اغذیه فروشیها جای کتابفروشیهای قدیمی تهران را تنگ کردهاند
کتاب بهتر است یا کباب؟!
مرضیه موسوی| خبرنگار:
خبرش را حتماً در فضای مجازی دیدهاید: «کتابفروشی 60 ساله خیابان جمهوری به کبابفروشی تبدیل شده است.» سردر مغازه، همان روز انتشار خبر در فضای مجازی تغییر شکل داد و تابلو «انتشارات آسیا» بعدازظهر همان روز پایین آمد. اما کبابی همچنان سر جای خود باقی است.
ساعتی از ظهر نگذشته پشت شیشه نوشته «غذا تمام شد» به چشم میخورد. قصه جابهجایی دفتر انتشارات آسیا، قصه سالهای اخیر ناشران و کتابفروشیهای خیابان جمهوری است که با داغ شدن بازار ساندویچیها و ویتامینهها و کبابیها در خیابانها و گذرهای اصلی پایتخت بیشتر از قبل به حاشیه رانده میشوند. به همین بهانه و با نزدیک شدن به زمان برگزاری نمایشگاه کتاب تهران، به خیابان جمهوری، دومین پاتوق ناشران و کتابفروشیهای شهر سرک میکشیم و احوال ناشران قدیمی این خیابان را جویا میشویم.
کتابفروشی محمدی، انتشارات امیرکبیر، اقبال و آسیا از معدود ناشران و کتابفروشیهایی هستند که در خیابان جمهوری به چشم میخورند. روزگاری خیابان جمهوری محل تجمع ناشران و مرکز فروش کتاب در تهران بود. حالا بیش از هر چیز دیگری در این خیابان رد پای مغازههای فروش کارتهای دعوت و کارت پستال و سررسید به چشم میخورد. ویتامینهها و کبابیها و مغازههای فروش محصولات خوراکی هم در این خیابان تعدادشان کم نیست. درست روی پنجرههای یکی از قدیمیترین کتابفروشیهای خیابان جمهوری روی کاغذی نوشته شده: «کبابسرای امید داخل کوچه».
انتشارات آسیا که چند روزی است عکسی از آن در فضای مجازی دست به دست میشود جای خود را به مغازه کبابی داده است. پشت شیشههای کبابی تابلو «غذا تمام شد» خودنمایی میکند. رد دفتر انتشاراتی آسیا را در کوچهپسکوچههای خیابان جمهوری میگیریم. دفتری آرام و خلوت که «شهرام عطایی» مدیر انتشارات آسیا در آن پشت میز کارش نشسته. او از سابقه 60 ساله انتشارات آسیا میگوید که پدرش «محمود عطایی» مؤسس آن بود: «روزگاری بود که در خیابان جمهوری کتابفروشی و کار ناشران رونق زیادی داشت. سرتاسر این خیابان پر بود از کتابفروشیهای مختلف.
اما در سالهای گذشته دیگر کسی سراغ کتاب نمیرود. مطالعه مردم خیلی کم شده و اهل کتاب هم به جای پرداخت هزینه کتاب کاغذی، نسخههای الکترونیک کتاب را میخوانند. چاپ زیراکس برخی از نسخههای کتاب هم یکی دیگر از دلایل زمین خوردن ناشران و از رونق افتادن بازار کتاب است. به همین دلیل کمکم ناشران و کتابفروشیها از اینجا رفتند و مغازههای خود را فروختند یا اجاره دادند که صرفه اقتصادی بیشتری برایشان داشت. برخی به خیابان انقلاب رفتند و برخی هم کار نشر را بوسیدند و کنار گذاشتند. ما بهعنوان یک ناشر نیاز به ویترین چندانی نداریم. به همین دلیل حالا که بازار کتاب رونق زیادی هم ندارد ترجیح دادیم با فروش مغازه قبلی به دفتری کوچکتر در کوچههای خیابان جمهوری نقل مکان کنیم.»
