• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
یکشنبه 31 مرداد 1400
کد مطلب : 138299
+
-

گفت‌وگو با شهروند فعال ساکن خواجه‌نظام الملک که دغدغه ارتقای کیفیت زندگی در محله‌اش را دارد

دست‌بردار نیستم

دست‌بردار نیستم

شقایق عرفی‌نژاد
 

اما دیگرانی هم هستند که فعالند، مشکلات را می‌بینند و برای حل آنها دست به کار می‌شوند. «مهین عمرانی» از این دسته است. او ساکن محله خواجه‌نظام است و از سال‌ها پیش شروع به انجام فعالیت‌هایی برای بهتر شدن محله‌اش کرده است.

مهین عمرانی همیشه فعال بوده است، اما فعالیتش برای محله از یک آگهی، چسبیده بر دیوار، شروع شد. این آگهی مربوط به دفتر توسعه محلی بوده و از مخاطبانی که تمایل داشته‌اند، دعوت می‌کرده برای پاکیزه کردن محله و خیابان به سرای محله ارامنه رجوع کنند: «وقتی هشت و نیم صبح این آگهی را روی دیوار دیدم، به سرای محله رفتم و با خانم آینه آشنا شدم.

گفتم من حاضرم به‌عنوان یک شهروند، به تمیزتر شدن محله‌ام کمک کنم. من خودم به پاکیزگی خیلی اهمیت می‌دهم و سرکوچه باقرزاده هم که محل زندگی من است، همیشه پر از آشغال بود و دلم می‌خواست برای سر و سامان دادن به این وضع‌کاری کنم. به همراه خانم آینه و چند نفر دیگر از خانم‌های محله، به کوچه باقرزاده و کوچه امینی در خیابان ماندگار رفتیم و شروع کردیم به کار.»
نخستین‌کاری که این گروه انجام داده، تدارک دیدن یک جلسه بوده برای دور هم جمع کردن اهالی محل و صحبت درباره زباله‌ها و ساعت جمع‌آوری آنها و بعد از آن هم تبدیل یک باغچه بدمنظر پر از زباله به یک فضای سبز: «این باغچه را انتخاب کردیم و شهرداری هم کمک کرد و در آن درخت و گیاه کاشت.» 
 عمرانی برای داشتن کوچه‌ای تمیز کارهای زیادی کرده است: «اول از همه در تک‌تک خانه‌های خیابان را زدم و کاتالوگ‌هایی را که دفتر توسعه محلی و سرای محله در اختیارم گذاشته بودند، پخش کردم؛ در آنها توضیحاتی درباره ضرورت و نحوه تفکیک زباله‌های خشک و تر نوشته شده بود و از ‌اهالی هم خواسته شده بود زباله‌ها را رأس ساعت ۹ شب و فقط در مخزن زباله قرار دهند. اهالی کوچه هم واقعاً با ما همکاری داشتند و به نوشته‌های داخل کاتالوگ عمل کردند. پیش از این، هر صبح که از در خانه بیرون می‌رفتم، همه‌جا پر از کیسه زباله و زباله‌های پخش‌شده بود، اما الان وضعیت خیلی بهتر است.»
عمرانی به اهالی آموزش داده که با جمع‌آوری پوست میوه‌ها و اضافه کردن آب به آنها کود گیاهی درست کنند. او خودش تفکیک زباله را از سال‌ها پیش شروع کرده است؛ یعنی زمانی که به کانادا رفته بوده و متوجه شده چقدر کار تفکیک زباله از مبدأ درست انجام می‌شود. حالا هم می‌گوید تا این کوچه‌ها را شبیه کوچه‌های کانادا نکند، دست‌بردار نیست!  

  • دلسرد نمی‌شوم

او معتقد است کارهایی که در محله انجام داده تأثیر خودش را داشته و برای همین هم دلسرد نشده و کار را ادامه داده است. می‌گوید اگر ببیند که در محله کسی روی زمین زباله می‌اندازد، حتماً طوری که غرورش جریحه‌دار نشود، با او صحبت می‌کند و متوجهش می‌کند که کارش برای تمیزی محله و محیط‌زیست بد است.  

  • دیوارها تازه می‌شوند

کار بعدی‌ای که عمرانی و گروه انجام داده‌اند، نصب گلدان روی دیوارهای فرسوده محله بوده است: «ما به خانه‌های فرسوده مراجعه می‌کردیم و از صاحبانشان اجازه می‌گرفتیم که روی دیوار گلدان نصب کنیم. می‌خواستیم سراسر کوچه باقرزاده روی دیوارهای فرسوده گلدان بگذاریم و برای این کار اول تمام این دیوارها را نقاشی کردیم. با کمک گروه این کار انجام شد و ابزار و خاک هم از طرف شهرداری برای نصب گلدان‌ها دریافت کردیم. ضمن اینکه چند لاستیک ماشین را در دفتر توسعه محلی رنگ کردیم که به‌عنوان گلدان از آنها استفاده کنیم. می‌خواستیم این محله و کوچه را در منطقه ۷ نمونه کنیم. برای همین هم با شوق تمام این کارها را انجام دادیم.»
اما مشکل بزرگی در مسیر این کار پیش می‌آید. گلدان‌ها روی دیوارها گذاشته می‌شوند، لاستیک‌های کنار دیوار قرار می‌گیرند و در آنها گل گذاشته می‌شود، اما یک هفته بعد نه از گلدان‌ها خبری است و نه از لاستیک‌ها: «حتی لاستیک‌ها را که به زمین پیچ شده بودند، از جا کنده و برده بودند. ما ناامید نشدیم. به کارمان در محله ادامه دادیم.»

