• جمعه 14 اردیبهشت 1403
  • الْجُمْعَة 24 شوال 1445
  • 2024 May 03
دو شنبه 11 مرداد 1400
کد مطلب : 137063
+
-

زنان کشاورز در زمین خشک تبعیض

تصور عمومی اینکه تجارت کشاورزی مختص مردان است زنان فعال در این بخش را با مشکلات بسیاری مواجه کرده است

زنان کشاورز در زمین خشک تبعیض


مرضیه ثمره‌حسینی ـ روزنامه‌نگار

زنان روستایی از دیرباز نقش مهمی در اقتصاد و تولید کشاورزی و امور مربوط به آن، ازجمله نیروی کار کشاورزی و امنیت غذایی داشته‌اند. آنها رکن اساسی واحدهای تولید کشاورزی بوده‌اند و ساختار اقتصادی خانواده بدون حضور آنان امکان تداوم حیات نداشت. نزدیک به 10سال است که سازمان ملل به‌دلیل اهمیت نقش زنان در اقتصاد کشاورزی، ۱۵اکتبر را روز جهانی زنان روستایی نامگذاری کرده تا نقش حیاتی آنها در پیشرفت کشاورزی و توسعه روستایی، بهبود وضعیت امنیت غذایی و ریشه‌کن‌کردن فقر شناسایی شود. این گزارش با تکیه بر مشارکت زنان در بخش کشاورزی، به ظرفیت‌های حضور زنان در کشاورزی مدرن و موانع مشارکت آنها در تجارت کشاورزی می‌پردازد. در این رابطه با سیدکاظم موسوی‌فخر، دکتری کشاورزی-فیزیولوژی گیاهان زراعی و کارآفرین نمونه استان خوزستان در حوزه صنعت و کشاورزی و همچنین دو بانوی فعال در این حوزه گفت‌وگو کردیم.


کشاورزی زنان و توسعه اقتصادی پایدار
در ایران ۷۰درصد فعالیت کشاورزی به‌دست زنان انجام می‌شود، اما سهم زنان در اشتغال بخش کشاورزی تنها ۱۱درصد است. این به‌معنای آن است که چنین فعالیت‌هایی در نهادهای دولتی محاسبه نمی‌شود و کار زنان کشاورز «نامرئی» است. این رقم در کشورهای توسعه‌یافته ۳۶ و در کشورهای درحال‌توسعه ۴۴درصد است. استفاده از پتانسیل زنان روستایی و کشاورز، شرط لازم در افزایش توسعه و بهره‌وری است. طرح «هزار صندوق خرد روستایی» در سال98 در راستای همین هدف یعنی افزایش مشارکت زنان در بخش کشاورزی اجرایی شد. نهادسازی و سازماندهی بانوان فعال بخش کشاورزی در قالب تشکل‌های اقتصادی، به توانمندشدن زنان شاغل در بخش کشاورزی، باغداری، صنایع‌دستی و... منجر شده و نقش مهمی در فقرزدایی، اشتغال پایدار، رونق کسب‌وکارهای خرد روستایی و بهبود معیشت خانواده ایفا می‌کند.
به‌رغم قدمت دیرینه نقش زنان در عرصه کشت و زرع، مکانیزه‌شدن کشاورزی بسیاری از زنان را به حاشیه این اقتصاد رانده. سیدکاظم موسوی‌فخر، دکتری کشاورزی- فیزیولوژی گیاهان زراعی و کارآفرین نمونه خوزستان در حوزه صنعت و کشاورزی، در این رابطه می‌گوید: آنچه درخصوص پیشرفت زنان و ایفای نقش آنها در رشد اقتصاد کشاورزی مهم است، ضرورت تغییر نگاه جنسیتی و مبتنی بر تبعیض به فعالیت زنان در این حوزه است. زنان در نظام آموزشی، همان آموزشی را دریافت می‌کنند که مردان از آن برخوردار می‌شوند، درنتیجه دلیلی ندارد آنها در مقایسه با مردان ناتوان تلقی شده و از دسترسی به ابزار و اطلاعات مورد نیاز برای ترقی در حوزه کشاورزی محروم شوند. در این زمینه حتی می‌توان از امکان تبعیض مثبت بهره گرفت، به‌عنوان مثال در حوزه فضای سبز، زنان به‌دلیل داشتن ویژگی‌های خاص زنانه می‌توانند در بحث فضای سبز بهتر عمل کنند.
موسوی‌فخر در ارتباط با اهمیت حضور زنان در بخش اقتصاد کشاورزی و صنایع وابسته به آن نیز می‌گوید: در ایران، زنان از دیرباز جایگاه ویژه‌ای در کشاورزی سنتی داشته‌اند اما با ‌گذار کشاورزی از شکل سنتی به کشاورزی مدرن و مکانیزه، نقش نیروی کار زنان در این بخش کاهش یافت و مردان به نیروی کار ماهر برای استفاده از ادوات و ابزار مدرن کشاورزی تبدیل شدند؛ این در حالی است که زنان پتانسیل‌های فراوانی برای حضور در بخش کشاورزی و صنایع مربوط به آن دارند و استفاده از این پتانسیل، معیار مهمی در رشد و توسعه اقتصادی است. به‌عنوان مثال می‌توان از قابلیت‌های زنان در پرورش گیاهانی که نیاز بیشتری به ظرافت و مراقبت دارند استفاده کرد. زنان همچنین نیروی کار و حتی مدیران توانمندی در بخش صنعت بسته‌بندی یا صنایع تبدیلی هستند؛ مثلاً درخصوص زعفران که گیاه بسیار حساسی است، عمده کار پس از مرحله برداشت، برعهده زنان است که این ظرفیت می‌تواند افزایش یابد.
این کارآفرین درخصوص موانع مشارکت و اشتغال زنان در بخش کشاورزی مکانیزه می‌افزاید: زنان نیازمند دریافت آموزش‌های لازم درخصوص کشاورزی مدرن هستند، در کشور ما اما باورهای غلطی که در این زمینه وجود دارد، سبب شده آنها از دریافت این آموزش‌ها محروم شوند و نتوانند قابلیت‌هایشان را در بخش اقتصاد کشاورزی نشان دهند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی مانند آلمان، حتی در بخش دامپروری، نیروی کار در تمام حوزه‌ها و تخصص‌ها عمدتاً زنان هستند و این تصور که زنان به‌دلیل فیزیک بدنی قادر به انجام کارهای سخت و یدی نیستند، وجود ندارد. در بخش تحقیقات و پژوهش‌های حوزه کشاورزی نیز زنان به‌خوبی از پس انجام کار برآمده و نتایج پژوهش‌هایشان تأثیر بسزایی در رشد دانش کشاورزی و رونق اقتصادی این حوزه داشته است.

