• پنج شنبه 28 تیر 1403
  • الْخَمِيس 11 محرم 1446
  • 2024 Jul 18
شنبه 23 مرداد 1400
کد مطلب : 138081
+
-

جان ‌سخت در ایستگاه وال‌استریت

جان ‌سخت در ایستگاه وال‌استریت


شهاب شهسواری|   بعد از 3افسانه مترو که همگی در خطوط متروی افسانه‌ای می‌گذشتند، این بار مترو و ایستگاه مترویی که افسانه «جان‌سخت ۳»یا «جان سخت با یک انتقام»در آن اتفاق می‌افتد یک ایستگاه متروی واقعی در یک شهر واقعی است. تصادفاً در فیلمی که از آن صحبت می‌کنیم، ایستگاه مترو و محل این ایستگاه کاملاً نقش محوری در داستان فیلم بازی می‌کنند.بروس ویلیس برای سومین بار در فیلم «جان سخت» نقش یک پلیس سگ‌جان را بازی می‌کند که قرار است جلوی یک اقدام جنایی بزرگ را یک‌تنه بگیرد. اما برخلاف جان سخت و «جان سخت ۲» که سال‌های ۱۹۸۸ و ۱۹۹۰ ساخته‌شده‌بودند، این بار مأمور پلیس جان مک‌کلین (بروس ویلیس) روز عید کریسمس، درون یک ساختمان بسته مانند آسمانخراش ناکاتومی پلازا در قسمت اول یا فرودگاه لس‌آنجلس در قسمت سوم، با آدم بدها محبوس نیست بلکه در یک روز گرم تابستانی باید کل شهر نیویورک را برای بردن بازی‌هایی که سایمون به او محول می‌کند، زیر پا بگذارد.

خلاصه ماجرا
بعد از آنکه یک بمب در نیویورک منفجر می‌شود، مردی که خود را سایمون می‌نامد با پلیس تماس می‌گیرد و ضمن پذیرش مسئولیت این انفجار، خواستار حضور قهرمان سگ‌جان سری فیلم‌های دای‌هارد، یعنی جان مک‌کلین برای گفت‌وگو در مورد این انفجار می‌شود. سایمون جلوگیری از انفجار بمب‌های دیگری را که در شهر کارگذاری کرده‌است، مشروط به اجرای فرامینش توسط مأمور معلق شده پلیس نیویورک- جان مک‌کلین- می‌کند؛ فرامینی که کم کم به‌نظر می‌رسد بازی‌هایی سخت و غیرعملی هستند. از ابتدای کار برای مک‌کلین این سؤال پیش می‌آید که این فرد چرا او را برای این ماموریت انتخاب کرده و چه خرده حسابی با او دارد.نخستین بازی سایمون، این است که مک‌کلین بدون لباس و فقط با تخته‌ای روی بدنش که شعارهای نژادپرستانه روی آن نوشته‌شده‌است، به محله سیاهپوست‌نشین هارلم برود. آنجاست که جان مک‌کلین (بروس ویلیس) توسط زئوس کارور (ساموئل ال جکسون) صاحب اخلاق‌مدار یک خرازی در محله از مرگ حتمی توسط اوباش محله نجات پیدا می‌کند. با این حال بازی‌های سایمون تمام نشدنی هستند. بازی بعدی در مترو می‌گذرد.

از روی ترافیک بپر!
سایمون در تماس بعدی با مک‌کلین قصه ما، از او و همراه جدیدش زئوس کارور می‌خواهد که در عرض 30دقیقه در شلوغ‌ترین ساعت خیابان‌های نیویورک خودشان را به ایستگاه متروی وال‌استریت در آن‌سوی شهر برسانند، وگرنه بمبی که در یکی از واگن‌های مترو کار گذاشته‌است را منفجر خواهد کرد. مک‌کلین و کارور تمام تلاش خودشان را می‌کنند که ترافیک را دور بزنند تا بموقع به ایستگاه برسند اما مک‌کلین، پلیس زرنگ داستان ما وقتی می‌بیند این کار شدنی نیست تصمیم می‌گیرد وسط راه مسیرش را عوض کند و مستقیماً سراغ خود مترو برود تا بمب را در مترویی که قرار است منفجر شود پیدا و خنثی کند. به هر تقدیر کارور بموقع به تلفن عمومی ایستگاه متروی وال‌استریت می‌رسد، سایمون تلفن می‌زند و از کارور سراغ مک‌کلین را می‌گیرد. کارور دروغی سر هم می‌کند که مک‌کلین شل و ول است و عقب افتاده، اما سایمون می‌گوید که بازی را درست انجام نداده‌اید. همزمان درون مترو مک‌کلین بمب را در یک باجه تلفن اضطراری درون مترو پیدا کرده و سعی می‌کند آن را به انتهای قطار برساند و مسافران را به واگن‌های جلویی هدایت کند و آن را از پنجره واگن آخر بیرون بیندازد. نهایتاً مترو به ایستگاه وال‌استریت می‌رسد و بدون توجه به هر آنچه اتفاق افتاده بمب منفجر می‌شود. واگن‌های مترو ایستگاه وال‌استریت را جارو می‌کنند و همه‌‌چیز را جلوی چشم‌های وق زده کارور خرد خاکشیر می‌کند و ستون‌های ایستگاه را از جا می‌کند. واگن آخر که از ریل خارج شده تا جلوی صورت کارور جلو می‌آید و آنجا با پله‌ها متوقف می‌شود.

ایستگاه وال‌استریت
خزانه بانک فدرال نیویورک، چند ده متر بیشتر با ایستگاه وال‌استریت فاصله ندارد. سایمون و تیمش که مک‌کلین را سراغ نخود سیاه فرستاده‌اند و کل نیروهای پلیس شهر را برای پیدا کردن بمب مدرسه از اطراف محل حادثه دور کرده‌اند، به‌عنوان نیروهای عمرانی سراغ ایستگاه آسیب دیده مترو می‌آیند. سایمون از بالا و تیم عمرانی‌اش از زیر زمین، با استفاده از مته‌های عظیم با سوراخ کردن دیواره‌های مترو، وارد خزانه بانک می‌شوند که چندین کامیون شمش طلا معادل ۱۴۰ میلیارد دلار پول نقد در آن ذخیره شده‌است. سایمون و تیمش تقریباً موفق می‌شوند سرقت عظیم خود را تمام کنند، اما مک‌کلین وسط یکی از بازی‌ها حدس می‌زند که برنامه از چه قرار است و مثل همیشه یک‌تنه سراغ آدم بدها می‌رود.

جان سخت متفاوت
جان سخت ۳ علاوه بر اینکه در یک ساختمان بسته نمی‌گذرد و زمان رویدادهایش هم برخلاف 2فیلم قبلی روز کریسمس نیست، تفاوت‌های دیگری هم با دو سلفش دارد. در این فیلم خبری از هالی با بازی بانی بدلیا، در نقش همسر مک‌کلین که در 2فیلم قبلی جانش در خطر بود، نیست. گویا مک‌کلین مدت‌هاست از هالی جدا شده‌است و دیگر حتی اجازه ندارد بچه‌هایش را هم ببیند. به اضافه این بار جان مک‌کلین، کاملاً تنها و یک تنه نیست و یک یار و همراه دارد. ساموئل ال‌جکسون، که یک سال قبل به‌خاطر بازی در پالپ‌فیکشن اثر کوئینتین تارانتینو، نامزد اسکار شده‌بود و همبازی بروس ویلیس در آن فیلم بود، این بار در این فیلم تقریباً در تمام صحنه‌های اکشن کنار اوست و البته بازی خوب جکسون به‌عنوان دستیار مک‌کلین، یکی از نقاط قوت فیلم است.

نخود سیاه
از اینجای قصه اگر فیلم را ندیده‌اید باید به شما هشدار افشای محتوا بدهم. بعد از انفجار مترو مشخص می‌شود که فردی که خود را سایمون معرفی می‌کند، سایمون پیتر گروبر، برادر هانس گروبر، آدم بد فیلم اول جان‌سخت است که توسط مک‌کلین کشته‌شد. سایمون باز هم با پلیس تماس می‌گیرد و خبر می‌دهد که در یکی از مدرسه‌های شهر بمبی کار گذاشته‌شده‌است و دوباره مک‌کلین و کارور را مأمور حل تعدادی از معماهای لاینحل خودش در این سو و آن سوی شهر نیویورک می‌کند. پلیس که متوجه شده‌است ممکن است بدون توجه به اقدام‌های کارور و مک‌کلین بمب‌ها منفجر شوند و جان بی‌گناهان زیادی را بگیرند، تمام مأموران امنیتی شهر را مأمور گشتن مدرسه‌های بی‌شمار شهر برای پیدا کردن بمب می‌کند. اما همه این معماها و بازی‌های سایمون، فرستادن مک‌کلین دنبال نخود سیاه است. همه پلیس و نیروهای امنیتی و امدادی شهر مشغول گشتن مدرسه‌ها هستند اما سایمون که نقش‌اش را جرمی آیرونز بازی می‌کند، درست کنار همان ایستگاه متروی منفجر شده، برنامه‌ای برای یک سرقت عظیم ریخته‌است.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید