانس و فوقلیسانس بین یک تا 3میلیون تومان. دکتری هم 3میلیون تا 5میلیون و گاهی بیشتر.
فکر نمیکردی که دستگیر میشوی؟
همه اینها را از سر بیپولی و بدبختی انجام دادم. اشتباه کردم و حالا از اینکه دوباره باید زندان بروم و همسرم را با بچهها تنها بگذارم، پشیمانم.