• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
پنج شنبه 14 مرداد 1400
کد مطلب : 137412
+
-

دخل کمدی؛ خرج تراژدی

نگاهی به گزارش هزینه‌های اداره کل هنرهای نمایشی در سال ۱۳۹۹

دخل کمدی؛ خرج تراژدی


 سید حسین رسولی ـ روزنامه نگار

این روزها گزارش هزینه‌های سال۱۳۹۹ اداره کل هنرهای نمایشی در ۱۱سرفصل و در قالب ۱۵فایل منتشر شده که حرف و حدیث‌های فراوانی را دامن زده است. مهم‌ترین نکته این است که پول ناچیزی در مقایسه با سینما در تئاتر توزیع می‌شود زیرا هزینه ساخت یک‌ سریال در شبکه نمایش خانگی چیزی بیشتر از ۵۰میلیارد تومان می‌شود که حتی یک چهارم این پول هم در تئاتر هزینه نمی‌شود. پیش از کرونا هر‌ماه بیش از ۱۴۰تئاتر در شهرهای ایران روی صحنه بود که اطلاعی از گردش مالی آنها نداریم. گزارشی را هم که اداره کل هنرهای نمایشی منتشر کرده پر از ایراد و اشکال جدی است و کسی نمی‌تواند به راحتی درباره آن قضاوت کند اما می‌توان بنابر این گزارش چند پرسش کلیدی را درباره کلیت تئاتر ایران مطرح کرد که نشان از وضعیت نابسامان و اسفناک مدیریتی در این حوزه دارد.

اداره کل هنرهای نمایشی چه سودی دارد؟
هزینه‌‌کردهای بدون حساب و کتاب اداره کل هنرهای نمایشی سابقه‌ای طولانی دارد و شاید این امر به پیش از انقلاب بازگردد. نخستین پرسش ما این است: آیا مدیران تئاتری می‌دانند تجزیه و تحلیل هزینه-فایده چیست و چطور می‌توان از آن استفاده کرد؟ هزینه-فایده، روشی سریع و ساده‌ است که می‌توانید از آن در راستای تصمیم‌های مالی استفاده کنید مثلا وقتی می‌خواهید درباره‌ ماموریت‌های بحرانی مثل هزینه‌کرد در دوران شیوع بیماری کرونا تصمیم بگیرید یا وقتی پای مقدار زیادی پول در میان است؛ البته از منظر علم اقتصاد، وقتی چنین شرایطی پیش می‌آید استفاده از رویکردهای دیگری مانند «ارزش فعلی خالص» و «نرخ بازده داخلی» معمولا مناسب‌تر هستند. جولز دوپیوت، مهندس و اقتصاددان فرانسوی، در دهه‌۱۸۴۰ میلادی، مبحث هزینه-فایده را معرفی کرد. این مفهوم در دهه‌۱۹۵۰ به‌عنوان روشی ساده‌ برای سنجش هزینه‌ها و فواید پروژه‌ها، محبوبیت زیادی پیدا کرد زیرا افراد با آن مشخص می‌کردند آیا پروژه‌ خاصی را ادامه بدهند یا نه. مدیران مرکز در سال‌های اخیر نه‌تنها به این مفهوم توجه نکرده‌اند بلکه هزینه‌‌کردهای اداره خود را حتی در وضعیت بحرانی به شکلی غیرشفاف و غیراصولی پیش برده‌اند. در مبحث هزینه-فایده پیش از انجام هر کاری باید به بازگشت سرمایه، پیش‌بینی درآمدها و رضایت کارمندان (در اینجا هنرمندان تئاتر) فکر کرد؛ اما آیا مدیران تئاتری به این چیزها فکر می‌کنند؟ آنها پولی را از دولت می‌گیرند که کمتر از میزان تصویب‌شده و معمولا هم آن مبلغ ناچیز را سلیقه‌ای میان افراد خاص توزیع می‌کنند. با توجه به وضعیت فعلی تئاتر و تعطیلی‌های طولانی‌مدت تماشاخانه‌ها و فقیر شدن بسیاری از اهالی تئاتر، به‌نظر می‌رسد اگر این اداره حذف شود بار سنگینی از روی دوش همه برداشته خواهد شد. قطعا اگر قرار است این اداره مفید واقع شود باید تغییری در ساختارش ایجاد کرد زیرا مدیران آن نتوانستند مشکل مجوز پخش تئاتر دیجیتال در دوران کرونا را حل و فصل کنند چه برسد به طرف کردن مشکل‌ اقتصادی تئاتری‌ها! ما دچار همان دیوان‌سالاری دست و پاگیر مورد نظر ماکس وبر هستیم که در تئاتر رخ‌نمایی می‌کند البته هیچ نوع عقلانیتی هم در این نوع از دیوان‌سالاری جاری و ساری نیست. به‌عنوان مثال نزدیک به ۵میلیارد تومان به‌منظور برگزاری سی‌و‌نهمین جشنواره تئاتر فجر هزینه شده که سهم هنرمندانی که کار تولیدی می‌کنند کمتر از ۳۸۲میلیون تومان بوده است. در واقع، این رقم تنها خرج جوایز شده و بیشتر بودجه به جیب کارمندان هنرهای نمایشی سرازیر شده که همگی هم شاغل‌اند!‌ساختمان‌های مرجان در محدوده خیابان هانری کربن و اداره تئاتر در کوچه مهبد نیز در بدنه اداره هنرهای نمایشی فعالیت می‌کنند که حقوق افراد شاغل در آنها مشخص نیست و کسی هم نمی‌داند چرا این ساختمان‌ها با کلی کارمند وجود دارند. تنها کافیست سری به این ساختمان‌ها بزنید تا بدانید چه خبر است.

از هیچ، هیچ زاده می‌شود
وقتی برنامه‌ای در کار نباشد و مدیران تئاتری هم از بدنه این هنر نباشند به قول شکسپیر در «شاه لیر»: «از هیچ، هیچ‌ زاده می‌شود.» طبق گزارش اداره هنرهای نمایشی بیشتر از ۱۰۷ میلیون تومان هزینه دبیرخانه جشنواره تئاتر فجر در طول برگزاری این جشنواره شده است. ۴۱۷میلیون و ۵۰۰ هزار تومان نیز حق‌الزحمه مدیر و نیروهای ستادی این جشنواره شده اما تنها ۴۵میلیون تومان خرج جوایز بخش نمایشنامه‌نویسی شده که قلب تپنده رشد و توسعه تئاتر ایران است.
هزینه جوایز بخش مسابقه تئاتر فجر نیز شده ۱۲۵میلیون تومان! ذات جشنواره‌های داخلی همین است و باید تغییری در ساختار و محتوای آنها ایجاد کرد. 
مثلا می‌توان به‌منظور تولید نمایش با یک فرم یا محتوای مشخص، از چند گروه شناخته‌شده و حرفه‌ای دعوت به‌کار کرد و هزینه تولید اجرای آنها را تمام و کامل پرداخت کرد. اینگونه است که با جشنواره‌ای جذاب، دیدنی و دارای شفافیت مالی مواجه می‌شویم.

تقسیم بودجه استان‌ها بر چه اساس است؟
طبق گزارش اداره هنرهای نمایشی، نزدیک به ۹۰۰ میلیون تومان خرج کارهای پژوهشی و انتشاراتی شده که اغلب کتاب‌ها و مجله‌های منتشر شده، سود مالی مشهودی ندارند و تعداد مخاطبان آنها نیز مشخص نیست. نزدیک به یک میلیارد تومان از انجمن هنرهای نمایشی استان‌ها حمایت شده که قشمی‌ها با ۳میلیون تومان کمترین میزان دریافتی را دارند. بیشتر از یک میلیارد و 700میلیون تومان نیز خرج حمایت از تولید تئاتر در استان‌ها شده و اصلا هم معلوم نیست بر چه اساسی به استان‌های مختلف پول داده‌اند؛ مثلا خوزستانی‌ها ۱۵۰میلیون تومان گرفته‌اند و هنرمندان خراسان جنوبی ۱۹میلیون تومان. یکی از مشکلات اساسی گزارش اداره هنرهای نمایشی این است که پول بلیت‌های فروخته شده به‌عنوان کمک هزینه محاسبه شده است. واقعا چه کسانی چنین گزارش مغشوشی را منتشر کرده‌اند؟ از سال ۱۳۹۸ تا امروز با چنین گزارش‌های عجیب و مغشوشی مواجه می‌شویم و خبری هم از هزینه‌های ابتدای دهه۹۰ نیست. به‌طور مثال یکی از مسئله‌های اساسی تئاتر در دوران کرونا، شروع چندباره تمرین تئاتر‌ و قطع دوباره آن بود که لطمه‌های سنگینی به روحیه هنرمندان زد اما اداره هنرهای نمایشی به این چیزها کاری ندارد زیرا اصلا برنامه‌ای برای شرایط بحرانی تدوین نکرده است.

کمک به رنجکشان؛ سرمایه‌گذار فیلم‌های سینمایی
سؤال دیگر این است که اداره هنرهای نمایشی چرا به آثار اجرا شده در سالن‌های خصوصی کمک مالی کرده است؟ مگر تماشاخانه خصوصی نیستند؟ چرا آنها مثلا مبلغ ۶۵میلیون تومان به فلان تماشاخانه خصوصی داده اند؟‌ به‌طور مشخص نیز معلوم نیست سود این تماشاخانه‌های شبه‌خصوصی (در اصل غیردولتی) برای تئاتر چه بوده است جز اینکه جوانان تحصیلکرده باید شبی چند میلیون تومان به آنها برای اجرا بپردازند. 
در پایان باید تأکید کنیم مجموع این حمایت‌های مالی چه در سال۹۸ و چه در سال۹۹، چیزی نزدیک به 5میلیارد تومان در هر سال می‌شود. این پول حتی هزینه تولید یک فیلم سینمایی با کیفیت پایین با حضور 5سلبریتی نمی‌شود. اگر این روند ادامه داشته باشد، شاهد تبعیض و بی‌عدالتی چشم‌گیر‌تری خواهیم بود و نارضایتی هنرمندان نیز افزایش خواهد یافت. به‌نظر می‌رسد باید یک دگرگونی بنیادی در اداره کل هنرهای نمایشی رخ بدهد تا همه‌‌چیز عقلانی‌تر بشود.

این خبر را به اشتراک بگذارید