  • مزاحمان سیمانی

هرچه می‌گذرد، فعالیت‌های ساکن فعال کوچه باقرزاده هم بیشتر می‌شود. برای قدم بعدی او سراغ تیرهای چراغ‌برق می‌رود: «در محله چند تیر چراغ‌برق وجود داشت که وسط خیابان بودند و برای رفت‌وآمد ماشین‌ها مشکل ایجاد می‌کردند. از طریق اداره برق و شهرداری آنقدر پیگیری کردم تا این تیرهای مزاحم را به کناره‌ها انتقال دادند. ولی باز هم یکی‌دو تا مانده که همین چند روز پیش درباره آنها با شهرداری صحبت کردم و قول داده‌اند آنها را هم به جای مناسب منتقل کنند.»

  • ورزش برای خانم‌های محله

عمرانی مدت‌ها در باشگاه‌های ورزشی کمک‌مربی بوده و الان هم دبیر ورزش و سلامتی سرای محله ارامنه است. او سه روز در هفته در پارک هورفر به خانم‌های هم‌محله‌ای‌اش تمرین ورزش می‌دهد. می‌گوید: «من با دفتر توسعه محلی صحبت کردم و گفتم اگر به من اجازه بدهید، در این پارک به خانم‌ها درست ورزش کردن را یاد بدهم. گفتند هزینه‌ای بابت این کار به من نمی‌دهند. گفتم من هم دنبال درآمد نیستم، فقط می‌خواهم در زمانی که با کرونا درگیر هستیم، خانم‌ها سرگرمی‌ داشته باشند و روحیه‌شان را حفظ کنند و سلامت باشند. با پنج نفر ورزش صبحگاهی را شروع کردم و الان با ۶۳ نفر ورزش می‌کنیم. در این مدت هم ریالی دریافت نکرده‌ام. حتی شهرداری به من پیشنهاد داد از هرکدام از خانم‌ها مبلغی برای مربیگری این کلاس‌ها دریافت کنم، ولی من این کار را نمی‌کنم، چون برای دل خودم و برای هم‌محله‌ای‌هایم این کار را می‌کنم و چشمداشت مالی ندارم. این کار در روحیه خانم‌ها تأثیر خوبی داشته است. یکی از خانم‌ها می‌گفت من تا الان پول زیادی به یک روان‌شناس داده‌ام، ولی فکر نمی‌کردم این سه روز ورزش چنین تأثیر خوبی روی من بگذارد و آرامم کند.»

  • آسفالت ترک‌خورده خیابان

عمرانی می‌گوید بزرگ‌ترین مشکلی که در محله وجود دارد، مشکلی است که در تمام تهران دیده می‌شود، آسفالت ترک‌خورده و خراب و معابر پردست‌انداز که دردسرهایی برای عبور ومرور ایجاد کرده است: «چند بار از طرف شهرداری آسفالت خیابان‌های محله لکه‌گیری شد، ولی این کافی نیست. باید کار اساسی انجام شود.» مسئله دیگر هم مربوط به کمبود سطل زباله است که او در حال پیگیری برای حل کردنش است. ضمن اینکه در محله پارکی وجود دارد که محل تجمع معتادان شده است.  

  • همسایه‌های کوچک محله 

فعالیت‌های خانم پرکار و مشغله فقط محدود به انسان‌ها نیست. در محله‌ای که او در آن ساکن است، حیوانات هم زندگی بهتری دارند. او در نقطه‌های مختلف خیابان برای گربه‌ها غذا می‌گذارد و در هفته یکی‌دو بار به لواسان می‌رود و به سگ‌ها غذا می‌دهد: «حیوانات را دوست دارم و سعی می‌کنم آنها را گرسنه نگذارم. قصابی محله خودش به فکر گربه‌ها هست، ولی من هم از او برای گربه‌ها خرده مرغ و گوشت می‌گیرم. پیش از کرونا هم که در تشریفات مجالس کار می‌کردم، اضافه غذاها را برای گربه‌های محله می‌آوردم. آنها از دور که من را می‌دیدند، به سمتم می‌آمدند. در محله هم تلاش کرده‌ام این فرهنگ را جا بیندازم که به حیوانات رسیدگی کنند و از اضافه غذایشان سهم آنها را هم بدهند، به‌خصوص در زمستان که حیوانات روزهای سخت‌تری را می‌گذرانند.»

  • فعالیت‌های دوران کرونا

 در زمان شیوع کرونا هم خانم فعال محله، بیکار ننشسته است. او با هزینه و طراحی خودش پوسترهایی چاپ کرده و لزوم استفاده از ماسک را برای ورود به مغازه‌ها یادآوری کرده است: «طی دو هفته روی در تمام مغازه‌های محله از این پوسترها چسباندم و حتی داخل مغازه هم در فاصله‌های یک متری، جای ایستادن برای مشتری‌ها تعیین کردم تا فاصله اجتماعی رعایت شود.» او با کمک دفتر توسعه محلی، ماسک هم برای استفاده در این مغازه‌ها تهیه کرده است.

این خبر را به اشتراک بگذارید