افت و خیزهای بازار نشر انتشارات اقبال، قدیمیترین انتشارات رسمی کشور است که 114 سال از تأسیس آن میگذرد. مغازه قدیمی این انتشارات سالها پاتوق اهالی فرهنگ بود. «سعید اقبال» نوه حاج «محمدحسین اقبال» مدیر کنونی انتشارات میگوید: «تا قبل از سال 1320 دفتر انتشاراتی در خیابان ناصرخسرو بود. انتشارات اقبال نخستین ناشری بود که به خیابان جمهوری آمد و بعد از آن با شکلگیری انتشاراتیها و کتابفروشیها در اطراف این مغازه، خیابان جمهوری به پاتوقی برای دوستداران کتاب و فرهنگ تبدیل شد.»
در هر دورهای فروش کتاب با افت و خیزهای زیادی همراه بوده اما در دهه اخیر ناشران با افت شدید مخاطبان روبهرو بودند. سعید اقبال میگوید: «کتابفروشی ابنسینا یکی از انتشاراتیهای مهم این خیابان بود که در سالهای اخیر تعطیل شد و حتی در دفتر دیگری هم نتوانست خود را در این بازار نشر سرپا نگه دارد. کتابفروشیهای دیگر هم برای کم کردن هزینهها دفاتر کوچکتر با هزینه کمتر را برای خودشان، انتخاب و این خیابان را ترک کردند.» فروش سررسید و نوشتافزار در حاشیه فروش کتاب این مغازهها قرار داشت که حالا بخش پررنگتری از آن را به خود اختصاص داده است. اقبال میگوید: «فرهنگ کتابخوانی اهالی تهران از گذشته تا امروز فرق خیلی زیادی کرده و مطالعه بین مردم خیلی کمتر شده است. با ادامه این روند بعید نیست تعداد انگشتشماری از ناشران که هنوز در این خیابان کتابفروشی دارند تصمیم به ترک این بازار بگیرند.»
قصه کوچ کتابفروشیها
کوچ کتابفروشیها قصهای چندین و چند ساله در محلههای شهر تهران دارد. نخستین راستههای کتابفروشی در شهر تهران در خیابان ناصرخسرو و بازار تهران به وجود آمدند. راسته بازار بینالحرمین و مسجدجامع بازار، نخستین پاتوق کتابفروشیهای شهر تهران بود. سالهاست در این راسته به جای کتابفروشیها و ناشران، مغازههای فروش نوشتافزار و سررسید به چشم میخورد. ناصرخسرو اصلیترین مرکز فروش کتاب در تهران تا پیش از دهه50 بود. اغلب مغازهها در این خیابان، ناشران و فروشندگان کتاب بودند.
«نصرالله حدادی» تهرانشناس میگوید: «خیابان ناصرخسرو مرکز فروش کتاب در تهران بود و حتی پیادهروهای این خیابان هم پر بود از بساطیهایی که کتاب میفروختند. با گذشت زمان و تغییر بازار نشر، کتابفروشیها از اینجا به خیابان انقلاب رفتند و تک و توک ناشرانی همچنان در این خیابان باقی ماندند.» کتابفروشی اسلامی از جمله کتابفروشیهای باقیمانده در این خیابان است که مدتهاست حال و روز خوشی ندارد.
خیابان جمهوری یا شاهآباد سابق نخستین مقصد مهاجرت ناشران و کتابفروشیها در تهران بود. ناشرانی مثل ابنسینا، خیام، پدیده، اقبال، امیرکبیر و کتابفروشیها و ناشران زیادی حد فاصل چهارراه مخبرالدوله تا میدان بهارستان کار خود را آغاز کردند. چاپ و فروش سررسید و کارت پستال کمکم پای مغازههای چاپ و فروش کارت دعوت را هم به این خیابان باز کرد تا جایی که این خیابان بهعنوان مرکز چاپ و فروش کارت دعوت در تهران شناخته شد. اوایل دهه 60 بسیاری از کتابفروشیها و ناشران به سمت خیابان انقلاب کوچ کردند و مقابل دانشگاه تهران، کتابفروشیها پا گرفتند.
در همان زمان برخی از ناشران هم به سمت خیابان کریمخان روانه شدند تا پایگاه جدید هم در این محله از شهر تهران برای قشر کتابخوان ایجاد شود. اما این حضور دوام چندانی پیدا نکرد و تنها چند ناشر معروف توانستند در این خیابان دوام و بقای خود را حفظ کنند.