وزن کمتر، کیفیت پایینتر، قیمت بالاتر
در روزگار گرانی در صف نانواییها نظر مردم را درباره گرانشدن نان پرسیدهایم
مرضیه ثمرهحسینی ـ روزنامهنگار
روزگاری است که زندگی خیلی سخت میگذرد. اغلب اجناس گران و خیلی از مردم فقیر شدهاند. چند سال است که اقلام پروتئینی گران شدهاند و دست اقشار متوسط و ضعیف جامعه به دشواری به گوشت قرمز میرسد. مرغ هم که از پارسال از سفره خیلیها پر کشید و تخممرغ تبدیل به یک صبحانه لاکچری شد. گرانی اقلام پروتئینی باعث شد که مصرف کربوهیدراتها بهعنوان جایگزین گوشت و مرغ بیشتر شود و مردم سفرههایشان را با غذاهایی مانند ماکارونی و سویا، استانبولی، برنج همراه با حبوبات و نان پر کنند. اما گرانی خیلی زود به بازار ماکارونی و برنج هم رسید. از سال گذشته تاکنون ماکارونی در دو نوبت، هر نوبت بالای 50درصد گران شده است! هر کیلو برنج خارجی هم که روزی (نه خیلی دور، همین 2سال پیش) 5هزار تومان بود به 30هزار تومان رسید و حساب برنج ایرانی که از همان ابتدا گران بود، دیگر روشن است. متوسط قیمت هر کیلو برنج ایرانی هماکنون 35هزار تومان است و برخی ارقام آن به بالای 45هزار تومان میرسد. اما نان، برکت سفرهها، نیز چند روز پیش گران شد تا به این ترتیب حتی ارزانترین ماده غذایی بر سر سفره مردم نیز به سختی تأمین شود. برای برخی شاید گرانی نان در میان گرانیهای پرشماری که بیسر و صدا و روزشمار رکورد میشکند چندان به چشم نیاید، اما برای خانوارهای نانخوری که مصرف نانشان زیاد است، گرانی نان، تهیه آن را سخت میکند.
360هزار تومان، هزینه ماهانه نان ساده
نرخ جدید انواع نان سنتی با آرد یارانهای و آزادپز به این صورت اعلام شده است: نان لواش 500-650تومان، بربری 1800-2500تومان، تافتون 900- 1200تومان و سنگک 2هزار تا 3هزار تومان. با این قیمتهای جدید اگر یک خانواده 4نفره بخواهد به فرض نان سنگک بخورد رقمی حدود 360هزار تومان درماه باید پرداخت کند! به این صورت که اگر این خانوار در وعده صبحانه خود که نان پای ثابت این وعده غذایی است 2عدد نان سنگک ساده 3هزار تومانی مصرف کند و در طول روز برای وعده ناهار و عصرانه و شام هم 2عدد نان دیگر مصرف کند، برای یک روز 12هزار تومان و برای یکماه 360هزار تومان پول نان باید بپردازد. این درصورتی است که اعضای این خانواده هوس نان خشخاشی نکنند. چرا که قیمت نان سنگک سفارشی به بهانههای مختلف مانند وزن چانه بیشتر و یک رو یا دو رو کنجدی بین 5هزار تا 10هزار تومان متفاوت است.
مردم چه میگویند؟
ساعت 4بعدازظهر برای خرید نان راهی نانوایی محله میشوم. در این وقت روز نانوایی خلوت است. زنی میانسال بیرون نانوایی نانهای تازه را داخل کیسه پارچهای میگذارد. سر صحبت را با او باز میکنم و نظرش را درباره گرانی نان میپرسم. میگوید: «اینقدر همهچیز گران است که ذهنم را با گرانی نان مشغول نمیکنم.» دلش پر است؛ ادامه میدهد:«من هیچ دوره و زمانهای نبوده که یخچالم از گوشت چرخکرده، مرغ و تخممرغ خالی باشد ولی از پارسال تا حالا بهخصوص آخرماه چندین بار با این مشکل برخورد کردهام. این در حالی است که ما خانواده گوشتخوری نیستیم و چندان علاقهای به گوشت نداریم.» میپرسم شاغل است یا خانهدار؟ میگوید: «شاغلم. جمع حقوق من و همسرم درماه بالای 10میلیون تومان است، اما فقط حدود 3میلیون تومان برای خرج ماهانه میماند. چون مستأجریم و باید ماهانه حدود 3میلیون و 500هزار تومان اجاره بدهیم. حقوق همسرم هم یکجا صرف پرداخت اقساط میشود.» به خریدهای دیگر در دستش اشاره میکند و میگوید: «برای خرید یک مرغ متوسط 85هزار تومان پول دادم. خیلی از غذاها را دیگر نمیتوانم درست کنم چون به هر حال هر قدر تغییرش بدهی باز به یک قلم پروتئین نیاز دارد. از آن طرف چیزهایی که فکرش را هم نمیکنی خیلی گران شده از قارچ که میشود جایگزین گوشت کرد تا سبزی و میوه و هر چیزی که بخواهی در سفره از آن استفاده کنی از پارسال تا حالا 2تا 3برابر شده است!»
نانهای سوخته
زن میرود. پیرمردی نان بهدست از نانوایی بیرون میآید و نانهایش را روی میز پهن میکند تا خنک شوند. نظر او را میپرسم. میگوید: «نانها نسبت به گذشته خیلی کوچکتر شدهاند. شاید ابعاد نانی که من امروز 3هزار تومان خریدهام به اندازه همان نانی باشد که پیشتر 1500تومان بود، اما وزن آن از نصف هم کمتر شده!» با دلخوری ادامه میدهد: «ضخامت نان قدیم بیشتر بود و همین باعث میشد نان برشته و مغزپخت بشود اما نسوزد، اما امروز خمیر را خیلی صاف میکنند تا اندازهاش مثل قدیم باشد ولی چون نازک است بیشتر نان میسوزد و وا میرود.»
او از کیفیت نان هم شاکی است؛ میگوید:«دیگر نانواها ملاحظه نمیکنند که برای نان سنگک آرد مخصوص استفاده کنند و بهدلیل گرانی آرد، آرد لواش را برای پخت نان سنگک استفاده میکنند. درحالیکه ما برای حفظ سلامتیمان نان سنگک میخریم و این ترفند آنها به ضرر سلامتی ماست!»
نانهای لوکس!
داخل میروم. زن جوانی منتظر ایستاده. هوس میکنم 2عدد نان خشخاشی سفارش دهم. 20هزار تومان کارت میکشم و از نانوا میخواهم که برشتهشان کند. نظر زن جوان را هم میپرسم. از گرانی نان بسیار ناراضی است.
میگوید: «بنا به توصیههای کارشناسان تغذیه، ما بیشتر نانهای سبوسدار و جو و چاودار مصرف میکنیم اما قیمت نانهای رژیمی و سبوسدار نسبت به نانهای سنتی بسیار بالاتر است و امروز لوکس تلقی میشوند، درحالیکه بهدلیل ارزش غذایی بالاتر این نانها باید امکان استفاده بیشتر مردم فراهم شود، ولی میبینیم که خیلیها دیگر توان خرید این نانها را ندارند.» نانش آماده شده؛ سنگهای داغ را از روی نان جدا میکند و ادامه میدهد:«دو هفته پیش بابت خرید چند بسته نان رژیمی که مصرف یک هفته هم نمیشود 200هزار تومان پول دادم درحالیکه قبلتر هزینه هر بار خرید من 80-85هزار تومان میشد. با این حساب دیگر برای خانواده من هم چندان نمیصرفد که بخواهیم هر روز نان جو و سبوس مصرف کنیم.»
او هم از کیفیت نان ناراضی است و میگوید:«ما همیشه از یک فروشگاه خاص و معتبر نان میخریم اما متأسفانه کیفیت نانهای رژیمی هم افت کرده. پیشتر نانها کاملاً مغزپخت بود و حتی میشد خمیر داخل نان را هم مصرف کرد، اما الان فقط لایه روی نان برشته است و یک لایه خمیر داخل نان به راحتی جدا میشود که قابل مصرف نیست!» نانهای من هم آماده میشوند. نانوا آنها را روی میز میگذارد. تفاوت چندانی بین نانهای 10هزار تومانی و نانهای 5هزار تومانی آویزان شده در گوشه نانوایی نمیبینم. فقط کمی کشیدهتر است و مقدار کنجدش هم خیلی کم بیشتر است. با این مقایسه دیگر هوس نان 10هزار تومانی نخواهم کرد!