موانع پیش روی زنان کارآفرین در حوزه کشاورزی
زهرا لشکری، زن کشاورزی که در حوزه صیفی و سبزیجات گلخانه‌ای کار می‌کند، درخصوص موانع اشتغال زنان در بخش کشاورزی می‌گوید: نگاه تبعیض‌آمیز، زنان کارآفرین را در حوزه سرمایه‌گذاری با چالش‌های زیادی روبه‌رو کرده است. زنانی که در حوزه تجارت کشاورزی کارآفرین هستند، در مقایسه با مردان با دشواری و موانع بیشتری برای گرفتن وام مواجهند. آنها برای راه‌اندازی یک گلخانه و مزرعه مدرن باید به سؤال‌های زیادی جواب دهند. بازارهای محدود، فقدان مالکیت زمین و دسترسی ناکافی به دانش و اطلاعات، سرمایه و دارایی‌های محدود برای تولید، موانع دیگری است که پیش روی زنان کشاورز کارآفرین قرار دارد. این در حالی است که کشاورزی منبع مهم درآمد بسیاری از خانوارهای بی‌بضاعت و راهی برای ریشه‌کن‌کردن فقر شدید مخصوصاً میان زنان روستایی است. اگر زنان به اندازه مردان به منابعی مانند اطلاعات، سطح زیرکشت، تکنولوژی پیشرفته و تجهیزات دسترسی داشته باشند، میزان بهره‌وری کشاورزی ۳۰درصد افزایش می‌یابد.
لشکری می‌افزاید: مانع فرهنگی و اجتماعی بسیار تأثیرگذار است. اعتماد کمی به توانایی‌های زنان وجود دارد، سرمایه‌گذاری و یافتن شریک تجاری دشوار است، تورم و گرانی ابزار و مواداولیه، تحریم‌ها و دشواری دسترسی به ملزومات مورد نیاز و در چند سال اخیر، سیل و کرونا نیز زنان کشاورز را متحمل زیان‌های زیادی کرده، به‌ویژه اینکه زنان شاغل در بخش کشاورزی و صنایع مربوط به آن از هیچ نوع بیمه‌ای برخوردار نبوده و امنیت شغلی ندارند.

استثمار کارگران زن در بخش کشاورزی
مشکلات زنان کشاورز، به کارآفرینان این حوزه محدود نمی‌شود. زنان کشاورزی که برای امرارمعاش خود و خانواده‌شان کار می‌کنند نیز با مشکلات زیادی مواجهند. زرین اسدی که در یکی از روستاهای کهگیلویه و بویراحمد مشغول به‌کار است در این خصوص می‌گوید: بسیاری از زنان کارگر، یا سرپرست خانوارند و یا وضع مالی مناسبی ندارند. همه کاری هم می‌کنند؛ از چیدن لیمو و ذرت گرفته تا برداشت گندم و کاشت برنج. کار ما سخت و مزدمان کم است. کارفرماها که اغلب بومی نیستند از نیروی کار ما استقبال می‌کنند چون می‌دانند مجبوریم کار کنیم و اعتراضی هم به شرایط نداریم. کارفرما به کارگر مرد مزد کم نمی‌دهد چون می‌داند در این صورت به روستای دیگری برای کار می‌رود ولی ما زن هستیم و مجبوریم در کنار فرزندان و خانواده کار کنیم. مزد ما برای کارهای باغداری و کشاورزی، کیلویی است، به‌عنوان مثال برای هر کیلو لیمو فقط هزار تومان دستمزد می‌گیریم. روزی 14ساعت کار می‌کنیم. خارهای لیمو، دست‌ها و صورتمان را زخم می‌کند اما برای 50کیلو تنها 50هزار تومان مزد می‌گیریم. چیدن گوجه و خیار و... هم به همین صورت است. در مورد کاشت برنج هم همین وضعیت است، یعنی یک کارگر زن برای روزی 14ساعت کار تنها 200هزارتومان دریافت می‌کند، درحالی‌که مزد یک مرد کارگر برای همین کار 400هزار تومان است. بسیاری از این کارگران دختران جوانی هستند که چهره‌هایش به پیرزنان شبیه است، از بس در گرما و سرما برای چندرغاز کار کرده‌اند. این دخترها تقریباً شانسی برای ازدواج ندارند و محکوم به گذراندن زندگی سخت و کسالت‌بار در روستا هستند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید